شبه ذره

zahra 4 سال قبل

شبه ذره چیست؟

4 پاسخ
نینا 4 سال قبل

سلام زهرا،
اگر یک ذره دارای چشم و گوش و هوش باشد و خودرا در آیینه نگاه کند آنگاه شبه خودرا در آیینه خواهد دید. اگر آن ذره قرینه کامل نباشد و دارای چپ و راست و یا بالا و پایین باشد آنگاه تصویر خودرا در آیینه معکوس خواهد دید. مثلا اگر یک خال روی صورتش در سمت راست باشد، از زاویه دید تصویر آیینه ای، آن خال سمت چپ صورت آئینه ای قرار خواهد داشت. بنابر این شبه ذره چیزی نیست غیر از تصویر آن ذره در آیینه که فقط یک تصویر است و لذا نمیتواند در خارج و طبیعت به عنوان یک ذره عینی و واقعی یافت شود.اما با این وجود هر فرد انسانی میتواند دارای شبه خود شود که در این نظم طبیعی و کیهانی فعلی ایجاد وجود آن امکان ناپذیر است. هر فرد انسانی در عالم پنجم و ششم و هفتم در قالب دو فرد انسانی مطلقا یکسان پا به عرصه وجود خواهد گذاشت که آنها را زوج های بنیادی خودی می نامند و سه نوع اند. مذکر- مذکر ؛ موئنث- موئنث و مذکر-موئنث. 
دو نوع اول هم جنس و نوع سوم غیر هم جنس اند. این سرنوشت جنسی را خداوند متعال در طرح مطلق ازلی آفرینش و خلقت برای هر فرد انسانی از پیش تعیین کرده است. بنابر این انسان تنها دارای یک سرنوشت جنسی و عشقی نبوده بلکه پنج نوع مختلف. طبق جدید ترین باور و اعتقاد، تمامی مردان این عالم در عالم دوم در قالب زن پا به عرصه وجود خواهند گذاشت و همه زنان این عالم در عالم دوم در قالب مرد متولد خواهند شد. هر فرد انسانی دارای هفت مرتبه وجودی و هفت زندگی می باشد که هرکدام از این مراتب وجودی و زندگی های هفتگانه در عالم ویژه و خاص خود به ظهور خواهند رسید. این هفت عالم بطور همزمان و به صورت طبقه طبقه و یا محیط و محاط بر همدیگر وجود ندارند بلکه پشت سر هم با یک نظم و ترتیب خارالقعاده بر اثر توالی نوسان انبساط و انقباض کیهان یکی پس از دیگری از نو آفریده خواهند شد. ضمنا در پهنه لایه تناهی و بیکرانی فقط یک عالم وجود ندارد بلکه مجموعه بیشماری از عالم ها. برای سهولت میتوان تمام این عالم ها را از لحاظ فرم و محتوا مطلقا یکسان پنداشت. آنگاه یک فرد و یک جامعه انسانی و همه افراد و جوامع انسانی بطور مطلقا همزمان در همه عالم وجود دارند و دقیقا همین زندگی را سپری می نمایند. لذا در مورد سوال شما باید بگویم که هر فرد انسانی در تمام عالم ها تا بینهایت دارای ذره شبیه بخود می باشد و انسان های شبیه به هم دیگر تصویر آیینه ای نیستند بلکه خود فرد بطور عینی و واقعی که هرکدام در عالم خاص خود همین زندگی را طی میکنند.

