خدا چیست؟ آیا کوانتوم وجود خدا را اثبات می کند؟!

404

در این مقاله میخواهیم اساسی ترین سوال هر انسانی را مطرح کرده و در علم و به طور اختصاصی تر در کوانتوم، به دنبال وجودی به نام خداوند بگردیم. آیا می توانیم وجود خداوند را با دلایل علمی اثبات کنیم؟! با دیپ لوک همراه باشید…

این پست، مربوط به روزهای اولیه راه‌اندازی دیپ‌ لوک است و با توجه به ماهیت فلسفی آن، در حال حاضر تمام مطالب آن مورد تایید نیست، برای بحث‌های جدیدتر در این مورد، واژه «فلسفه» را در سایت جستجو کنید.

اگر یادتان باشد در مقاله ای تحت عنوان “آیا کوانتوم به فلسفه نیاز دارد؟” در مورد لزوم وجود فلسفه در کنار علم، بحث کردیم. با نتیجه ای که گرفتیم حالا به سراغ چالش های فلسفی نظریه ی کوانتوم رفته و آنها را بررسی می کنیم. اولین و بزرگترین سوالی که می تواند هر یک از ما را به عنوان یک انسان متعالی، درگیر کند، اثبات وجود خداست: یک قدرت و شعور نامتنهاهی که خالق کل کائنات است. اما سوال مهم تر اینجاست که در کجا باید به دنبال خدا بگردیم؟ در فلسفه، در ادبیات یا در علوم تجربی مانند فیزیک و شیمی یا حتی در وجود خودمان؟ اندیشمندان مختلف در این مورد، نظرات مختلفی داشته اند. از آنجایی که در دیپ لوک، دنیای کوانتومی را رصد می کنیم، در این مطلب هم سعی می کنیم سوال خود را در این حوزه، بررسی کنیم.

علم فیزیک را می توان مادر علوم تجربی نامید و احتمالا به همین دلیل است که اکثر کسانی که در علم، به دنبال خداوند می گردند، به سراغ فیزیک می آیند. از ابتدای قرن بیستم که سرو کله کوانتوم در فیزیک، پیدا شد، این داستان بسیار جنجالی تر و البته پیچیده تر شد. علمی که برای اولین بار، قانون علیت را به نوعی، زیر سوال برد. به همین دلیل، دوره تولد کوانتوم را می توان یکی از نقاط عطف درگیری فلسفه و علم دانست. به جرات می توان گفت، بسیاری از بنیان گذاران کوانتوم  (یا همه آنها)، فلاسفه بزرگی بودند که به شدت از تفسیر خود از مکانیک کوانتومی، دفاع می کردند. (در آخرین قسمت کلاس های درس کوانتومی، مهم ترین این مکاتب فلسفی را بررسی خواهیم کرد).

دانشمندان فیلسوف همواره به سه دسته تقسیم می شوند: عده ای خدا باور و عده ای ملحد یا خداناباور که هر کدام می کوشند به کمک استدلال های علمی، وجود خدا را اثبات یا رد کنند. هنوز هیچ پیروزی از میدان این نبرد، بیرون نیامده است! شاید اصلا نبرد در این میدان اشتباه باشد: این نظر دسته سوم دانشمندان فیلسوف است! به نظر آنان، نباید در علم به دنبال خدا گشت. آنها معتقدند علم در درجه ای قرار ندارد که بتواند یک موجود فرامادی را اثبات کند و شاید هیچگاه هم به چنین درجه ای نرسد! هنوز مشخص نیست حق با کدامیک از این سه دسته است. هر کس می تواند با مطالعه استدلال ها این سه دسته، به یکی از آنها بپیوندد.

یکی از استدلال های اثبات خداوند که توسط پروفسور Fr. Robert Spitzer در کتاب New Proofs for the Existence of God (نشانه های جدیدی برای وجود خداوند) آمده را می توانید از فایل زیر مطالعه کنید.

centralgalactic512

اثبات وجود خدا به کمک علم (نوشته پروفسور اسپیتزر)

اثبات وجود خداوند در تاریخ علم، بحث های زیادی را به وجود آورده است. بسیاری از دانشمندانی که البته فیلسوفان بزرگی هم هستند، به ذاتی لایتناهی به نام خداوند اعتقاد دارند و البته عده ای دیگر مانند استیون هاوکینگ، وجود چنین قدرتی را بیهوده و غیرلازم می دانند.

برای پاسخ به این سوال که آیا خداوندی جهان را خلق کرده است، باید قدم به قدم  مراحل زیر را طی کنیم:

۱- هرچیزی که آغازی دارد، علتی دارد.

۲- کائنات، آغازی داشته است.

۳- بنابراین کائنات هم علتی دارد.

قدم اول همان قانون علت و معلول است که می گوید هر معلولی، علتی برای به وجود آمدن دارد، در غیر اینصورت ماده از هیچ به وجود آمده است که به هیچ وجه منطقی نیست.در گام دوم باید اثبات کنیم که جهان آغازی داشته است و برای اینکار از علم کمک میگیریم و  در مرحله ی سوم فقط باید از مرحله ی قبل، نتیجه گیری کنیم.

شواهد آغاز جهان

برای اثبات آغاز داشتن کائنات، چندین شاهد و دلیل علمی در دست داریم. یکی از این شواهد، قوانین ترمودینامیک هستند که به صورت زیر بیان می شوند:

قانون اول: میزان کل انرژی-جرم در جهان، ثابت است.

قانون دوم: میزان انرژی در دسترس برای کار در حال کاهش است یا به عبارت دیگر انتروپی در حال افزایش و در حال رفتن به سمت ماکسیمم است.برای کسانی که با مفهوم انتروپی آشنایی زیادی ندارند باید بگویم که انتروپی یک کمیت ترمودینامیکی بوده و معیاری از نحوه ی توزیع انرژی است، به طوری که هر چه میزان پخش انرژی بیشتر باشد، انتروپی نیز بیشتر خواهد بود. به نظر من اینکه از انتروپی به عنوان “بی نظمی” یاد می کنند، کاملاً اشتباه است، در طبیعتی با چنین قوانین دقیقی، بی نظمی معنا ندارد، درواقع وقتی تمام انرژی در یکجا متمرکز شده باشد، انتروپی مینیمم(مانند آغاز جهان) و زمانیکه انرژی بین بخش های مختلف به طور یکسان، پخش شده باشد، انتروپی ماکسیمم مقدار خود را دارد که این یعنی عدالت، نه بی نظمی!

بگذریم، حالا باید از این دو قانون نتیجه گیری کنیم: اگر میزان کل انرژی-جرم محدود باشد و میزان انرژی قابل استفاده، در حال کاهش باشد، بنابراین جهان نمی تواند تا ابد وجود داشته باشد وانرژی اش روزی تمام خواهد شد. هر بخش از جهان، دمای یکسانی (انتروپی ماکسیمم) خواهد داشت. بنابراین نتیجه ی واضح این است که جهان در زمان معینی و با مقدار بسیار زیادی انرژی  آغاز شده است و اکنون در حال مصرف این انرژی است.

در اخترفیزیک نیز، کشف مهمی وجود دارد که به آغاز و خلق کائنات اشاره دارد و ثابت شده است که جهان ما در حال تورم و انبساط است و تا ابد به این تورم ادامه خواهد داد. این کشف، دلیلی قوی است که ثابت می کند جهان در حال تورم، روزی در یک نقطه متمرکز بوده و در واقع شروعی در زمان داشته و از یک زمان خاص آغاز شده است.

پس چه کسی خدا را خلق کرده است؟!!

حال ممکن است برای عده ای این سوال پیش بیاید که اگر هر چیزی که آغازی داشته، حتما علتی و خالقی هم دارد، پس خالق خدا کیست؟ پاسخ به این سوال در فهم نکته ی ظریفی نهفته است: ما در استدلال خود گفتیم هر چیزی که آغازی داشته باشد، علت و خالقی خواهد داشت، اما مسئله اینجاست که خدا آغازی نداشته است! طبق قانون نسبیت عام اینشتین که در کنار کوانتوم، یکی از نظریات انقلابی قرن بیستم بود و  آزمایش ها هم آن را اثبات کرده اند، زمان به ماده و فضا ارتباط دارد، بنابراین زمان خودش با ماده و فضا آغاز شده است! پس بحث کردن در مورد زمان قبل از خلق کائنات کاملاً اشتباه است. زیرا زمان خود با کائنات متولد شده است. اما خدایی که ما از او حرف میزنیم خالق کل کائنات و من جمله زمان است! بنابراین خدا با زمانی که خودش آن را آفریده، محدود نمی شود و در آن نمی گنجد.در نتیجه خداوند، آغازی در زمان نداشته و در نتیجه نیازی به علت و خالقی ندارد! در مقالات آینده خواهیم دید تفسیر کپنهاگی مکانیک کوانتوم  هم خدا را بیرون از سیستم مشاهده کننده و مشاهده پذیر قرار می دهد. تفسیر کپنهاگی می گوید واقعیت، معلول اندازه گیری است و تا ما چیزی را اندازه گیری نکنیم آن چیز وجود نخواهد داشت! اگر تمام این دلایل را کنار هم بگذاریم، می توانیم نتیجه بگیریم که کائنات توسط یک قدرت ماورای کائنات و فوق طبیعی خلق شده است. این شواهد همچنین نشان می دهند که این قدرت فوق جهانی، بسیار باهوش و باشعور است.

فرد هویل (Fred Hoyle) یکی از برجسته ترین اخیرفیزیکدانان و البته یکی منکران سرسخت خدا، با سنجش این شواهد؛ به کلی نظرش تغییر کرد. هویل می گوید:

 چرا شما نباید به خودتان بگویید: قطعاً یک شعور فوق العاده باهوش، ویژگی های اتم کربن را طراحی کرده است، در غیر اینصورت احتمال پیدایش من از چنین اتمی از طریق نیروهای تصادفی طبیعت، ناچیز است؟”  البته که باید این سوال را از خودتان بپرسید! تفسیر حقایق نشان می دهد که یک ابرشعور یا ابر عقل، این جهان را با فیزیک، شیمی و زیست شناسی خلق کرده است،چرا که نیروهای تصادفی طبیعت، قادر به انجام چنین کاری نیستند.

از طرفی افرادی مانند استیون هاوکینگ و ریچارد داوکینز، که اولی یک فیزیکدان نظری و دومی یک زیست شناس فرگشتی است، هر کدام با استفاده از حوزه تخصصی خود، وجود خداوند را رد می کنند. مثلا هاوکینگ می گوید در کوانتوم، ذره می تواند از هیچ به وجود آید. در حالیکه این استدلال، کمی عوام فریبانه است، چرا که مفهوم “هیچ” در فیزیک با مفهوم آن در عوام، تفاوت دارد. در واقع، “هیچ” در عوام به معنای “عدم” است، در حالیکه “هیچ” در فیزیک، یک میدان است و به معنای عدم نیست. بنابراین، لازم است در مورد هر استدلالی (چه در اثبات و چه در رد خدا) کاملا تحقیق کنید و  تنها به این دلیل که یک دانشمند مشهور آن را بیان می کند، قانع نشوید!

آیا استدلال بالا، درست و منطقی است و آیا شما را قانع می کند؟ تعریف شما از خدا چیست؟ آیا راه دیگری برای اثبات خدا می شناسید؟

با کلیک روی این متن می‌توانید سوالات فلسفی خود را در مقاله «آیا علم آینده با چارچوبی جامع‌تر می‌تواند به تمام سوالات بشریت پاسخ دهد؟!» از دکتر مهدی گلشنی بپرسید

زاده‌ی اردیبهشت ۶۹، دانشجوی دکترای شیمی کوانتوم محاسباتی در دانشگاه شهید بهشتی، سردبیر دیپ لوک، طراح وب،گرافیک و موشن. مشتاق دیدن، فهمیدن و کشف‌ کردن رازهای شگفت‌انگیز هستی، به ویژه‌ دنیای اتم‌های سرکش.

گفتگو۴۰۴ دیدگاه

  1. سلام سرکارخانم ریاحی بهتون تبریک میگویم انصافا مطالبتون در سطح عالی و برگزیده هست از طرفی خودتون هم فرهیخته هستین من بصورت اتفاقی شما را در گوگل پیدا کردم داشتم برای وردپرس میگشتم دیدم نمیشه از محتوای تاپتون گذشت و نشستم ی شب تقربیا بیشتر محتوای سایتتون را خوندم با اجازتون خیلی استفاده کردم امیدوارم همچنان پرانرژی پیش برید و پرچم سایتتون بالا باشه . البته جذابیت کارتون اونوقت بیشتر بود برام که رشته تحصیلیتون شمی کوانتومی هست وفعالیت در فضای مجازی وردپرس هست هرچند خودمن هم فیزیک خوندم ولی به تجارت الکترونیک و اینترنت مارکتینگ شدیدا علاقه دارم . اما نمیتونم نگم که اونایی علوم پایه خوندند اکثرا از ورود ببه علوم بین رشته ای مثل اثبات وجود خدا به کمک علم و امثال اینا ناگزیرند و من نیز بحسب علایق شخصی خود و ارضا ء تفکر خود وارد این حوزه شدم . بهرحال خیلی خوشحال هستم که با نوشته های شما آشنا شدم .و دوست دارم با اجازتون نوشته هاتون را دنبال کنم .
    شاد و پرانرژِ ی باشد

    • ناهید سادات ریاحی

      دوست عزیزم از کامنت مثبت و پراز لطفتون ممنونم. خوشحالم نوشته هام براتون مفید و جذاب بوده. در کل اعتقادم اینه که انسان نباید تک بعدی باشه و به همین خاطر،خودم علاوه بر اینکه این سایت رو به خاطر علاقه ی شدیدم به کوانتوم راه انداختم، در سایت های گجت نیوز و بیگ تم در دو فیلد کاملا متفاوت تکنولوژی و اموزش طراحی وب مقاله میذارم
      . برای دیپ لوک برنامه های بزرگ و بسیار جذابی داریم و مطمئنم به کمک همراهانی چون شما، بسرعت رشد خواهد کرد.