راحیل پاسخ داده شده 4 سال قبل

من متوجه نمیشم ، استدلال شما برای وجود دنیاهای دیگه از این نشات گرفته که باید برای انسان هم اتفاقی که تحت عنوان شبه ذراه برای ذرات عالم رخ میده ، بیفته و چون در چنین محیطی امکان نداره باید چندین زندگی تجربه شه ، از طرف دیگه شما اومدین گفتین که هفت بار این اتفاق میفته یعنی یک نوساناتی رو در نظر گرفتین که طبق اون نوسانات باید هفت بار چنین شرایطی اتفاق بیفته تا تو این شرایط ما بتونیم در جلوه های دیگه ای ظهور پیدا بکنیم.اما چرا هفت ؟
چند درصد احتمال داره که تو هر نوسان اصلا شرایطی به وجود بیاد که ما بتونیم با همین خصوصیات ظهور پیدا کنیم که اصلا بخوایم به این چند نوع جایگشت مذکور جنسی در بیایم؟
من متوجه لزوم وجود |عالم ها و اطلاق یکسان بودن محتوا و فرم | انها نیز نشدم.
از طرفی هم وقتی بیشمار عالم را ذکر میکنین فکرم به سمت و سویی هدایت میشه که انگاه تمامی احتمال ها برای محتوای هر عالم در حال وقوع است که دیگر لذومی بر هدایت نمیبینم چون در یکی از این عالم ها که محتوای یکسانی دارند ، قطعا حالت هدایت شده اون محتوا وجود خواهد داشت .
از طرف دیگه ایا |انتخاب ها | از طرف |من | که در عوالم مختلف وجود داره یکسان خواهد بود؟
میشه منابعی رو برای حرف هاتون معرفی کنین تا چارچوب ذهنی بهتری پیدا کنم؟

راحیل پاسخ داده شده 4 سال قبل

من متوجه نمیشم ، استدلال شما برای وجود دنیاهای دیگه از این نشات گرفته که باید برای انسان هم اتفاقی که تحت عنوان شبه ذراه برای ذرات عالم رخ میده ، بیفته و چون در چنین محیطی امکان نداره باید چندین زندگی تجربه شه ، از طرف دیگه شما اومدین گفتین که هفت بار این اتفاق میفته یعنی یک نوساناتی رو در نظر گرفتین که طبق اون نوسانات باید هفت بار چنین شرایطی اتفاق بیفته تا تو این شرایط ما بتونیم در جلوه های دیگه ای ظهور پیدا بکنیم.اما چرا هفت ؟
چند درصد احتمال داره که تو هر نوسان اصلا شرایطی به وجود بیاد که ما بتونیم با همین خصوصیات ظهور پیدا کنیم که اصلا بخوایم به این چند نوع جایگشت مذکور جنسی در بیایم؟
من متوجه لزوم وجود |عالم ها و اطلاق یکسان بودن محتوا و فرم | انها نیز نشدم.
از طرفی هم وقتی بیشمار عالم را ذکر میکنین فکرم به سمت و سویی هدایت میشه که انگاه تمامی احتمال ها برای محتوای هر عالم در حال وقوع است که دیگر لذومی بر هدایت نمیبینم چون در یکی از این عالم ها که محتوای یکسانی دارند ، قطعا حالت هدایت شده اون محتوا وجود خواهد داشت .
از طرف دیگه ایا |انتخاب ها | از طرف |من | که در عوالم مختلف وجود داره یکسان خواهد بود؟
میشه منابعی رو برای حرف هاتون معرفی کنین تا چارچوب ذهنی بهتری پیدا کنم؟

راحیل 4 سال قبل

من متوجه نمیشم ، استدلال شما برای وجود دنیاهای دیگه از این نشات گرفته که باید برای انسان هم اتفاقی که تحت عنوان شبه ذراه برای ذرات عالم رخ میده ، بیفته و چون در چنین محیطی امکان نداره باید چندین زندگی تجربه شه ، از طرف دیگه شما اومدین گفتین که هفت بار این اتفاق میفته یعنی یک نوساناتی رو در نظر گرفتین که طبق اون نوسانات باید هفت بار چنین شرایطی اتفاق بیفته تا تو این شرایط ما بتونیم در جلوه های دیگه ای ظهور پیدا بکنیم.اما چرا هفت ؟
چند درصد احتمال داره که تو هر نوسان اصلا شرایطی به وجود بیاد که ما بتونیم با همین خصوصیات ظهور پیدا کنیم که اصلا بخوایم به این چند نوع جایگشت مذکور جنسی در بیایم؟
من متوجه لزوم وجود |عالم ها و اطلاق یکسان بودن محتوا و فرم | انها نیز نشدم.
از طرفی هم وقتی بیشمار عالم را ذکر میکنین فکرم به سمت و سویی هدایت میشه که انگاه تمامی احتمال ها برای محتوای هر عالم در حال وقوع است که دیگر لذومی بر هدایت نمیبینم چون در یکی از این عالم ها که محتوای یکسانی دارند ، قطعا حالت هدایت شده اون محتوا وجود خواهد داشت .
از طرف دیگه ایا |انتخاب ها | از طرف |من | که در عوالم مختلف وجود داره یکسان خواهد بود؟
میشه منابعی رو برای حرف هاتون معرفی کنین تا چارچوب ذهنی بهتری پیدا کنم؟