      • هاوکینگ در مصاحبه‌ای در سال ۲۰۱۴ با نشریه ال‌موندو، به طور قطع وجود خدا را انکار کرده و می‌گوید: «ال موندو [به معنای جهان در اسپانیایی] حاصل پدیده‌های علمی قابل توضیح است.» و «طبیعی است که پیش از درک دانش به خلق هستی به دست یک خداوندگار باور داشته باشیم. اما اکنون و در این عصر، دانش توضیحی مجاب‌کننده‌تر در اختیار ما قرار می‌دهد.» سپس خبرنگار «ال موندو» بازهم از نظریه پیشینِ هاوکینگ در کتاب «تاریخچه مختصر زمان» مبنی بر «کمک دانش به درک اندیشه خداوندگار توسط بشر» پرسیده‌است. هاوکینگ در پاسخ توضیح داد: «منظور من در آنجا این بود که اگر بر همه چیز عالم شویم، به درک اندیشه خداوند نیز نائل خواهیم آمد، با این قید که اساساً خدایی وجود داشته باشد، که این چنین نیست. من خداناباور هستم.
        https://en.wikipedia.org/wiki/Stephen_Hawking

        • بعدا هاوکینگ هم نظر خودش رو رد کرد و به نظر منم حرفش غلطه چون الان علم به نظرم مجهولاتش خیلی بیشتر از گذشته هست …چطوری ایشون میگه ما برای تمامی سوالات جواب علمی داریم اگه داشتیم که وضعیت جهان اینطوری نبود
          مثلا بیاید عدم رو توضیح بدهید یعنی چه ؟
          مثلا خود خلقت انسان چگونه بوده است ؟ اینها هیچکدوم جواب قانع کننده ای ندارد یا جوابهایی دارند که بسیار احتمال اتفاقش پایین هست

          • بعد از کجا رد کرد کسی که درباره نبودن خدا دلیل کافی آورده و هیچ رسانه ای نظر اونو رد نکرده تو از کجا رد کردی آخه دلیل نداری چرا حرف میزنی چرا اطلاعات غلط میزاری تو سایت عوضی کجا رد کرد نظریه شو و یه چیز دیگه وضعیت جهان کنونی الان با بهترین روند پیش میره الان جهان اشکالش کجاش و گوه نخور

          • دوست عزیز شما اگه یکم فقط یکم مطالعه میداشتی در اولین قدم خلقت انسان رو کاملا بصورت علمی متوجه میشدی بعددیگه دنبال جواب قانع کننده نمیگشتی ولی متاسفانه مشخصه هیچ اطلاعی درباره علم زیست شناسی ندارید

          • از نظر تو خدا با گِل انسان رو درست کرده بعد چون آدم سیب خورده پرتش کرده رو زمین ؟

            ب نظرم خدا ی نوع خرافاته

        • به نام خدا
          با سلام
          من بعضی وقت ها حالت عجیبی بهم دست میده
          یک لحظه به خودم میام
          خدا من اینجا چه کار می کنم این جا دیگه کجاست؟
          خب بعدش میخوام به چند تا نکته اشاره کنم:
          ۱-بیگ بنگ به چه علت رخ داد؟
          ۲-تکامل انسان رو براتون مثال می رنم البته بنده موافقت یا مخالفت خاصی با فرگشت ندارم
          سوال من اینجاست اون موجوداتی که قبل از این مرحله انسان بودند الان کجا هستن؟ چی شدن؟یک سوال دیگه آیا موجودات بر اثر نیازهاشون تغییر کردن
          به طور مثال اسب نیازی داشت که بدنش جوری باشه که سواری بده؟
          ۳-موجودات چگونه به وجود آمدند؟به طور مثال واقعاً بدن انسان برای حیرت انگیز است
          ۴-آیا به روح باور دارید؟
          ۵-آیا هیچ وقت ۰=۱ می شود
          خدایا شکرت بابت نعمت هات

          • سلام
            من قصد نداردم وجود خدا را رد کنم چرا که خودم به خدا اعتقاد دارم ولی دلایل شما اصلا قانع کننده نیست چرا که..
            ۱. کسی به طور دقیق نمیدونه بیگ بنگ چطور و چرا اتفاق افتاده. اما ندونستن باعث نمیشه دلیل منطقی نداشته باشه
            ۲.فسیل موجوات انسان نما پیدا شده که البته گونه های مختلفی دارند از مثل نواندرتال هموسپین انسان راست قامت و….. که شرایطی محیطی باعث تعیین عاقبتشون بوده مثلا نواندرتال های پس از تغییر شرایط جوی قاره ی اروپا نتوانستند با شرایط جدید خود را منطبق کنند هرچند انسانها امروزی درصد کمی از ژنهای نواندرتال ها را داردند
            اسب نیازی به سواری دادن ندارد همان طور که گوراسب (در زبان عامیانه گورخر) نیازی به سواری دادن ندارد و این انسان بودن که توانست اسب را اهلی کند و سوارش شود ولی گوره اسب (گورخر) که همان شکل بدن را دارد نتوانست رام کند اصولا این سوال غلط است و همانند این است که بگوییم مرغ تخم می گذارد تا انسان نیمرو بخورد تا آتش حرارت تولید می کند تا انسان غذا درست کند یا حتی انسان خون تولید می کند تا پشه خون بخورد این گونه سوال کردن اشباه است این پشه است یاد گرفته از خون انسان تغذیه بکند نه این که انسان برای تغذیه پشه خون تولید میکند.
            ۳.نقطه شروع زندگی را کسی نمی داند هرچند نظریات آزمایش شده ای وجود دارد اما در مورد بدن حیرت انگیز موجودات باید گفت فرگشت به خوبی توضیح قانع کننده ای برایش دارد و حیرت زدگی ما از بدن موجودات باعث نمی شود دلیل علمی برایش وجود داشته باشد
            ۴.بستگی دارد روح را چه تعریف کنیم. در قرآن هیچ تعریف مشخصی برای روح وجود ندارد و حتی به پیغمبر اسلام می گوید اگر مردم از پیغمبر در مورد روح سوال کردند بگوید “خدا داند”. البته شاید روح با تصورات ما کاملا متفاوت باشد مثلا در علوم کامپیوتری به سیتم عامل کامپیوتر روح کامپیوتر می گویند البته نمی خواهم بگویم روح همان سیستم عامل در انسان است ولی شاید باید تصوراتمان از تعریف روح را گسترش بدهیم.
            ۵.نخیر ۱=۰ نیست ولی ۰=۱-۱ است که در واقع تعریفی که از شروع جهان از هیچ مطرح می شود درواقع اگر بسیار ساده و ابتدایی بخواهم توصیف کنیم همان ۰=۱-۱ است.
            البته از یک زاویه دیگر نیز اگر به موضوع نگاه کنیم همین حال هم برخی دانشمندان اعتقاد دارند مجموع انرِژی جهان صفر است. ماده همان انرژی است و گرانش انرژی منی دارد و مجموع انرژی مثبت و منی جان صفر می شود.

          • هر چیزی علتی دارد و خدا هم علت دارد
            اگر خدا علت نداشته باشد پس همه چیز بی علت است

          • در مورد بقیه نظرات کاربر سیامک نظر نمیدم ولی قسمت آخر خیلی اشتباه است و استدلال بر پایه اون هم غلط میشه.
            “ماده همان انرژی است و گرانش انرژی منی دارد و مجموع انرژی مثبت و منی جان صفر می شود.”

            در ظاهر خیلی پیچیده و سطح بالاست ولی کسی کمی فیزیک بلد باشه میفهمه حرف عوام فریبانه‌ای هست

            نمیخوام زیاد وارد جزئیات بشم و پیچیده‌ترش کنم ولی با یه مثال ساده توضیح میدم

            فرض کنید یه جسم ساکنی رو از زمین بلند میکنید و از یه ارتفاع ول می‌کنید، اولش نه انرژی جنبشی داره و نه پتانسیل و خود ماده و جرم‌ش هم نمیتونه اونو بلند کنه، هر چقدرم توضیح بدی که انرژی جنبشی به پتانسیل و انرژی پتانسیل به جنبشی تبدیل میشه و گرانش و ماده باعث زیاد شدن انرژی پتانسیل و این چرخه میشه و اول و آخرش میزان انرژی‌ها صفر میشه بازم تهش این حرکت به خودی خود نمیتونه اتفاق بیفته و یه نیرویی نیاز هست تا این چرخه رو شروع کنه

            پس جهان هم نمیتونه از هیچ شروع بشه چون اول باید خود اون ۱ها رو پر کنی تا بتونند همدیگه رو خنثی کنند و بشن ۱-۱
            بحث سر اینه چطوری یه صفر تونسته ۱ بشه تا چرخه رو شروع کنه

            امیدوارم ساده توضیح داده باشم

          • در رابطه با سوالات دوم و سوم

            ۲-اولا که اون موجودات انقراض گروهی داشتن در طبیعت گونه ای بقا پیدا میکنه که سازگارتر باشه
            و دوم اینکه بهتون توصیه میکنم کتاب بیولوژی کمپبل جلد چهارم رو مطالعه کنید
            تغییرات موجودات بر اساس نیاز هاشون نبوده به علت انتخاب طبیعی بوده
            ۳-به طور خلاصه تکامل

        • بنظرمن خدا صاحب تمام کیهانه وعلم بشر تحقیق درمورد فضای کیهانه هیچ انسانی قادرب کشف این سوال نیست که خدا ازکجابوجودامده این ی نوع رازه وقتی انسان ب این رازپی ببره یعنی انسان خداشده و چنین چیزی امکان نداره چون سقف علم انسانی ب داخل کیهان محدودمیشه نخارج ازکیهان انسان باید این موضوع رودرداخل مغزش بصورت ی کتاب بازبزاره ن اینکه باقاطعیت بگه خدای نیست

          • سلام.

            قطعا هر چیزی که وجود داره یک خالقی داره خالق همه این چیز ها اتم ها هستند ولی خالق اتم ها چیست؟

            همه چیز حتی اتم ها هم به انرژی بستگی دارد عده ای باور دارند که جهان هستی خدای ماست ولی این باور ها غلط اند چون جهان هستی هم روزی به پایان خواهد رسید پس خداوند هیچ آغاز و پایانی ندارد
            اگر با علم خدا را بشناسیم، علم چیز دیگری میگوید و مذهب چیز دیگری ولی هنوز این علم ها )اتم،کوانتمی و…(به اثبات نرسیده و ما باید به باور های مذهبی خود اعتقاد داشته باشیم و فکر های اضافی را از سر خود بیرون برانیم

          • خودت داری میگی به نظر من ..نمیگی به اثبات من یا افراد دیگر.شما چگونه میگید کسی نمیتونه با قاطعیت خدارو رد کنه و بعد شما با یک حرف (نظر یا نظریه..یا به نظر من)..میتونید خدارو اثبات کنید..در واقع نظریه احتمال درست نبودنش بیشتر از درست بودنش هست..نمی‌دونم یا بلعکس ولی اثبات و صد در صد نیست..و این دیدگاهه عقل شماست

        • بشر با دانش ناچیز خود دنبال اثبات خداوند هست. …شما راست میگید لحظه ای جانت به گلوگاه میرسد. ..سکرات مرگ..جلوش بگیر. ……. خدایا شکرت

          • دانش ناچیزه ولی قدرتش خیر
            بشر تا چند قدن پیش توانایی اینکه توی یک قطعه فلزی با فردی سر دیگه دنیا صحبت کنه رو هم نداشت
            و این رو هم درباره ی جلوگیری از مرگ بگم که کاملا عقیده ی مسخره ای هست که از تمایل به بقا در انسان نشات گرفته
            هر جانداری یه زمان شروع و یه پایان داره باید منطقی باشیم و بپذیریم.

      • باسلام به تمامی دوستان جویای حقیقت ،من یک سوال داشتم اگرما به دنبال وجودیت خدا هستیم بعضی از چیزها رو نمیتوان نامش واتفاق بگذاریم ،اززمان بیگ بنگ وتا بحال که دنیای ما ازتک سلولیها وچند سلولیها و….. تا انسانهای اولیه تا به امروز ازنظرمن وجود خدارو درطبیعت میتوان یافت ،اگرفرگشت رودرنظربگیریم موجودات برحسب نیاز وشرایت جوی وغیره…با محیط خود سازگارشده انداما دربعضی ازموارد علم پاسخ گو نیست مثلا بعضی ازگونه گلها برای گرده افشانی خودرا به شکل حشره ماده دراورده اند وحتی بوی ان حشره ماده رو ازخود ساطع میکنند ،دراینجا سوال میشود که این گل که نه عقل داردونه چشم چگونه خودرا به این شکل نمایان میکند!؟ودربعضی ازگیاهان بخاطر اینکه بتوانند نسل خودرا زیادکنندبه طوری که خودرا درمعرض رقابت تنگاتنگ با بذرهای خودنداشته باشند دست به ابتکار میزنندو دریک مستند درباره درخت تنومند بودکه بذرخودرا که شبیح به یک کایت شبح بال سنجاقک بود ودروسط ان بذرقرارداشت وازطریق باد کیلومترها سفرمیکرد وبعدازفرود بالها ازبین میرفتندوبذردرخاک فرو میرفت وتبدیل به جوانه میشد ،بازسوال اینجاست این درخت نه عقل دارد نه چشم چگونه یک بذری با ایرودینامیک برای پروازمیسازد تا نسل خودرا دردوردستها وبدون رقابت پراکنده کند به فرض مثال قاصدکها !! بعضی ازگلها زمانی که زنبورسرخودرا داخل گیاه میکند یک وسیله مکانیکی رادارندکه به محض ورود زنبورگرده خودرا پاین اورده وبرسرحشره میچسباند وبااین عمل گل ماده را باورودزنبوروبرخوردسران به تخمدان ان رابارورمیکند ،تا بحال ازخودپرسیده ایم فرگشت چگونه براین گیاهان تاثیرگذاشته؟ دراخربحث درموردروح ،اگردربیمارستان مریضی براثرسکته قلبی جان بدهد اگرهمان لحظه جان دادن قلبی به اوپیوند شود یا بادستگاه خون ان جریان داده شود دیگربازنخواهد گشت پس انسان ماشین ورباط نیست ، من تحصیلاتم تا سوم راهنمایی بود علاقه زیادی به علم دارم ودرموردزوایای مختلفی از علم تحقیق میکنم

        • محمد جمشیدزهی

          سلام و درود بر شما
          شاید فقط ما دین باوران نمیتوانیم عدم وجود خداوند رو قبول کنیم چون خود را درمانده و تنها و ناامید میبینیم.
          ولی با نگاهی ژرف و عمیق متوجه میشویم که واقعا انکار وجود خداوند غیر ممکن هست.
          حتی خداناباوران به موجودی فرا طبیعی معتقد هستند.
          چرا هنوز در دنیا کسانی هستند که قدرتهای خاص و غیرقابل باور دارند.ریشه این قدرت ها در کجاست.
          چرا بازمندگان مرگ مغزی از وجود تونل و معلق بودن و یک حس خوب و وجود قدرتی عظیم در کنار خود حرف میزنند.
          چرا با چندین روز دعای خالصانه و از ته دل خواسته هایمان به واقعیت میپیوندد.

          • لطفا شما برید کمی قانون علیت و معلول بخوانید به همه پاسخ های این پرسش ها دست پیدامیکنید. چیزی که به آن دست پیدا می کنید کلملا علمی و منطقی است و تا جایی که می دانم این مواردی که بیان کردید اگر از احساسی صحبت کردن شما بگذریم هیچ ربطی به خدا و وجود خدا ندارد. زیرا این موارد علمی هستند و با نبود خدا هم امکان پذیرند و نیازی به قدرتی برتر برای پدید آمدنش نیست.
            بدرود دوست احساسی نگر من

          • من به اثر دعا باور ندارم ..
            اتفاقاتی که به ظاهر بعد از دعا می افتند ، ربطی به دعا ندارند ،

          • برای تمام حرفایتان یک جواب علمی وجود دارد با مطالعه بیشتر به جوابهایتان برسید طبق قوانین کوانتومی تمام ذرات دارای انرژی هستن و دارای تاثیر بر همدیگر،یک نظریه ای که خودم دارم و دنبال میکنم چرخه افرینش است،اگر سوالی داشتید میتوانید از طریق ایمیلم با من ارتباط برقرار کنید

          • سلام این جملتون که نوشتید بازماندگان مرگ مغزی اشتباهه و باید بگم که هیچ مرگ مغزی ای باز نمیگرده فقط کسانی که توی کما رفتن یا مثلا ثانیه ای ایست قلبی داشتن امکان به زندگی برگشتنشون وجود داره.

          • من در جواب اینکه میگید چرا خالصانه دعا میکنیم و به حقیقت میپیوندد باید بگم که انرژی کائنات با مغز ما ارتباط برقرار میکنه و کم کم اون پدیده رو میکشونه به چیزی که فکر می‌کنیم زندگی دقیقا مثل خوابه، ما توی خواب به هرچیزی که فکر کنیم اون پیش میاد اگر دقت کرده باشید این طبیعت و کائنات و نیروی جذب هم همینطوره ولی بعضی چیزها هم غیر منتظره اتفاق میوفته…

          • حرفتون درسته. متاسفانه امروز خیلی از مردم این اتفاقات عجیب رو به قوانین من دراوردی مثل قانون جذب و انرژی کائنات و … ربط میدن و خدا رو کنار میذارن! یعنی حاضرن بگن خدا وجود نداره ولی هر چیزی رو باور کنن غیر از وجود خدا.شبکه ۴ الان دو ساله که یه برنامه قشنگ به اسم “زندگی پس از زندگی” میذاره خیلی تاثیرگذاره. درباره کسانی هستش که یه مدت کوتاهی مرگ رو تجربه کردن. حتما ببینید

          • ریشه ی هر قدرتی در ذهن انسانه
            راجع به بازماندگان مرگ مغزی هم شما رو ارجاع میدم به آثار دکتر تقی کیمیایی اسدی فوق تخصص طب تشخیصی الکتریکی از آمریکا و همچنین مجموعه جهشی در علم با مورگان فریمن، مخصوصا اونجاش که ناسا ناخواسته آزمایشی رو روی فضا نورداش انجام میده و اونا رو واسه وفق دادن با محیط توی شرایط بی وزنی قرار میده و بر اثر کمبود اکسیژن در مغز به حالتی شبیه مرگ مغزی رسیدن و بعد از هوشیار شدن همشون دقیقا همین چیزا رو دیدن

          • کاملا موافقم
            اگه خدا ناباور باشی امیدمعنی نداره
            ودیگه اینکه ما خدا باورها معتقدیک بعدازمرگ حیات دیگه ای هست جهان دیگه ای هست ولی خداناباورباشی برای بعدازمرگ هیچی نداری…
            هیچ وپوچ وبیهوده وعبث

          • من چند تا پاسخ برای شما دارم اولی درباره انسان هایی با قدرت خاص هستش این انسان ها کجا هستن و چرا ما تا حالا اینا را ندیدم و فقط افسانه هاشو شنیدیم و از وقتی که دوربین اختراع شده ما دیگه همچین انسان هایی را ندیدم دوم درباره افراد مرگ مغزی صحبت کردید فکر کنم منظورتون افرادی بود که کما رفتن این افراد یک حالتی را تجربه میکنن مثل حالت خواب و این کاملا وظیفه یک قسمت مغزه و با مردن مغز دیگه شخص نمیتونه به این دنیا برگرده پس فقط یه از گور برگشته میتونه بیاد بگه که اون دنیا بوده یا نه که همچین چیزی امکان نداره پس هیچکی اون دنیا را ندیده و اون افرادی که از کما برگشتن فقط خوابشونو تعریف میکنن ، و درباره دعا ها چرا دعا های خالصانه ما اجابت نمیشه ؟ اصلا چرا دعا های خیلی بزرگ اجابت نمیشه و فقط باید خیلی کوچک باشه ؟ اصلا چرا بگیر نگیر داره ؟

        • به نظرم شما بهتره یکم کتابهای بیولوژی رو مطالعه بفرمایید..بخصوص مباحث انتخاب طبیعی. به طور مختصر میتوان به این شکل توضیح داد که شرایط مناسب یک واژه نسبی است یعنی تنها برای گروهی که وجود دارند مناسب است. چه بسا اگر شرایط به گونه ای دیگر میبود، و موجودات دیگری از آن استفاده میبرد، تمام این قوانین به هم میریخت

          • کوادوو لانسرا

            درود و سلام من علت تناقض “فرضیه”فرگشت با وجود خدا رو متوجه نمی شم بدیهیست که تکامل تصادفی نبوده و ژنتیک هم منکر این قضیه نیست حتی جهش های تصادفی هم که صرفا اسم آن تصادفی بوده و چه بسا هوشمندانه است(ارجاع به مقاله زیر) تحت تاثیر انتخاب طبیعی قرار میگیرند https://www.livescience.com/48103-evolution-not-random.html
            ولی خب من هیچ ارتباطی با نقض وجود خدا نمیبینم و البته نشانه ای از حکمت الهی میدانم بهرحال اگر تکامل خود از یک تکسلولی را هم در نظر بگیریم(مضحک و رد شده توسط بسیاری از دانشمندان از جمله فرگشت گرایان!فرضیه jaygould) این تکسلولی هم آغاز و علتی خواهد داشت..

        • سلام، شما خودتون پاسختون رو دادید. طبق نظریه داروین گونه هایی که در طبیعت موفق تر عمل کرده اند، صفات خودشون رو بهتر میتونن منتقل کنن به نسل های بعد از خودشون. این نظریه در مورد همه موجودات ساکن زمین صادق هست . مثلا زرافه رو در نظر بگیرید، چطور میتونسته با اراده خودش گردن بلندتری داشته باشه نسبت به سایر موجودات یا حتی انسان چطور میتونسته با اراده خودش اناتومی داشته باشه که خیلی انعطاف پذیرتر از سایر موجودات است(البته در شرایط حیات گونه انسان). بنابراین افرادی از یک گونه که به اصطلاح حیات راحت تری نسبت به سایر افراد همان گونه دارند در تولید مثل و انتقال صفات هم موفق ترند و درنتیجه سایر افراد گونه مورد نظر به تدریج از رقابت خارج میشن و این قضیه هنوز هم ادامه داره حتی برای ما انسانها. این نشون میده صفاتی که برای ما عجیب به نظر میاد و احتمال میدیم که به دست شعوری بالاتر و با هوش تر طراحی شده میتونه به وسیله انتخاب طبیعی(داروین) در طول زمان به وجود بیاد. چیز عجیبی نیست اینکه ویژگی های منحصر بفرد موجودات طی حدود سه میلیارد سال بتونه اینطور حیرت انگیز ظاهر بشه.

          • سلام دوست عزیز، لطفا کمی در مورد قوانین وراثت مطالعه کنید. دود یک قرن هست که این نظر داروین رد شده و قانین وراثت ثابت کردند که صفات اکتسابی به نسل بعد منتقل نمیشن

          • من دوست دارم خیلی ساده از شما این سوال را بپرسم:
            نقطه صفر و نقطه شروع انتخاب طبیعی کجاست؟ چگونه و توسط کی استارت خورده است؟ آیا از عدم بوجود آمده است؟ آیا اساسا عدم می تواند وجود شود؟
            اتفاقا نظریه انتخاب طبیعی قبل از هر چیز وجود یک طراح را وسط می کشد. طراحی که این مکانیسم را در خود این انتخاب طبیعی به ودیعه نهاده است.

          • یعنی شما میگید کائنات و طبیعت و حتی در مقیاس کوچکتر اتم ها و مولکول ها و DNA خودشون از اول شعور داشتن! و درک میکردن که به چه چیزهایی نیاز داشتن و به طور کاملا اتفاقی و تصادفی همچین قانونی درون اونها نهادینه شده بود که خودشون رو ارتقا بدن و یهو زنده بشن و یهو دارای شعور بشن و …؟؟؟ همین قانون انتخاب طبیعی که میگید وجود داره پس چرا هنوز میمون و شامپانزه وجود داره؟ اصلا چرا حلقه واسطه انسان و شامپانزه وجود نداره و یهویی کاملا اتفاقی انسان ازشامپانزه جهش یافته بدون اینکه آثاری از حلقه‌های میانی مونده باشه حتی در حد فسیل هم یافت نشده؟؟؟

        • شما فرض کن که گیاه عقل داشته باشد. آیا باز هم میتواند خود را شبیه چیز دیگری کند؟ شما مگر عقل ندارید پس چرا نمی توانید خود را شبیه درخت کنید؟ دوست عزیز جالب است خودتان هم گفته اید که تا سوم راهنمایی بیشتر درس نخوانده اید و نیازی به یادآوری به شما نیست که دانش یک دانشمند را ندارید و از دانشمندان این حرفه هم داناتر نیستید. فرگشت هیچ ارتباطی به عقل ندارد. مگر یک تک سلولی عقل داشت که تبدیل به انسان شود؟ مگر جسم بی جان (اتم ها) عقل داشتند که تبدیل به موجودات تک سلولی شوند؟ بهتر هست مسائل را به هم مخلوط نکنید این حاصل نادانی شما در این حرفه و تعصب مذهبی شماست. والا هیچ چیزی جز این نیست. دقیقا به همین چیز ها می گویند خرافات.
          در ضمن پیوند قلب در لحظه ای که بدن مرده است امکان پذیر نیست مگر میتوان به بدن مرده قلب وصل کرد؟ قلب تا زمان مشخصی می تواند زنده باشد و اگر بدن مرده باشد قلب نیز میمیرد؟ شما قلب را مثل یک باتری فرض کرده اید که در بدن مرده هم می تپد؟ مرده تا زمانی می تواند دوباره بازگردد که مغزش هنوز زنده باشد و زمان زنده بودن مغز پس از مرگ بدن فقط ۲ الی ۳ دقیقه هست. یعنی مغز تنها می تواند تا ۲ الی ۳ دقیقه بدون اکسیژن باشد و پس از این مدت سلول های مغز می میرند.
          پس تمامی مطالبی که گفته اید حاصل ذهن درس نخوانده شماست و عملا از نظر علمی و پزشکی طرح پرسش و مطالبتان کاملا دارای نقص و اشکال است. به نوعی سوال و مطالب شما غلط است و پاسخ به آن هم اشتباست. همچنین نتیجه گرفتن از این گونه سوالات و مطالب که عملا از نظر فنی درس نباشد هم اشتباست.
          مانند این است من بگویم اگر موتور شرکت شما عقل داشت یا اگر صحبت میکرد فلان میشد پس بر این پایه شما درست نمیگویید! به نظر شما اینطور گفتن درست است یا اینکه واقع بین باشیم؟

          • سید محمد علی مرعشی

            سلام استاد عزیز
            شما که بسیار عالمانه مطلب نوشته اید اگر یک سوال من را پاسخ بفرمایید بسیار ممنون میشوم
            در ابتدای نظریه تکامل گرایان امده است که اول یک سلول ایجاد شد و بعد اینهمه موجودات
            ان زمان چون علم زیاد پیشرفت نکرده بود سلول یک موجودی ساده و بی ارزش بود که میشد تصور کرد که بتواند در لحظه ای ایجاد شود
            اما امروز یک سلول ساده دارای میلیاردها اطلاعات است که دی ان ای نامیده میشود
            میشود بفرمایید این ساخت سلول در یک بیگ بنگ اگاهانه و با طراحی انجام شده یا اینکه نا اگاهانه و بدون طراحی قابل انجام است
            و اصولا حتی یک انفجار که ان را بیگ بنگ مینامیم نتیجه اش نظم است یا بی نظمی
            اگر این انفجار بدون نظم باشد درست است طراحی نداشته اما اگر با نظم بسیار دقیق انجام شده و همچنان نیز در حال گسترش منظم است میتواند بدون طراحی باشد
            اگر یک انفجار بدون طراحی که کاملا با نظم انجام گیرد را بتوانید انجام دهید میتوان پذیرفت که در بیگ بنگ طراحی وجود نداشته است

          • من یک مقداری خاک در خانه داشتم دیدم خود به خود به یک کاسه گِلی تبدیل شد. اگر شما این را رد کنید خرافاتی و ساده لوح هستید.

          • به نام خدا
            با سلام
            هر طور که در این باره فکر میکنم به خدا می رسم
            صد در صد خدا هست
            قلب را نگاه کنید بطن چپ بطن راست دهلیز ها تپش و جریان خون که به شش ها برای تصفیه می رود و شش ها هم اکسیژن را از هوا دریافت می کنند خون به جاهای مختلف بدن می رود
            خون مواد مغذی را دریافت میکند‌
            به هورمون ها دقت کنید
            به عصب های درون بدن دقت کنید
            به طرز عملکرد ماهیچه ها دقت کنید
            به بخش های مختلف مغز دقت کنید
            به رگ ها دقت کنید
            به بافت های بدن دقت کنید
            به استخوان ها دقت کنید
            و البته همین ها هم خود چه چیز های جالبی دارند
            البته این بخشی از قدرت و علم خداوند است
            به جانوران دقت کنید
            به گیاهان دقت کنید
            به آسمان ها و زمین و ستارگان و کوه ها و دریا ها و سیاره ها و به کهکشان ها دقت کنید!
            در کنار همه اینها که دیگر خدا را برای من اثبات می کنند به معجزات دقت کنید
            واقعاً جالب است،خیلی خیلی جالب است
            و البته به موجودات دیگر
            و همچنین به روح و جسم

          • کوادوو لانسرا

            دوست من اولا این شخص با تحقیقاتی که کرده به این نقطه رسیده قابل ستایشه و شما که ادعای تحصیلات دارید فرضیه داروین را مطرح میکنید که از اساس غلط است و این موضوع توسط خود فرگشت گرایان نقد شده است (فرضیه jaygould نظریه Saltation و ..) حال اگر چنین فرد محصلی به این فرضیه نقض شده و مضحک اعتقاد دارد لطفا راجع به آغاز و علت جدش تکسلولی اولیه تفکر کند.. در ضمن این اشکال در تربیت شما یا ایجاد عقده ای در کودکی را در حضور یک روانپزشک متخصص مطرح کنید برتری افراد به میزان تحصیلات نیست و شما هم کسی نیستید که بخواهید دیگری رو تخریب کنید بدرود با آرزوی سلامتی

          • درسته هرکسی نظر خودشو داره من بر این باورم که هرکسی اطلاعات خودشو در اختیار دیگری قرار میده اگر دیگری به صلاح و عقل ببینه تایید میکنه اگر به دور از عقل باشه رد میکنه ولی از نظر من شما یکم با لحن تند صحبت کردید و اینکه اگر شما هزاران برابر از تمام راهشیری بزرگتر داناتر و باشعور تر باشید بازم در کل فضای دنیا هیچی نیستید بگذارید این را یادتان بندازم که دانشمندان خیلی خیلی ناچیز هستند جوری که نمیتوان فکرش را هم کرد من این را وظیفه دانستم که بدانید و بی خود وقتی که عدم در فضا و این طبیعت هستید اطلاعات دیگری را کوچیک نکنید هرکسی بر باوری هست و هر باوری بر هرکسی….
            از نظر من بیخیال باشید بیخیال هرچیزی و فقط برای ادب و احترام و زندگی راحت و پیشرفت تلاش کنید…
            سپاسگذارم

          • آقای مرعشی بسیار زیبا پاسخ دادید. دست مریزاد
            واقعا dna یکی از دلایل محکم برای رد نظریه تکامل‌گراهاست

          • آقای آدم شما که خودتونو اهل علم میدونید چرا با این ادبیات صحبت می‌کنید تو کلماتتون تعصب موج میزنه و افرادی که روش علمی را بلدند حرفه ای تر عمل میکنن

          • کی گفته با علم میشه به همه چیز پی برد .الان جسد علما و بعضی از اولیا را که نبش میکنن سالم هست چه دلیل علمی دارید براش.
            علم انسانها هرچقدر هم پیشرفت کنه باز مجهولاتش بیشتر میشه.