حسن 3 سال قبل

ببینید ما یک سیستم بس ذره ای داریم که ذرات آن قویاً با هم اندرکنش دارند خوب حالا ما می خواهیم این سیستم را توصیف کنیم چگونه توصیف اش کنیم؟ یک رهیافت این است که شما بیاید با ترفندی اندرکنش بین ذرات را حذف کنید اینجاست که مفهوم برانگیختگی های بنیادی elementary excitations مطرح می شود. خود برانگیختگی های بنیادی شامل شبه ذرات quasiparticles‌ و برانگیختگی های جمعی collective excitations هستند. در واقع با وارد کردن مفهوم برانگیختگی های بنیادی  یک سیستم بس ذره ای با ذرات اندرکنش کننده به یک سیستم  بس ذره ای با ذرات بدون اندرکنش تقلیل می یابد.

حسن 3 سال قبل

  “Elementary excitations  are fictitious particles in many-body systems”

   
A new simple picture of matter in which systems of interacting real particles are described in terms of approximately non-interacting fictitious bodies = Elementary excitations

 در واقع در تصویر برانگیختگی های بنیادی که تصویر ساده ای از ماده است سیستم بس ذره ای شامل ذرات حقیقی که قویاً برهم کنش دارند به سیستمی از ذرات ساختگی تقلیل پیدا می کند که در آن ذرات ساختگی اندرکنش بسیار ضعیفی دارند یعنی در این تصویر اندرکنش بین ذرات در سیستم بس ذره ای در دل ذرات ساختگی جای داده می شوند.

در کتاب ریچارد ماتوک elementary excitations ها به دو دسته تقسیم می شوند:

۱- quasi particles ( شبه ذرات )

اسبی که در حال تاختن است و با تعداد بسیاری ذرات گرد و غبار محصور شده است در واقع یک شبه اسب است

۲- collective excitations ( برانگیختگی های جمعی )

wavelike motion of all the particles in the system simultaneously برانگیختگی های جمعی در واقع حرکت موج گونه و همزمان تمامی ذرات سیستم است.

برانگیختگی های جمعی کوانتاهای مربوط به حرکت جمعی سیستم به عنوان یک کل هستند.

تحریک های دسته جمعی اساساً تغییرات منظم در چگالی هستند ( density fluctuations )

مثالی از شبه ذرات کلاسیکی: شبه ذره در مایع کلاسیکی

مثالهایی از شبه ذرات کوانتومی:

quasi electron in electron gas

Single electron in a metal

(Bogoliubov quasi particles (bogolons

مثالهایی از برانگیختگی های جمعی: پلازمون ها – فونون ها – مگنون ها

پلازمون: پلازمون ها در واقع برانگیختگی های جمعی هستند که شامل نوسانات سینوسی چگالی الکترونها در سطح فلز است یعنی پلازمون در واقع کوانتوم میدان چگالی اکترونها در سطح فلز است.

فونون: فونون ها در واقع برانگیختگی های جمعی کوانتایز شده امواج صوتی در شبکه بلورین یک جامد هستند یعنی اگر امواج صوتی در شبکه بلورین یک جامد کوانتایز شوند کوانتا و کوانتوم هاشون همان
فونون ها هستند که فونون ها برانگیختگی های جمعی هستند. اگر امواج صوتی که شامل نوسانات سینوسی در شبکه کریستالی یک جامد است کوانتایز شوند برانگیختگی های جمعی در اینجا فونون نامیده می شوند که کوانتوم امواج صوتی هستند یعنی فونون کوانتوم امواج و میدان صوتی است.

مگنون: در مواد فرومغناطیس افت و خیزهای منظم و هماهنگِ چگالیِ اسپین انگولار ممنتوم امواج اسپینی نامیده می شود برانگیختگی های جمعی در اینجا کوانتوم امواج اسپینی هستند که مگنون نامیده می شوند یعنی مگنون کوانتوم امواج و میدان اسپینی است.

فوتون : فوتون کوانتوم میدان الکترومغناطیسی است.

کوانتاهای همه میدانها در واقع collective excitations هستند.