          • همه چیز بعد از مرگ مشخص خواهد اگر بعد از مرگ به جهان دیگری راه یابیم قطعا خدای ما الله است ولی اگر اینطور نباشد دگر حرفی نیست

        • با سلام
          در مورد اینکه چطور درختی بدون عقل به یک روش عجیب تولید مثل دست یافته، فرگشت میتواند توضیح دهد. کافی است شما فرض کنید که گونه های درخت بسیار زیادی بطور اتفاقی روشهایی رو بکار بستن (و البته نه بطور ارادی بلکه با تکیه بر شرایط محیطی و بصورت اتفاقی) و از بین اونها درصد بسیار کمی بودن که روش مورد نظر براشون کارساز بوده و اون درخت با اون روش بقا پیدا کرده و بقیه گونه ها منقرض شدن. موضوع اینه که شما اون درصد بزرگ درختهایی رو که منقرض شدن و اثری ازشون نمونده نمیبینید چون وجود ندارن ولی اون یک درصد باقیمانده رو میبینید. اگه این درصدها رو در نظر بگیرید کاملا منطقی بنظر میرسه که همه اینها رو تصادفی در نظر بگیریم.
          البته منظور من رد یا اثبات خالق نیس ولی اثبات از طریق این استدلال که شما گفتی مردود بنظر میرسه.
          موفق باشید

          • به نظر من شما میتونید خارج از اون چیزی که هست یک نظامی رو طراحی کنید که قوانین احتمال درش باشه یعنی منظورم اینه که تصادفی بودن یعنی شانسی بودن قانونیت که از طرف خدا وضع شده

          • چراتواین همه موجودات فقط انسان عقل داره.چراانسان هم شاخ ودم ندارن.اصلا بگو ببینم چرازنبور گردافشانی میکند خود طبیعت بهش گفته توبرو اینکاربکن یاخودش این شغلو انتخاب کرده.قرارنیست چون ماعقل داریم خداهم حتما شبیه ماباید باشه ممکنه خدایی که این کائناتو آفریده ازیه ذره هم کوچکتر باشه ممکنه خیلی هم بزرگ باشه همین کوانتوم یکی ازاثبات خالقه هرجا ممکنه باشه هیچ وقت به ذهنتم را نده که خالقی نباشه

          • کوادوو لانسرا

            درود دوست من بدیهیست که تکامل تصادفی نبوده و ژنتیک هم منکر این قضیه نیست حتی جهش های تصادفی هم که صرفا اسم آن تصادفی بوده و چه بسا هوشمندانه است(ارجاع به مقاله زیر) تحت تاثیر انتخاب طبیعی قرار میگیرند https://www.livescience.com/48103-evolution-not-random.html

        • دوست عزیز گیاهان نیز مانند انسان ها دارای سلول هایی هستند که درون این سلول ها هسته دارند و هسته ها نیز حاوی کروموزوم ها هستند،کروموزوم ها در طول تقسیم سلولی یا در اثر عوامل محیطی دچار جهش میشوند و ممکن است این جهش باعث تغییر ظاهری در گیاه شود و اگر این تغییر ظاهری باعث افزایش بقای گیاه شود، محتوای ژنتیکی گیاه به نسل بعد منتقل میشود. باقی مثال هایی هم که زدید را با همین منطق میشود رد کرد، برای اثبات وجود خدا دلایل مهم تر و معقول تری لازم است.

        • شما نظریه تکامل داروین را خوب نفهمیدن..بله گل چشم ندارد ولی اگر نیم نگاهی هم به اصول ژنتیک بیندازید این گونه استنباط میشه که طی جهش های ژنی که در ژنوم هر موجودی رخ میده ژن هایی که ظاهر موجودات را نیز میسازند حال اگر جهش های ژنی میلیون ها میلیون سال و مسئله سازگاری باهم عمل کرد باشد و از قضا شکلی از گل که به زنبور شبیه و او را جذب مینماید انتخاب شده باشد میشود مسئله حل…

        • دوست عزیز حقیقت جو
          ظاهرا شما نظریه ی فرگشت داروین رو یا کامل مطالعه نکردین یا متوجه موضوع نشدین، اون گل و اون درخت و بقیه ی موجودات خودشونو به هیچ شکلی در نیاوردن، در فرگشت مباحثی چون شوخی طبیعت و انتخاب طبیعی به زیبایی اینا رو توضیح داده، از یک گیاه یا یک موجود زنده ی دیگه توی طبیعت بر اثر جهش های ژنتیکی گونه های مختلفی به وجود میان، حالا اونایی که با محیط اطرافشون سازگاری نداشتن یا نتونستن خودشونو سازگار کنن حذف شدن از طبیعت. از اجداد اون گیاه گونه های مختلفی به وجود اومدن که خیلیاشون حذف شدن، حالا فلان گیاه چون همچین شکلی داشته و حشره ی نر جذبش شده این شده براش یه امتیاز و باعث شده بقاش ادامه پیدا کنه.
          در مورد سوالاتتون راجع راجع به روح هم شما رو ارجاع میدم به مستندهای مورگان فریمن بنام جهشی در علم و همینطور آثار دکتر تقی کیمیایی اسدی

        • اگه سوم راهنمایی هستی پس هنوز در مورد فرگشت اطلاعات کافی نداری،،،همه این سوالاتی که در مورد گیاهان پرسیدی،با فرگشت قابل توضیح هستند،،، لازمه در مورد ژنتیک و بیان ژن مطالعه کنی تا متوجه بشی،،البته بحث وجود خدا پیچیدست ولی انسان به خاطر کنجکاو بودنش دنبال جواب است،واگر خدا مارا افریده،پس خودش هم ویژگی کنجکاوی را در ما قرار داده،،پس نمیشه ادم رو سرزنش کرد که چرا در مورد خدا سوال می پرسی!

      • اینجا خیلی انسان های با تحصیلات بالا به بحث و گفتگو پرداختن و نظراتشون رو گفتن. جایز نیس من در بین اساطیر بزرگی مث شما احضار نظر کنم. اما میخام از دیدگاه خودم یه مطلب ساده رو درباره اثبات خدا بگم. خدا منبع انرژی بی پایان جهان هستی و انسان ذره ای از این انرژیست. اگه دقت کرده باشید. حتی بدترین انسان ها هم. باز به دنبال کمالات و بی نهایت هان. چون وجودشون از یک انرژی مثبت گرفته شده. شاید بگید چرا پس بعضیا ذات بدی دارند و راه های بدی رو پیش رو میگیرند. اما بهتره بگم انسان ها در محیط زندگی میکنند و شرایط اطراف انها رو تغییر میده. اما اگه از همین ادما بپرسید باز انها بدنبال انتخاب بهترین ها هستند. شاید حرفام خیلی ساده باشه. ولی براتون شاید جالب باشه چرا انسان ها بد افریده نمیشن

        • از اغاز گفتید … اغاز یک چیز به همراه چه چیزی معنا میگیره ؟ زمان … یعنی هر چیزی که آغازی داشته یعنی قبل از یک زمانی نبوده و بعد از همان زمان بوده … حال وقتی خود زمان با بیگ بنگ معنی پیدا کرده پس نمی توان قبل از بیگ بنگ را تصور کرد و برای بیگ بنگ آغازی متصور شد

        • انسانها نه خوب نه بد بوجود میان مثل یک سی دی خام که از اطراف الگو و روش یاد میگیره بعضی ها خوب و بعضی ها بد انسان را وقتی متولد میشه جایی به دور تنها بمونه با حیوان هیچ فرقی نداره

      • واقعا فوق العاده بود، مرسی ازتون ،واینکه به این مطالب واقعا علاقه دارم،وکاش میشد فهمید اخر واقعا چی حقیقته، بازم مچکر همیشه پرانرژی شاد و پیروزباشید

      • خانم ناهید سادات ریاحی وب سایت‌تان عالی و پر محتوا است ولی سهل گیری شما باعث شده در نظرات مخاطبا شاهد خرافه‌گویی و شبه علم گویی باشیم

        یکی می‌نویسد چون نظریه ریسمان که بر جهان یازده بعدی اصرار داره پس خدا وجهی چند بعدی داره !

        دیگری می‌گویدکورت در زبان عربی که به پیچیدن دستار یا عمامه اشاره دارد مانند نحوه عملکرد مکش یک سیاهچاله !

        دیگری از کتاب بی ارزش و شبه علم گونه‌ی جهان هولوگرافیک مینویسد

        حیف این سایت علمی است که تلاش بیشتری برای زدودن تفکر شبه علمی از اذهان فارسی زبانان نمیکند

        • دوست عزیز، از حسن نیت شما ممنونم؛ اما نظراتی که شما اینجا می‌بینید، شاید یک دهم (و حتی کمتر) نظراتی باشه که ارسال میشه، بنابراین خیلی از نظرات نامناسب به هر دلیلی حذف میشن. ولی به هر حال ممکنه گاهی اوقات، روی برخی نظرات دقت کمتری لحاظ شده باشه. سعی می‌کنیم این دقت بیشتر بشه، ممنون.

      • سرکارخانم ریاحی ،،اطلاعات من از فیزیک در حد دبیرستانه ،اگ بخوام از مطالب سایت شما استفاده کنم باید از کجا شروع کنم؟

    • شاید خدایی باشه. ولی برای رسیدن به اون باید از فرازمینی های که ما را به این درجه علمی رسان

      دن رد بشیم

  2. سلام سرکارخانم ریاحی وقت بخیر . یک سوال داشتم من دنبال یک پلاگین برای ضبط نظرات صوتی استفاده کنم شما احیانا چنین چیزی یا مشابه این ندیید من خیلی گشتم تو سایتهای خارجی چندتا دیدم که باید ترجمه بشه و سالیانه مبلغی هم می گیرند گفتم فارسی هم داریم یانه؟
    ممنون
    شاد و پرانرژی باشید

    • ناهید سادات ریاحی

      دوست خوبم در این زمینه پلاگین زیادی وجود نداره و برخی از پلاگین هایی هم که موجوده، آپدیت نشدن، اما من لینک دانلود ۴ تاشو براتون گذاشتم. در مورد ترجمه و فارسی سازی هم، خیلی راحت میتونید فایل pot در فولدر language یا translation پلاگین رو در برنامه ی poedit باز کنین و یکی یکی فیلدها رو ترجمه کنین. اگه حتی کمی هم با انگلیسی آشنا باشید، کار بسیار راحتیه.
      Audio Comments Plugin
      Riffly Webcam Video Comments
      Evoca Voice Comments Recorder
      Comment Attachment

  3. سپاس بابت پست بسیار زیبا حین خوندن متن این پست یاد پروفسور پلانک افتادم و اینم براتون پیدا کردم :
    سخن پروفسور ماکس پلانک:

    « قوانین مسلم فیزیک » به ما می گوید که اجزاء مرکب عالم خلقت ، بر حسب تصادف پهلوی یکدیگر قرار نگرفته اند،
    بلکه طبق یک نقشه ی دقیق و یک نظم کامل به هم پیوسته اند .

    هر چند ظاهرا این عقیده ی پزیتیویست ها صحیح به نظر می رسد ؛
    اما باید در نظر داشت که نتایج اندازه گیری های فیزیکی به هیچ وجه تابع شخصیت فرد ناظر ، و زمان و مکان اندازه گیری نیست !
    و هر کسی در هر زمان و مکان می تواند اندازه گیری های مربوطه را تکرار و به همان نتیجه ی قبلی برسد .

    و لذا می توان گفت که این اندازه ها و نتایجی که از آنها عاید می شود، وابستگی به افراد بشری نداشته و حقیقی می باشند.
    و بشر به وسیله ی اندازه گیری های خویش ، فقط به « کشف » آنها موفق شده است.

    نکته ی قابل توجه این است که نظریات علمی ای را که به وسیله ی این قبیل اندازه گیری های عمومی تائید نشده باشد، به هیچ وجه نباید جزء قوانین و قوائد علمی به شمار آورد .

    این قبیل « نظریات و فرضیه های علمی » را نباید با « اصول علمی » اشتباه کر د .

    آنچه از « قوانین مسلم فیزیکی » به دست می آید ، این است که اجزاء مرکب عالم خلقت ، بر حسب تصادف پهلوی یکدیگر قرار نگرفته اند،
    بلکه طبق یک نقشه ی دقیق و یک نظم کامل به هم پیوسته اند .

    • ناهید سادات ریاحی

      سپاسگزارم دوست عزیزم. بله ماکس پلانک یکی از طرفدان وجود خداوند بود. ممنون بابتی متن و وقتی که گذاشتید

    • بنده نظرم با پروفسور استیون هاوکینگ هستش.لطفا انقدر بزور نخاید عقایدتون رو تلقین کنید.هزاران دلیل وجود داره که خدایی وجود نداره.

        • ممنونم که انقدر زیبا خدا ناباوران رو ضایع کردی.من خودم هر طور که حساب میکنم خدا وجود داره و هیچوقت نتونستم و نخواهم توانست که این جهان رو بدون خدا ببینم.البته این رو هم بگم که برای من زوده که بخوام راجع به این موضوع مثل شما کارشناسانه صحبت کنم ولی این نظم طبیعت قطعا توسط یک قدرت فرا زمینی طرح شده

      • هاوکینگ گفته اعتقاد به وجود بهشت و یا حیاتِ پس از مرگ در حقیقت «افسانه‌ای» است برای مردمانی که از مرگ می‌هراسند
        اتفاقا برعکس گفته، کسانی که از مرگ میترسند و لجباز هستند بهشت و جهنم و وجود خداوند رو انکار می کنند
        حالا خوبه فلجم شده هیچ حرکتی نداره ! بازم اصرار داره که وجود خدا رو انکار کنه. البته من یقین دارم که ته قلبش به خدا باور داره ولی لجاجت و گناهانش باعث میشه که در کلام چیزی رو غیر از آنچه که در قلب او هست هویدا کنه

        (الله) اوست که زنده می کند و اوست که می میراند
        اوست که میخنداند و اوست که میگریاند
        اوست که شفا می دهد !

        پس نتیجه می گیریم که انسان می تواند نخبه و داشمند باشد اما در عین حال احمق و نادان !

        • لقمان بهرامی

          واقعا موافق فرمایشات شما هستم. به نظر بنده هم دلیل اصلی فلج شدن استیون هاوکینگ همین انکار خداست. وخداوند در قران فرموده که هرکسی که خدا را انکار کند زندگی او پراز عذاب خواهد شد.

          • ایراد شما خدا شناسا اینه که همه چیزو ربط میدید به خدا هزاران نفر وجود دارن که خدا رو باور ندارن ولی فلج نیستن بیماریه استیون هم یه پدیده ی پزشکیه ربطی به دین و مذهب نداره عزیزم یکم دیدتو عوض کن و چشماتو باز کن

          • بله منم موافقم دانشمندان دنیا نمیخوان زیاد اطلاعات بدن به مردم دنیا خدا وجود داره اگه قبول ندارین امتحانش مجانیه؟!

          • واااای بر ما
            یعنی هنوز انسان هایی هستن که مثل شما فکر کنن من فکر میکردم دیگه این طرز تفکر منسوخ شده
            اگه خدایی هم وجود داشته باشه مطمئن باش هاوکینگ براش باارزش تر و دوست داشتنی تر از آدمهای متعصب با مغزهای زنگ زده هست
            چون اونا فکر میکنن میخونن تلاش میکنن برای اثبات یا رد خدا و کلی خدمات داشتن برای بشریت اما آدمهای متعصب مثلشما کا یه قفل بزرگ زدن به مغزشون که حتی نمیتونن تحمل کنن شنیدن یک نظر مخالف
            اگه خدایی که شما میپرستی انقدر ترسناکه امیدوارم اصلا وجود نداشته باشه
            امیدوارم اگه خدایی باشه شباهتی به خدای شما نداشته باشه

          • سلام در جواب به دوست عزیزم هادی…
            اگر بنا بر این باشه که ما تنها اون یک درصد باقیمانده رو ببینیم که به صورت اتفاقی روشی رو به کار بستن و باقی اونهایی که منقرض شدن رو نبینیم…باید گفت که اون درختی که ویژگی های انتقال نسل اکتسابی رو که یاد گرفته باید نسل های بعد از اون هم منقرض بشن…چون اون ها هم نیاز به یادگیری دارن در صورتی که هر موجودی نظم خاص خودش رو داره و این نظم نمیتونه از یک بی نظمی بوجود بیاد و ویژگی های اکتسابی رو نمیشه منتقل کرد اون هم از راه دوری که دوستمون گفت چند کیلومتر باشه،ولو یک متر.

          • جالبه.. مخلوقات محصور در سه بعد که حتی از چهارمین بعد اطلاعات دیفرانسیلی هم ندارند وعاجز موندند و تنها کاری که میتونن بکنن اینه که بگن این بعد وجود نداره(ابعاد بالا وبالاتر بماند) میان و به وجود سه بعدیشون اجازه میدن درمورد ابعاد بالاتر نظر بدن!!!یادشون رفته هاوکینگ وامثالهم دقیقا درهمین فضاقراردارندو نمیتونن به بالاتر نظر بدن… جسم دوبعدی رافرض کنید که به دلیل ناتوانی دردرک سه بعد وجود همه مارا انکارکنه!!!! بازهم یاد معلم سوم دبیرستان افتادم که میگفت بعضی ها جایی که به ناتوانی برسند کلمه نه بکار میبرند… نه وجود نداره!!!آقا توفکرمیکنی وجود نداره چراکه مشخصات ابعاد بالاتر برای تو تعریف نشده اند

          • پس چطور در جایگاهی هستیم که به خودمون اجازه زیر سئوال بردن خالق هستی رو میدیم؟

          • من هم موافقم با شما،خیلی خوب می شد بعضی ها یاد بگیرند که باسرچ تو گوگل و خوندن چند تا مقاله یااا دیدن چند تا فیلم مستند احساس نخبه بودن نکنند و احترام بزارن به دانشمندایی که تمام عمر خودشون رو در راه علم و دانش گذاشتن و به اندازه سن اونها کتاب خوندن و تحصیل کردن.نمی نمیخوام بگم علم همه جوابهارو داره اما اگر اگرحرفی داریم با احترام اگر نه لطفا ساکت باشیم.
            در ضمن من کاملا به خدا باور دارم

          • هر کدوم از این دوستانی که هاوکینگ رو نقد میکنن اگر اون چیزی رو که هاوکینگ میدونست رو می‌دونستن الان خودشون پرچم خداناباوری رو دست میگرفتن

        • بی نهایت زشته که نقص جسمانی یه نفرو به گناهانش ربط بدیم این همه کودک بیگناه بیماریهای مختلف مثل سرطان و بیماری پروانه ای و …. دارند ایا اونا هم به خاطر اعمال زشتتشون و خداناباوریشونه! فقط نگین که شاید پدر مادرشون دارند تاوان گناهشونو پس میدند که این دیگه با عدل خدا! سازگار نیس و اینکه اگه واقعا خدایی وجود داشته باشه که از بنده هاش به خاطر ناآگاهی انتقام میگیره به هیچ وجه شایسته پرستش نیست حتی اگه با گدازه های آتش نابودمون کنه!!!!

        • با عذر خواهی فراوان
          طرز فکر های زنگ زده، همه چیز رو به خدا ربط میدن، به هر سوالی میرسن بدون اینکه دنبال جواب برن فقط میگن چون خدا این رو اینطور آفریده و…
          اگه کل انسانها به هر سوالی که براشون پیش میومد جواب میدادن چون خدا اینو اینطور آفریده علم هیچوقت انقد پیشرفت نمیکرد. پیشرفت علم و تکنولوژی و دانش رو بشریت مدیون امثال هاوکینگ هایی هست که چون خدا اینو اینجوری آفریده جواب سوالاشون نبود
          حتما الان هم چون خداناباور بوده خدا تصمیم گرفته اونو بکشه و واسه همین مرده؟
          دوست دارم توضیح شما رو راجع به خدا باورهایی که فلج هستند، خدا ناباورهایی که سالم هستند رو نیز بدونم

      • سلام دوست عزیز. اصل علم کشف شده توسط بشر یا ساخته شده توسط بشر است .خیلی از قوانین علمی گذشته، الان دیگه قانون نیستند بیشتر شبیه به جوک هستند. گالیله رو افراطیون خواستند اعدام کنند به خاطر نظریه عدم ثابت بودن زمین و گردش به دور خورشید. این در حالیه که قرآن که یک کتاب دینی است سالها قبل این رو گفته بود. آیا دین علم است ؟ اگر علم نیست پس در راستای فلسفه است؟ آقایون دانشمند گرا و علم گرا چطور میخواین مستقل از فلسفه علم گرا باشید؟ در حالی که علم و فلسفه باید مکمل هم باشند. علمی که خود معلول ذهن ناقص ماست به تنهایی جواب گو نیست.

      • قبل از مرگ هاوکینگ انجمن علم و سلامت آمریکا که وظیفه حراست از علم و سلامت در آمریکا را بر عهده دارد در انتهای سال لیستی طرح کرده و ۱۰ مورد از بدترین خبر های جعلی در علم را منتشر میکند. این انجمن در آخرین لیستی که از خبرهای ضد علمی و جعلی در انتهای
        سال ۲۰۱۷ منتشر کرد، استفن هاوکینگ را در رتبه‌ی سوم قرار داده و اعلام میکند تقریبا تمام مطالبی که هاوکینگ در
        سال ۲۰۱۷ بیان کرد اشتباه بوده است. عین عبارت منتشر شده در انجمن علم و سلامت آمریکا را اینه:
        Stephen Hawking continues to be wrong about almost everything. Stephen Hawking apparently has decided to spend the remainder of his career as a doomsday prophet. Artificial intelligence. Climate change. Asteroids. Epidemics. Overpopulation. Electricity consumption. In Dr. Hawking’s opinion, any one of these could wipe humanity off the face of the Earth, and hence, we should prepare to leave Earth within 100 years. He’s wrong on all counts.
        ترجمه:

        ۳: استفن هاوکینگ در حال ادامه دادن به اشتباه گفتن درباره‌ی تقریبا همه چیز است. ظاهرا استفن هاوکینگ تصمیم گرفته است که باقیمانده‌ی شغل خود را صرف هشدار دادن نسبت به روز قیامت کند. هوش مصنوعی، تغییرات آب و هوایی، سیارک‌ها، بیماری‌های همه‌گیر، ازدیاد جمعیت، مصرف برق. از نظر دکتر هاوکینگ هر یک از این موارد میتواند بشریت را از چهره‌ی زمین محو کند و از این رو ما باید برای رفتن از سیاره‌ی زمین طی ۱۰۰ سال آینده آماده شویم. او درباره همه‌ی این موارد اشتباه میگوید.

        لینک مقاله‌ی منتشر شده در انجمن علم و سلامت آمریکا:
        https://www.acsh.org/news/2017/12/19/10-biggest-junk-science-stories-2017-12303
        حتما بررسی کن گول اسم و رسم کسی رو نخور هاوکینگ مطالب خوب و ارشمندی هم داشت اما مطالبش در مورد وجود خدا عوام فریبانه و الکی بوده.
        موفق باشی

        • به نوبه خودم از شما بسیار متشکرم که این ابهام در خصوص دیدگاه های ایشان راجع به خدا رابرای بنده و خیلی ها باذکر مرجع روشن نمودیداگرچه همانطوریکه فرمودید در خصوص خیلی ازموارد علمی ایشان دانشمند موثری بودند.و خداوند توفیق روزافزون بهت بده

      • سيد شهريار سيدزاده

        سلام ببخشید پرهام جان
        برای هرچیزی دلیل هست خیلیا میگن خدا وجود نداره
        خیلیا میگن خدا وجود داره خیلی فکر میکنن خیلی چیزهای بیشتری در این دنیا وجود داره خیلی فکر میکنن همه چیز در دنیا همین حال هست که در ان قرار داریم خلاصه هرکسی و هر ادمی یک فکر و یک اعتقاد و یک باور دارد
        هیچکس به زور نمیتواند عقیده یک نفر ردا تغییر دهد
        ولی من برای اثبات این که خدا وجود دارد تحقیقات زیادی انجام ندادم ولی باورم بر این است که خدا وجود دارد

        بنده در یک تحقیق از البرت انیشتین این را پیدا کردم
        که گفته بود این دلیل نیست که ما چیزی را نمیبینیم یعنی وجود ندارد این کاملا غلط است

        اگر اینطور باشد. ما سرما را نمیبینیم پس سرمایی وجود ندارد
        ما گرما را نمیبینیم پس گرمایی وجود ندارد
        ما هوا را نمیبینیم پس هوا وجود ندارد
        این نظریه کاملا اشتباه است از نظر هر دانشمند و یا فرد عادی این ها اشتباه هستند
        پس اگر ما خدا را نمیبینیم دلیل نیست که خدا وجود ندارد
        این جهان با این همه خلقت و افرینش های بزرگ و عجیب و غریب که هنوز بشر به کشف کاملش نرسیده است چطور میتواند خود به خود ایجاد شده باشد
        حتما خالقی هست حتما خالقی هست

        بنده ١٧سال بیشتر ندارم ولی کنجکاوم درمورد علم بدونم
        برسر علم دعوایی نیست هرکسی باید نظریه خودش را بدهد
        بنده همه نظر خودم را دادم

        و در اخر تشکر میکنم از عزیزی که این سایت و این مطالب را ساخت و تحقیق کرده است

        جهان چیز هایی دارد که بشر هنوز فکرش هم به انها نرسیده است

        با تشکر سید شهریار سیدزاده

        • دوست عزیز لازم بگم که این جملات اصلا واسه انیشتین نیستن شما با یک سرچ ساده میتونید متوجه بشین که انیشتین خودش یکی از افرادی هست که خدا رو کاملا رد میکنه و میگه بعد از مرگ ما از بین میریم لطفا یک سرچ انجام بدین و هر مطلبی رو که میخونین مطمئن بشین منبعش قابل استناد باشه چون این روزا تو اینترنت از حرفهایی که نسبت میدن به افراد مشهور و دانشمندان

      • سلام دوست عزیز ممنون میشم اگه اطلاعات بیشتری در این زمینه دارید برای من هم بزارید یا کتاب هایی رو در این زمینه معرفی کنید.

      • دوست عزیز اصلا مذهب و دین به کنار میلیاردها اتم از طبیعت جمع گشته ب شکل منظمی ی موجودی مثل منو شما افریده شدیم ایا این نظم میتواند اتفاقی باشد یا اینکه افریننده ایی فراتر از انسان وجود داره

      • سلام دوست عزیز.درجواب شما باید بگم که هیچ کس نمیتونه بگه خدایی هست چون اگه ثابت بشه خدا نیست.هیچ کسم‌نمیتونه بگه خدا نیس اگرم‌این حرفو بزنه قطعا باید بگم که نظریه عدم قابل اثبات نفی نیست رو اصلا متوجه نشده

      • اولا شما که مدعی باید دلیل بیاری و گرنه منم میگم یک دلیل دارم که همه دلایل تو را باطل میکند که البته نه عقل است نه حس بلکه شهود روحانی میباشد که برخی به یقین رسیده اند ولی شما تجربه گرا ها این حرفا رو به شدت نامعقول میدونید و این حس حقیقت طلبی شما نیست بلکه تعصب و غرور وقیحانه نسبت به اکتشاف تجربی شماست
        حالا نه اینکه ما همه شهود داشته باشیم
        میشه از راه عقل استدلال محکم داشت اما خدا فراتر از همه این هاست و باید با عقل برتر و فطرت ثانی و برتر انسان خدا را اونجور که عقل انسان گنجایش داره بدون هر تعصب دینی بپذیرد و درک عمیق کنه تا مسیر زندگی توحیدی و والا داشته باشه من خودم تاثیر خدا در زندگی بشدت درک کردم و به یقین نسبی رسیدم نه تعصب حالا هر چی میخواید بگید این هم به گونه ای حرف علم است البته که طبیعت و ماده شناختی تنها دانش نیست بلکه هر چیز که به پویایی ذهن انسان منتهی شود دانش است پس این هم علم است نه صرفا سخن دین

    • ناهید سادات ریاحی

      مرسی از نظر و توجهتون دوست عزیزم، تو برنامم بوده، ایشالا حتما در اولین فرصت ، بخش امتیاز دهی رو اضافه میکنم. البته امیدوارم همیشه مطالبم طوری باشه که امتیاز مثبت به دیپ لوک بدین!!

      • سلام خانم ریاحی وقتتون بخیر
        میخوام ابتدا بابت تمامی زحماتتون چه در این وب سایت و چه در وب سایتهای دیگه تشکر کنم
        مقالتون رو با عنوان: “خدا چیست؟ آیا کوانتوم وجود خدا را اثبات می کند؟!” کامل خوندم. این نکته رو عرض که من فیزیکدان یا کیهان شناس نیستم و تنها یک علاقمند هستم که این مطالب رو مطالعه می کنم
        همیشه این موضوع برای من سوال برانگیز بوده که چطور ممکنه یک فیزیکدان یا یک کیهان شناس یا یک زیست شناس با دانشی که مبتنی بر علم بدست آورده همواره بتونه به وجود خدا اصرار بورزه.ما میدونم که علم ناقص هست و تقریبا همیشه به زمان وابسته هست. اما این رو هم میدونم که تنها علم قادر به تعیین قوانین حاکم بر جهان هستیت.درواقع فقط علم هست که میتونه پاسخ های منطقی و قابل راستی آزمایی از قوانین حاکم بر جهان هستی به ما ارائه بده. خیلی از فیزیکدان های امروز مطمئن نیستند که درک درستی از آغاز جهان داشته باشند.خیلی از اونها امروز شهامت این رو پیدا کردند که ادعا کنن بیگ بنگ نقطه آغاز جهان نبوده. استدلال های شما درباره اینکه خدا به زمان محدود نمیشه خوندم و خیلی تعجب کردم. به نظر من اساس فیزیک بر مبنای ماده هست بدون ماده فیزیک بی معناست.زمان هم از ماده جدا نیست. زمان هم بعد چهارم فیزیک هست. حالا سوال من از شما اینه… بر اساس این قانون بنیادین فیزیک که: “علت همیشه قبل از معلول اتفاق میوفته” چطور ممکنه یک چیز غیر مادی بر ماده اثر بگذاره؟ تصور من این هست که فیزیک کوانتوم نه تنها مطلقا با غیر ماده سرو کار نداره بلکه بیشتر وقت ها با ارتباط بین ذرات تشکیل دهنده ماده سرو کار داره. خوده اون ذرات هم با نام های مختلف به نوعی ماده محسوب میشن چون جرم دارن و قابل اندازگیرین. چرا ما حاضریم برای این قانون بنیادین یک همچین استثناء بیهوده ای قائل بشیم.
        نکته بعد اینکه خیلی مایلم بدونم شما چطور می تونید بگید میزان توضیع انرژی میان ذرات اولیه عادلانه بوده؟!!! شاید گفته شما در انتروپی ماکسیموم که احتمالا در پایان جهان هم اتفاق میوفه درست باشه اما اگر در ابتدا انرژی بصورت یکسان میان تمام ذرات توضیع شده بود چطور ممکن بود که همجوشیه هسته ای صورت بگیره و بدنبال اون ستاره ای متولد بشه. من کاری به شکل الان جهان ندارم ولی بدون تردید جهان ما حاصل یک بی نظمی در ذرات اولیه بوده
        خانم ریاحی توجه داشته باشید که ما تا همین جای بحث هم فرسنگها از تعاریفی که ادیان ابراهیمی از خدا دارند فاصله گرفتیم.
        و سوال آخر اینکه چیزی که فیزیکی نیست رو اصلا چطور میشه درک کرد؟

        • ناهید سادات ریاحی

          سپاسگزارم دوست خوبم. متاسفانه شما متن رو به دقت نخوندین! اتفاقا من گفتم در ابتدای جهان انتروپی(یا همون توزیع عادلانه) صفر بوده و در پایان جهان به ماکسیمم مقدارش(یعنی عادلانه ترین توزیع) خواهد رسید.
          من اینجا قرار نبوده خدا رو طبق ادیان ابراهیمی تعریف کنم که! بلکه من با چند شاهد علمی، استدلال کردم
          و در نهایت اینکه ما بسیاری از چیزهایی که فیزیکی نیستند رو درک می کنیم، ذهن ما قادر به درک فراماده هست.

          • سلام خانم ریاحی وقتتون بخیر
            بله درست می فرمایید من متن رو اشتباه خونده بودم و عذر میخوام.
            خانم ریاحی ذهن ما قادر به درک خیلی موضوعات هست ولی آیا درک ما نسبت به اون موضوعات درست هستند؟
            زمانی بشر اینگونه درک می کرد که سطح زمین صاف هست
            همینطور تصور میکرد که خورشید در حال گردش به دور زمین هست
            یا…
            ولی آیا بشر درک درستی داشت؟
            من موافقم که ذهن انسان قادر به درک خیلی چیزها هست بنظر من به همین دلیل هم بود که فلسفه متولد شد.
            اما فکر می کنم بهتر هست ما اجازه بدیم تنها علم با کمک زمان به پرسش های ما پاسخ بده.

          • البته این رو هم باید اضافه کنم که رد کردن وجود ضد ماده کاره ساده ای نیست
            اما آخه چیزی که نه ماده باشه و نه ضد ماده (خدا) پس چی هست؟
            اصلا چطور میشه این رو درک کرد؟

          • درود و وقت بخیر .
            نمی ذانم که بر این پست اکنون نیز پرداخته میشود یا خیر ، بهرحال ……
            استدلال شما بر استنادات تان دلالت دارد ،
            و اقامه شد .
            برای رسیدن به نتیجه !
            با مغالطه ی سرچشمه را گل آلود کردن ، ممکن است که به نتیجه ی دلخواه برسید ، ولی لزوما به پاسخ صحیح آن راه نبرده اید .

            یک اصل علمی ، با وارد بودن نخستین دلیل نقض از درجه ی اعتبار ساقط است ، و اگر مدل بهتری جایگزین آن پیشنهاد شد که همان پدیده را ساده تر و کامل تر توصیف کرد ، مدل پیشین کنار گذاشته می‌شود ، نه اینکه اشتباه باشد ، نخیر ، بعلت اینکه دیگر نیازی به آن نیست .
            شما از جهانی دم می زنید که بی نظمی آن کاملا فاحش است .
            جهان هستی ، بیش از ۹۹% آن__تاجایی که علم بر آن دانش یافته است__بعلت وجود گازها و گرد و غبا سمی فاقد شرایط حیات می باشد بعنوان مثال: فاصله ی نامناسب خورشید و زمین ….. ._ جاذبه ی بیش از حد …و..و..و…… ، کهکشان ها هدف و نظم مشخصی ندارند ، این علم است .
            در این مقاله ی شما ، به هیچ عنوان انرژی تاریک جایی نداشت ؟

            با احترام_یک دوست.

        • سلام مارتین
          ۱.دقیقاً همین که “جهان اگر آغاز داشته باشه محکومه به داشتن خالق”، باعث شده که دانشمندان بی خدا بحث جهان متوالی و بدون شروع رو پیش بکشند؛ و “وجود خارق العاده ی پیچ های تنظیم در جهان” باعث شده تا برای توجیهش و انکار خدا جهان های موازی رو پیش بکشند. امّا تا اونجا که بنده مطالعه کردم، هیچ مدرکی برای این دو ادّعا نیست و نیروی پیش برنده ی این دانشمندان، انگیزه ی آن ها برای حذف نیروی تدبیرکننده ی جهانه. این فرضیه ها خوبه، ولی اصرار اکیدی که بر اونها شده کاملاً مغرضانه بوده نه از سر شهامت.
          ۲. کدام دانشمند گفته علّت قبل معلول اتّفاق می افته؟؟
          علّت همواره هم زمان با معلول اتّفاق می افته: تا زمین نباشد ما به پایین جذب نمیشیم؛ و به محض این که زمین موجود شد-بلافاصله- ما به پایین جذب میشیم. تا آهن ربا را بالای سر آهن نگیریم آهن به بالا جذب نمیشه؛ و به محض این که آهن ربا را بالای سر آهن گرفتیم، به بالا جذب میشه.
          ۳. در کلمه ی عادلانه مناقشه ای نیست…باید توجّه داشت مادامی که رفتار ذرّات بر اساس قانون است(قوانین فیزیک) سخن صحیحی نیست که آن را بی نظم بنامیم…ولو کاتوره ای باشه. کلمه ی بی نظمی فقط برای تقریب به ذهنه وگرنه توصیف دقیقش “نظم پیچیده” ست.
          ۴. هرچه که هست نیازی به درک نداره. شما هستید، ولی من شما رو درک نمی کنم؛ و این مشکلی ایجاد نمیکنه، بلکه به یک صفحه ی پلاستیکی(تبلت) با انگشت ضربه می زنم تا با شما ارتباط برقرار کنم!
          شک ندارم اگر یک نفر با تفکر شما از صد سال پیش بیاد و منو ببینه بهم میگه تو دیوونه ای…تو که طرف مقابلت رو درک نمیکنی تا بخوای باهش ارتباط برقرار کنی…اصلاً طرف مقابلی وجود نداره!!!

        • سلام دوست عزیز
          با اجازتون من میخوام از آخر به اول پاسخ بدم:
          چیزهایی که در حیطه فیزیک و سایر علوم تجربی نیستن فقط با “عقل” درک و اثبات میشن مثل کیفیت اثر هنری یا ادبی، تمام احساسات انسانی نظیر تنفر، حسادت، عشق، نوعدوستی و …
          در مورد انتروپی هم نکته خیلی مهم اینه که یکی از معانی اصلی کلمه “نظم” یعنی “قانونمندی” و عجیب اینه که در انتروپی این کلمه رو به معنی کاملا متضاد یعنی “بی نظمی” بکار برده اند. در حالیکه انتروپی هم خودش یکی از قوانین عالم هست. ضمنا اگه شما براساس انتروپی بخوای پیش بینی کنی که عالم در چه زمانی به بی نظمی میرسه احتمالا یک عدد فوق العاده بزرگ میرسی، و این یعنی عالم در ابتدا در اوج نظم شروع شده و از نظر عقل و علم محاله براساس اتفاق چنین نظم (قانونمندی ) خارق العاده ای بوجود بیاد.
          اگه فقط از نقطه بیگ بنگ تا دو دقیقه بعد از اونو مطالعه کنید خودتون متوجه میشید که از لحاظ عقل و علم محاله از هیچ واقعی (چون هیچ کوانتومی معنی متفاوتی داره) در یک لحظه در تمام نقاط عالم انفجار همزمان انجام بشه و ضمنا تمام قوانینی که تا امروز کشف کردیم هم بطور اتفاقی از همون لحظه ایجاد شده باشه
          در کل فراموش نکنید اگه علم بخواد اثبات کنه که از انفجار، تصادف و اتفاق میشه سیستم منظمی بوجود بیاد باید بصوورت آزمایشگاهی اینو انجام بده

      • سلام .از نظر من (که از کتاب مقدس گرفته شده)همه چیز خالقی دارد.
        بدین معنی که هر چیزی آغاز و پایانی دارد که هم در علم هم در قرآن این مسئله ثابت شده ولی آیا خالق این همه مخلوقات هم پایانی دارد؟
        جواب اینجاست که اگر خالق کائنات(فضاوزمان)خود نیز پایانی داشته باشد اصلا قانون وجود خالق و مخلوق به هم میخورد
        پس قطعا الله خدایی است که بر علم (فضا و زمان) حکومت میکند یعنی او هیچ خالقی نداشته و یعنی هیچ آغاز و پایانی ندارد زمان به دست خدا آفریده شده پس زمان نمیتواند آغاز و پایانی برای خداوند باشد

        از این سو دانشنمدان میگوند که اتم جاودانه است و همه چیز با اتم ساخته شده
        سوال من اینجاست که آیا اتم خدای ماست؟
        چون اتم تمام ویژگی های خدا را داراست.
        اما این دعا ها و نماز هایی که میخوانیم برای چیست؟ چه نوع خدایی دعاهای ما را شنفته و اجابت میکند
        اگر وجود الله قطعی باشد اون وقت باید بگوییم اتم جاودانه نیست و روزی از بین خواهد رفت
        ولی اگر جوادانه بودن اتم به قطعیت برسد دیگر باید گفت که خالق خداونو هم اتم هست
        من جواب قطعی میخواهم که بعد از مرگ خواهم فهمید امیدوارم‌هرچه زودتر جواب این سوال رو پیدا کنم و آرزوی من این است که پس از پیدا کردن جوابم آن را آشکار سازم و همه را به سوی آن دعوت کنم امید وارم بمیرم‌ و بدانم و زنده شوم و آن را برای همه بازگو کنم

  4. I want to ask you what happened before the Bing Bang, recently explored that we can creat subatomic particle from nothing! there are many definition of nothing, I suggest you see the what happened before the Bing Bang movie produced in Canada on this subject, It is including many reasons from many great scientists
    Hope that this help

  5. سلام سرکار خانم ریاحی
    با تشکر از مطلب سلیس و سودمندتون؛ پیشنهاد می کنم به لینک زیر مراجعه بفرمایید که درش تصادفی بودن نظم جهان رو نقد کردم
    http://falsafeh.blog.ir/post/نظم-جهان-تصادفی-ست
    دو بحث هم مطرح کردید که مشتاقم از همین قلم سلیس مطالعه کنم:
    ۱. ارتباط زمان به ماده: در فلسفه ی اسلامی نیز چنین بحثی هست و مشتاقم نظر کوانتم رو با نظر ملّاصدرا مقایسه کنم.
    ۲. ارتباط واقعیّت با مشاهده گر-چیزی غیر از اثر مشاهده گر معروف که ما در حین مشاهده بر واقعیّت اثر می گذاریم و آن را تغییر می دهیم-

    • ناهید سادات ریاحی

      سپاسگزارم از اظهارلطف و مطلبتون. در مورد دو بحثی که فرمودید هم حتما به زودی مطلب میذارم ایشالا.

  6. سلام.ببخشید میخواستم نظریه ی استیون هاوکینگ درباره ی عدم وجود خدا را بدونم.این با اینکه بسیار فرد باهوشی است ولی با این حال خدا را تکذیب میکند.لطفا اگه میشه نظریه ی Big Bang رو بذارید.
    مــمــنون

    • ناهید سادات ریاحی

      دوست خوبم، هاوکینگ معتقده که در گذشته که انسان ها، علم کافی برای توضیح طبیعت رو نداشتن، اون رو به خدا نسبت می دادند، اما حالا علم پیشرفت کرده و نیازی به وجودی به نام خدا نیست و علم برای توجیه و توضیح طبیعت کافیه

      • نظریه ی هاوکینگ به نظر من اشتباهه.
        اگه خدایی نبود الان جهانی نبود.
        این جهان علتی داره به اسم خدا.خالق این جهان.
        پس نمیشه خالق یک چیز رو به اون چیز محدود کرد
        خدا واجب الوجوبه یعنی قبل از وجود وجود داشته

          • امیر حسین ساجدی

            پدیده هافقط نیاز به علت دارند پس کل هستی یک پدیده است همه پدیده ها مکان و زمان دارند و در صورت نداشتن اینها پدیده مورد نظر رخ نمی دهد خداوند خودش خالق زمان و مکان است پس خدا پدیده نیست پس علت هم ندارد .

          • احسنت حمید اقا؛ حرف قانع کننده ای است.
            من کمی به نظریه هاوکینگ اعتقاد دارم چون واقعا قانع کنندس.
            نمیدونم چرا هیچ کس علت وجود خدا و چگونگی وجود خداوند رو نمیدونه

    • از مطالب خیلی استفاده کردم
      یه نکته به ذهنم می رسه ، ظاهرا بیشتر نظریه پردازهای غربی خدایی رو انکار میکنن که از کلیسا و قرون وسطی بهشون رسیده و در اینصورت اگه انکار نکنن باید شک کنیم
      البته یه مطلب دیگه هم هست که معمولا به دنبال این هستن که یه خدایی پیدا کنن که جزءی از اجزاء این عالم هست و باز هم یه همیچین خدایی ، انکار کردنی هستش ، نیست؟

      • ناهید سادات ریاحی

        خوشحالم مفید واقع شده. البته همه ی غربی ها منکر خدا نیستند، نمونش همین کتابی که من ازش مقاله ی بالا رو اقتباس کردم. بسیاری از فیزیکدانان غربی، در رشته ی فلسفه هم تحصیلات بالایی کسب می کنند و اتفاقا به اثبات وجود خدا از طریق ادغام فلسفه و علم کمک می کنند.
        همون طور که گفتم، خدا رو میتوان به عنوان شعور کائنات در نظر گرفت، نه یک موجود مادی

        • بنده اطلاعات چندانی ندارم ولی اینکه خدا یک اندیشه و شعور تاثیر گذار هست رو همیشه بهش فکر می کردم
          خوشحالم که نظرم تقریبا باشما یکی بود!
          البته من بارها اتفاقاتی برام افتاد که خیلی ناراحت شدم بعد اتفاقات دیگری رخ داد که متوجه شدم چقدر خوب که فلان چیز را بدست نیاوردم یا فلان پدیده اتفاق نیفتاد و دیدم خیر من در آن بوده!
          یا حتی مثلا بارها حس کردم که بعضی دعاهایم به تحقق رسیدند و این مطالب رو حس کردم اما نمیتونم برای کسی شرح بدم چون شاید باور نکنه
          ولی مثلا انسان های زیادی رو چه با دین و چه بی دین دیدم و شنیدم از زبان خودشان که از مرگ برگشته اند و مطالب جالب و مشترکی را بیان می کردند مثلا استاد فرشچیان می گفتند در کودکی همچین تجربه ای داشته اند و حلقه و صور دایره ای دیده اند و علت وجود صور حلقوی شکل و عجیب در نقاشی هایشان همین است
          بنده متعصب نیستم و به نظرم هرکس عقیده خودرا دارد
          ولی مسئله خدا باید خیلی وقت پیش حل میشد نه اینکه حالا انسان قرن ۲۱ ام بر سر این موضوع بحث کند

          بنده وجود خدارا بارها حس کردم نمیتوانم شرح بدهم ولی بوده است ک

  7. سلام خانم ریاحی، مقاله بالا بسیار جالب بود و من با اجازه اتون با اسم خود شما اون رو در کانال تلگرامم قرار میدم.
    آدرس کانالم هست:
    telegram.me\jarfaa

    • ناهید سادات ریاحی

      سپاسگزارم دوست خوبم. با ذکر منبع، نه تنها مشکلی نداره، بلکه خیلی هم به سایت کمک میکنه

  8. سلام خانم ریاحی
    میخواستم بگم آیا روح توسط علم قابل اثباته؟ آیا هنگامی که کائنات و زمان بوجود اومد روح هم به وجود اومد؟ اگه اومد چه جوری؟
    من تو این زمینه ها تحقیقات زیادی کردم ولی به نتیجهای نرسیدم. خوشحال میشم که با همکاری هم به نتیجه ای برسیم.

    • ناهید سادات ریاحی

      دوست خوبم، دیدگاه غالب اینه که علمی مثل فیزیک فقط می تونه چیزی که حضور مادی داشته باشه رو اثبات کنه. دانشمندان (حوزه ی نوروساینس یا همون عصب شناسی) بر این باورند که روح ساخته ی مغز (ذهن) انسانه، ولی چیزی نیست که خودش به تنهایی و مستقل از ذهن وجود داشته باشه

      • سلام.به نظرشماآگاهی ساخته مغزوذهن است یاچیزی جداازمغز.
        مثال.یک تلویزیون باامواج فرستاده شده تصویرنشان میدهدیابدون آنها؟
        آگاهی وروشن شدن وتغییریکباره که دربسیاری ازعرفا وبزرگان بوجودآمده ازنظرمن وصل شدن به همان روح واصل ومنشاء میباشد.
        روح بواسطه نفس وجسم خاکی واین حجاب ازانسان خاکی جداوتالحظه آگاهی وروشن شدن درغربت باقی میماندوپس ازمرگ روح یاهمان آگاهی ازانسان باقی میماند.

    • روح شما وقتی به چیزی خیره میشوید نمیتوانیم بگوییم که چشمان شما کار نمیکنند خیر ولی چون روح شما در حال تفکر هست اون پدیده رو نمیبینه تا اینکه روحتون متوجه اون موضوع بشه
      این فرایند در گوش دادن هم قابل اثباته
      مورد دیگر روح خواب هایی که میبینیم که گاهی خبر از اینده و گذشته رو میدن

  9. سلام خانم ریاحی، امکان داره کتاب New proofs for teh existence of God رو تو قسمت دانلود کده برای فروش بزارین؟ خیلی ممنونم میشم

    • ناهید سادات ریاحی

      دوست خوبم متاسفانه من هم اصل کتاب رو در اختیار ندارم، در این مقاله هم در واقع از مقاله های دیگه ای که این کتاب رو به عنوان رفرنس استفاده کردن، استفاده کردم.

  10. و اما در خصوص خدا چیزی بنده از فرازمین مشاهده کردم باتجربه سه روزه در کما و شش سال هم در جستجو و مطالعه بودم با افراد و کتابهای خیلی متنوع وسایهای مختلف اینترنت تا مشاهده خودم در کما به خودم اثبات بشود و آخر هم خودم به جواب رسیدم و چیزی که به دیگران باید گفت در خصوص خدا : با سخنی از زنده یاد حسین پناهی فیلسوف گمنام کشورمان که فرمودند :بام ذهن آدمی خانه خداست.یعنی هر کس به پهنای ذهن و شناخت و علوم و باوریات دینی که دارد در ذهن خود خدایی می آفریند و او را عبادت میکند یا میپرستد و عشقبازی میکند و… بنده هم موافقم با نظر ایشان و خودم به شخصه شاهد ماجرا بودم و هر کجا که آرامش بود و ما با چهار عنصری که خالق و به وجود آورنده ما هستند(آب.خاک.هوا وآتش نزدیک تر و مانوس تر بودیم خدا ملموس تر بود.چهار عنصری که خیام هزار سال پیش فهمیده و گفته ولی ما الآن در قرن بیست و یک با خرافات درگیریم.
    ای آنکه نتیجه چهار و هفتی وز چهارو هفت دایم اندر تفتی
    می خور که هزار بار بیشت گفتم باز آمدنت نیست چو رفتی رفتی۰۰۰

  11. سلام خانوم ناهید بابت مطالب سپاس زیبا بود من اتفاقی مطلبتونو توی گوگل پیدا کردم راستش خیلی وقته درمورد رابطه هایی در علم فیزیک و ریاضیات با متافیزیک میگردم و جدیدن هم تحلیل اتفاقات غیرمنطقی از نظر مغز انسانی اما درست در اخترشناسی و کوانتوم بهش اضافه شده مطالبتون با اینکه تکراری بود اما چون بصورت یک پکیج کامل و خلاصه بود به دلم نشست چه خوب میشد اگه میشد گروهی بشه توی تلگرام بسازیم تا بصورت زنده و مداوم بحث بشه این ایدی منه خوشحال میشم مطالب جدیدتونرو برام بفرستیدفکرش را بکن،
    چه مرگ قشنگی می تواند باشد
    تو از کوچه مرا صدا بزنی،
    و من از شدت شوق
    در و پنجره را با هم قاطی کنم ..web.telegram.org/#/im?p=@Samet1

  12. یه تعمیرکارموبایلم ولی شبها وقتی به ستاره ها نگاه میکنم شعور پشت کیهان رو حس میکنم یه چیزی هست هست میشه حسش کرد ()ستایشگر آفریدگار علم)

  13. هیچ فیزیکدانی امروزه ادعا نمی کنه خدا رو با علم میشه اثبات کرد!!‌ استدلال هاتون هیچ کدوم دقیق نیست . فقط یه مثال نکته میگم ببینید که ادعای خودتون رو خودتون رد کردید قبلا ! فضا و زمان همراه با پیدایش جهان پدید آمدن پس اگر به زمان صفر برگردیم که آغاز جهان هست دیگر قادر به رفتن به عقب و گشتن به دنبال قبل نیستیم . در حقیقت در زمان صفر و مکان صفر همه چیز در آن واحد یک جا و همزمان هستش . اگه قبلی وجود نداشته باشد دیگر نمی توان گفت جهانی نبوده و حالا وجود دارد . وقتی نه زمانی وجود دارد نه مکانی نمی توان بین علت و معلول فاصله زمانی یا مکانی گذاشت . پس علت و معلول همزمان و در یک مکان هستند . این بحث به بحث سینگولاریتی در فیزیک معروفه ! یکی از بزرگترین تناقضات فلسفی گشتن برای خدا قبل از وجود زمان هستش چون نمی توانیم زمانی پیدا کنیم مگر آنکه زمان را امتداد دهیم که در آن صورت در آغاز جهان نیستیم !!!

    • ناهید سادات ریاحی

      دوست عزیز نکته ای که شما در مورد آغاز زمان با مکان رو خودم در پایان مقاله به تفسیر توضیح دادم در موردش و چیز تازه ای نیست. نکته ی بعد اینکه ما دقیقا از فیزیک استفاده می کنیم تا بگیم خدا نمیتونه در قالب فیزیک توضیح داده بشه، چرا که یک جسم مادی نیست و اون رو یه موجود ماورایی خارج از عالم مادی تصور می کنیم

    • سلام نیما جان نکته بسیار دقیقی اشاره کردید. خانم ریاحی متاسفانه هنوز معتقده که جهان از ماده و مکان بوجود اومده در صورتی که جهان از انرژی و مکان بوجود اومده و ماده فقط یک نوع تبدیلی انرژی هستش. در مورد بحث زمان باید اشاره کنیم اصلا بر فرض اینکه بپذیریم خداوند خالق جهان هستش ، اصلا خداوند وقت تولید جهان رو نداشته!!!!!!چون قبل از تولید جهان زمانی وجود نداشته. من به خانم ریاحی توصیه میکنم یکبار تعریف زمان رو دوباره برای خودشون انجام بدن بعد استدلال کنن. وقتی در شروع جهان ما چیزی به نام زمان نداشتیم بنابراین لحظه زمان برابر با صفر در لحظه ی بینگ بنگ بوده و زمانی قبل از اون وجود نداشته که حتی اگه خداوند میخواسته هم نمیتونسته چیزی خلق کنه. در ثانی تعریف خانم ریاحی از آنتروپی بسیار مبتدیانه هستش. تعمیم آنتروپی به مبحث انرژی فکر کنم خنده دار تر از اون چیزی باشه که بخوام بهش پاسخ بدم.
      خانم ریاحی معتقده خداوند بر روی یک مرجع بیرونی در حال دیدن مختصات ماست یعنی خداوند رو از جهان ما خارج میکنه و ایشون رو از یک مرجع بیرونی نگاه میکنه تا اینجا بر اساس همین صحبت ایشون داره جهان موازی رو تایید میکنه. بنابراین بر اساس دیدگاه ایشون تمان ابعاد این جهان خود بر روی یک بعد دیگری از یک جهان دیگه ای هستش که خداوند در اون جهان ناظر این جهان هستش.یعنی یه ده خط دیگه ایشون متنشون رو طولانی تر میکرد نظریه ابر ریسمان ها توش ظهور پیدا میکرد.

      • ممنون از دیدگاه شما اما
        آیا زمان منحصر بر غیر ماده میشه که شما خدای مجرد ماده را با فرض نسبت و انحصار زمان با ماده یکی دانستی که این خودش تناقض نماست
        و اینکه نه من و شما تضمین میدهیم که به غیر از این جهان مادی که با انفجار آغاز شده ، جهان هایی مادی و غیر مادی دارای ابعاد مختلف نباشد؟؟ بله حرفم استوار بر استدلال محکم نیست چون در فهم من و تو نمیگنجه که جهان های دیگ باشه
        بر فرض وجود آفریننده با این اوصاف ، این خالق میدون دست به هرکار بزنه و هیچ دلیلی نداره که ما آگاه به اون کار باشیم ، مگر میشه از شاعر پرسید چرا شعر میگی خب کارش همینه و نیازی اصلا به تبیین چرایی نداره مثل خدا
        و نکته بعد بنظرم جهان های مادی غیر از فضا و کهکشان اثبات میکن اگ معتقد عاقل به میدون قرآن باشیم ، آدم در ابتدا در جهانی کاملا غیر از کهکشان ها بود و خدا انسان را از ماده آفرید همراه با روح غیر ماده در عالمی مادی که اول این زمین نبوده و هبوط آدم از جایی که عرش معرفی شده هبوط روحانی در جسم زمینی و فانی بوده و گرنه جسم واقعی آدم هبوط نداشته

        پس نتیجه شد که زمان منحصر غیر ماده نیست چون براش تعریف نشده همینطور که روح زمان را درک نمیکن و میتونه به گذشته و آینده سفر کنه و زمان عامل فرسایش و تقلیل انرژی اون نیست

        البته اینم بگم که مسئله جاودانگی در بهشت و جهنم کاملا از بعد زمان فارغه هرچند ماده باشند اما نه این ماده که ما فکر میکنیم بلکه از گونه تحلیل ناپذیر،،،،خب بحث اعتقادی شد و من دانش فیزیکی ندارم که فیزیکی این هارو توضیح بدم اما با نقل از خدا و تحلیل عقلی اینجور شد
        کی میدونه جز او….
        ما هیچ کدوممون چ با سواد هاوکینگی چ کم سواد من هر کس اظهار به دانایی مطلق کنه نادان ترین فرده و باید مقل سقراط بگ ک من تازه فهمیدم که هیچ نمیدانم
        یعنی فهمیدم چیزی هست که این هارو درک کنه ولی من انسان تا حد معلوم که البته هنوز برای من خیلی نامعلوم، نمیفهمم

        • اگر واجب الوجود در زمان نیست دلیلی بر نبودش نیست. بلکه دلیل بر وجود فرا زمانی و بی نیازی به زمان هست. جهان چه آغازی داشته باشد چه نداشته باشد باز هم وامدار وجود خداست چرا که میتوانست ناممکن باشد اما ممکن شده. هیچ راهی جز قبول علت نیست.

  14. سلام.با تشکر از خانم دکتر ریاحی . اینجانب مهندس برق هستم و حدود ۱۵ سال سابقه دارم ولی همیشه فیزیک و بخصوص نسببت را دنبال میکردم و علاقه داشتم و این اواخر کوانتوم را بسیار علاقه دارم واقعا عجیب و جذاب است کوانتوم . لطفا به گذااشتن مطالب کوانتوم ادامه دهید موفق باشید

  15. سلام خانم ریاحی با تشکر از مطالب فوق العاده من مسعود ۲۳ ساله دانشجوی نرم افزار
    علاقه زیادی به فیزیک کوانتوم دارم و معتقدم باید با دیدگاه منطقی این علم رو گزاره و استدلال کرد…
    لطفا درباره جهان های موازی و انرژی تاریک مطالب با چنین نحو بیان پست کنید

  16. کسی باعث شده که ما اینجاییم حتی کیهان رو طوری طراحی کرده که موجودات باهوش رو بوجود بیاره البته با پوزش از اساتید نظر خودمه : وقتی تو یه سیاره حیات هوشمند بوجود میاد توانایی حفظ خود در برابر خرده سیارکهارو پیدا میکنه و میتونه به تمدن خود تا پایان عمر کیهان ادامه بده ولی موجوداتی که هوشمند نمیشن حتی با فرصت چندین میلیون ساله که به اونها توسط روال کار کیهان داده میشه از دید خالق ارزشی نداشته و به صورت اتوماتیک وار توسط خرده سیارکها نابود میشن (نابودی دایناسورها بعد از میلیونها سال تکامل در شصت میلیون سال پیش)در حالی که ما شاید بعد از صد سال توانایی کامل در برابریک خرده سیارک بزرگ را خواهیم داشت
    نتیجه :شاید هوشمند شدن تمدن های داخل کهکشانها بعد از میلیونها و یا حتی میلیاردها سال و نزاع این تمدنهای کیهانی باعث از بین رفتن اون دنیاها و بوجود آمدن بیگ بنگ های متوالی شده است (بالاخره بعد از چند میلیارد سال بعد همین نوادگان ما به چه قدرتهای کیهانی که دست پیدا خواهند کرد مقایسه کنید قدرت منجنیقهای قدیمی رو با بمب هیدروژنی تزار تو یه برنامه علمی دیدم که یه فیزیکدان آمریکایی پیش بینی کرده بود که همین تمدن ما در صورت بقا تا یک میلیارد سال بعد توانایی جابجایی محتویات یک کهکشان رو پیدا خواهد کرد

  17. با تشکر از خانم ناهید ای کاش خدا رو اثبات میکردید خیالم راحت میشد دوست دارم حتی تبدیل به خاک شدم صاحبی داشته باشم

    • ناهید سادات ریاحی

      دوست عزیز همون طور که در خود متن و در پاسخ به کامنت ها هم اشاره کردم، خدا موجودی ماورایی و غیرمادی است و نمیشه اون رو به کمک فیزیک به طور کامل اثبات کرد، چون فیزیک فقط میتونه دنیای مادی رو توضیح و تفسیر کنه. خدا شعوری هست که با قوانین فیزیک و اجسام مادی، کاملاً قابل اثبات نیست، این چیزیه که هرکسی باید به کمک شعورش ثابتش کنه

      • مشکل اینجاست که تمام اون چیزی که دیده میشه.شناخته میشه ودرک میشه..در جایی به نام ذهن ما انسانها.باکمک پنج هواس هستش..که ابزاری هست برای بقاء وتامیین نیاز.ما انسانها..قوانینی که در عالم هست ..وبیشتر مسیر تولد تا مرگ را طی میکنه. ومرتبا از شکلی به شکل دیگه در میاند..فقط درک ما با ابزار دیدن وشنیدن ودونستن چند قانون هست..که چون برای ما مرگ وجود داره..زمان هم وجود داره…زمان وجود نداره..ماچون دنیا و همه چیز رادر حال تغییر میبینیم.از زمان استفاده میکنیم.درک ما نسبت به همه قوانین عالم بسیار ناچیز ومیخایم همه چیز را از فیلتر قوانین پیش پا افتاده فیزیک وشیمی وقوانین دیگه تفسیر کنیم…ساختن.تبدیل شدن.دیده شدن.تاریکی ونور ..فقط.اصولی هستند بسیار پیش پا افتاده ..که مخصوص درک نیاز های ما وتداوم .وبقاء زندگی بسیار کوتاه ماست..ماهرگز نخواهیم توانست قوانین واحد وجایگاه گرداننده بوجود اورنده خود رادرک کنیم چون عمرکوتاه ما ودرک ما قوانینی رادرک میکنند.که مربوط به نیازهای ما تعریف شده اند. سرما گرما .نور وتاریکی.مخصوص درک ما . هستند.وقتی که میمیریم .به نظر میرسد که هرگز وجود نداشته ایم.ودنیا باهمه عظمت توهمیست در ذهن . انسانهای عاقل. پپیوند بین اتفاقات وانعکاس ان برروی زندگی خود راکشف کرده.وکوچکترین تغییرات را درپیچیده ترین قوانین الهی میدانند.کسی که اصول افرینش رابشناسد ورفتار کند همانند الواری که بر سطح رودخانه در حرکت است. خود رابه امواج میسپارد.ومیداند به سلامت این مسیر را طی خواهد کرد

  18. خیلی ممنون ناهید خانم از پاسخ شما اگه امکانش هست وفرصت کردید بحث کوانتوم رو به صورت ساده توضیح بدید تا بنده متوجه بشم چون تو این برنامه ها هر چی نگاه میکنم و حتی ضبط میکنم دقیق متوجه نمیشم ولی احساس میکنم بحث بسیار جالبی میباشد با تشکر فراوان

  19. با سلام خدمت شما ناهید خانم بنده خیلی تعجب میکنم که در علم کیهان شناسی چرا دانشمندان موقع رسیدن به یک خالق سعی در تعویض خالق با نظریه های علمی جدید میباشند مثل ایده آل بودن تمام نیروهای کیهان برای بوجود آمدن ما که حقیقتا ثابت کننده خالق میباشد را با نظریه دنیاهای متفاوت سعی در از بین بردن خالق میکنند اگه دنیاهای متفاوت و یا بیگ بنگ های متفاوت ویا نبود خالق موقعی که زمان و مکان نبود همه اینها به کنار برای اثبات خالق کافیه به خودمون فکر کنیم بزرگترین راز کیهان خود ماهستیم موجوداتی که از خاکسترستاره ها بوجود آمده ودرباره خالق هستی تفکر میکنند اگه خالق کیهان رو بدون موجودات هوشمند بوجود می آورد عین خونه ای بود که هیچ سکنه ای نداشت به نظر من ارزش اون نوزادی که موقع بزرگ شدن از خود خواهد پرسید که خالق این دنیا کیست برای خداوند بیشتر از خورشیدیست که یک میلیون برابر زمین بزرگی دارد

  20. سوال اصلی من اینجاست
    ۱-دعوا سر اسم نیست اسم ماده رو خدا بذاریم یا قوانین فیزیک یا…. بحث سر هدفمندی و یا تصادف هست یعنی این قانون یا عقل کل یا خدا نشسته فکر کرده از ازل تا ابد رو دیده طرحی نو درانداخته یا ریشه این شکل گیری و تحولات بر اساس تصادف بوده که باید با احتمالات ریاضی توضیح داده شود که میشه بی خدایی آنچه که از عدم قطعیت هایزنبرگ که طبق مقالات شما حتی در آزمایشگاه ثابت شده است من لااقل فهمیدم کاملا تصادفی است به عبارت دیگه پیدایش بدون علت یا خودبه خودی ناقض خداباوری نیست چون خود خدا همین است مسئله شعور برنامه‌ریزی برای کاینات و این بحث ها هست که اگه جریان تکامل را تصادفی بدانیم این یعنی خداناباوری که ظاهرا علم چه در زیست و چه در فیزیک به تصادف رسیده است
    ۲- تا آنجا که من شنیدم هر چه جلوتر میرویم دانشمندان بیشتر خداناباور میشوند چون علم تصادف را بیشتر ثابت میکند تا برنامه‌ریزی از قبل در برنامه ای در مورد صحبت های هاوکینگ دکتر نیری که دکترای فیزیک هستند در صدای آمریکا آماری دادند که امروزه ۹۵ درصد زیست شناسان آمریکا و ۷۷ درصد فیزیکدان آمریکا خداناباور هستند که روند نوابغ دنیا شدیدا صعودی به سمت خداناباوری است مسلما اونها چیزای بیشتری از ما میدانند و نکته اینجاست که جو عوام در دنیا بیشتر خداباورانه هست که به نظر میرسه آمار واقعی بالاتر هم باشه عده ای ملاحظه می کنند عده ای می ترسند و…
    ۳- سعی کنیم واقعیت رو ببینیم نه آنچه که دوست داریم جای واقعیت بذاریم و این دلیل روانی بسیاری ازخداباوری ها است که اگه این را هم بگیریم از خداباوران جو باز هم شدیدتر علیه خداباوری می شود.
    در مورد یک از دید منطقی سعی کردم بگم
    و در دو و سه با توجه به اینکه شخص من احتمالا اشکال داشته باشم سعی کردم از اجماع نوابغ استفاده کنم.

    • ناهید سادات ریاحی

      دوست خوبم، نکته ی ظریفی که اینجا وجود داره اینه که خدا رو یه وجود باشعوری بدونیم که فطرت شخصی هر آدمی بهش نیاز داره، یعنی ما به طور فطری، به داشتن یک شعور جهانی، احساس نیاز میکنیم و به نظر من لزومی نداره با بالا و پایین کردن فرمول ها، این نیاز رو سرکوب کنیم. هر کسی میتونه برای خودش خدایی داشته باشه! به همین سادگی!

      • ممنون دوست خوبتر، ولی چرا احساس نیاز می کنیم؟ این احساس نیاز از کجا میاد شاید یه ضعف روانیه، من فرضم اینه اینجا جو علمیه و شما هم همینطور درنتیجه همون قسمت سوم حرف من که نباید واقعیت رو با آنچه که دوست داریم تعویض کنیم و الا منم مثل خیلیا دوست دارم خدایی باشه معاد باشه ولی واقعیت های علمی چیز دیگریه، از برتراند راسل فیلسوف معروف خداناباور پرسیدند اگه مردی(فوت کردی!) واقعا خدایی بود معادی بود چه میکنی گفت اون موقع ازش من طلبکارم که یک عمر دنبالش گشتم بدون غرض ولی خودشو برام ثابت نکرد من دنبالش رفتم!!!!! حالا کلا منظورم این بود با توجه به پیشرفت های علمی بویژه کوانتوم دقیقا نتیجه عکس داره بدست میاد و چگونه شما می گویید کوانتوم وجود خدا رو ثابت میکنه اتفاقا بر عکسه، به قول مقالات شما که عدم قطعیت هایزنبرگ قلب تپنده کوانتومه نقل شده که وقتی هایزنبرگ وارد محفلی می شد جماعت میگفتن بوی بی خدایی می آید و انیشتین که گرایشاتی خداباورانه داشت با کوانتوم یه مشکلاتی داشت!!!!!!! چون همانطور که گفتم ریشه خدا باوری همون هدفمندی یا خدانابوری همون تصادف هست که چه در زیست در مبحث فرگشت چه در فیزیک کوانتوم قلب تپنده تصادف است. بازم میگم ما میخواییم علمی قضیه رو نگاه کنیم نه روانی نه احساسی و… و علم استدلال داره که تصادف است نه هدفمند. من هم تعصبی به علم ندارم و شاید اشتباه می کنه فقط میگم حرف علم رو برعکس نکنیم یعنی تیتر شما باید این میشد” آیا کوانتوم وجود خدا رو نقض می کند؟” که برعکس تیتر زدید

        • ناهید سادات ریاحی

          دوست خوبم، شما فرمودین “سعی کنیم واقعیت رو ببینیم نه آنچه که دوست داریم جای واقعیت بذاریم” و من دقیقا در پاسخ به این قسمت نظرتون بود که گفتم نیاز به خالق یه نیاز فطریه و همین دلیله که میخوایم خدا رو اثبات کنیم و دوست نداریم واقعیت چیزی غیر از این باشه.
          دوم اینکه شما فرمودین اینجا محیط علمیه و صحیت از مسائل روانی نشه، در حالیکه شما وقتی دارین از وجودی به نام خدا (چه اثبات شده و چه نشده) صبحت می کنین، ناخودآگاه این مسائل رو وارد کردین، چرا که ذات این مسئله، کاملا ماورای فیزیک و ماده هست.
          در مورد سوم، ما خدا رو فراتر از عالم مادی فرض میکنیم، بنابراین میشه چنین موجودی باشه و جهان رو با همین قوانین تصادفی (اصل عدم قطعیت) خلق کرده باشه. بنابراین به نظر من تیتر این پست، هیچ مشکلی نداره، چون کاملا حالت سوالی داره و چیزی رو رد یا قبول نمیکنه.

        • دوستان این نظر شخصیه منه,,, همونطور که میدونیم ما تو یه محیط سه بعدی زندگی میکنیم که البته طبق نظریه انیشتین ۴ بعد که بعد چهارم زمان هست,,,
          تمام تصور ما ازین جهان به صورت ۳بعدیه,,, یعنی طول و عرض و ارتفاع,,
          و نمیتونیم جسمی رو با ابعاد بیشتر در ذهن خودمون تجسم کنیم,,,
          مثلا جسمی رو تصور کنیم که ۵ بعد داره,,, این غیر ممکنه چون ذهن ما محدود به ۳بعد
          پس در صورت وجود خدایی که خالق جهان,,, و با این قدرت عظیم
          آیا در ذهن ما قابل گنجایش؟ یا با علمی که باز محدود به این ابعاد قابل شناخته؟

      • نخیر ، این امر فطری که اشاره شد کاملا مفصل در نبود و عدم واقعی بودن مقالات ارائه شده که بسیار هم منطقا قابل قبول .

    • اگر نظر شما این هست و به این اشاره میکنین چون اغلب دانشمندان جهان وجود قدرتی چون خدا باور ندارن ماهم باید اینگونه باشیم به نظر من این اصلا نظری منطقی نیس و عقل ابدا این رو حکم نمیکنه که بدون سند و مدرک تابع اکثریت باید بود و البته این رو هم باید دونست که دانشمندانی همچون انیشتین و بعضی دیگرهم در زمان حال مخالف دانشمندان خدا ناباوری چون استیون هافکینگ و غیره هستند بهتون پیشنهاد میکنم اگر واقعن دنبال جوابی منطقی هستید مقاله

      مارلین بوکس کریدر
      (فیزیولوژیست دارای رتبه M.SC. و دکتری فلسفه از دانشگاه مریلند دانشمند فیزیولوژیست در بخش حفاظت محیط زیست ایلات متحده و توسعه مرکز تفریحات ماساچوست.استاد زیست شناسی در کالج نازارن شرقی عضو انجمن زیست شناسان آمریکا متخصص در سوخت و ساز و جریان خون)
      رو دراین رابطه بخونین

  21. سلام
    فقط میخواستم یک نکته رو بگم، اینکه گفتید هر چیزی که آغازی دارد علتی هم دارد، مگر غیر از اینه که شما این حرف رو با استناد به دنیای ۴ بعدی خودمون میزنید؟ دنیایی که با اغازش مکان و زمان نیز بوجود اومدند،
    حالا که ما میخوایم درمورد پیدایش خود این دنیای صحبت کنیم، چطور میتونیم از قوانینی استفاده کنیم که زاده شده ی خود این دنیا هستند؟
    سوال اصلی من اینه:
    چه تضمینی برای صحت قانون علیت قبل پیدایش جهان هست که شما به اون اثتناد میکنید و اون رو مبنای اثبات خدا قرار میدید؟

    • عزیزم ، اثتناد غلطه درستش استناد هست ، قبل از اثبات وجود پروردگار صانع و حی توانا شما میتوانید برای اثبات صحت نوشتاری این کلمه و حفظ املای صحیح و جلوگیری از ورود آسیب به دیکته این کلمه به لغتنامه مرحوم دهخدا که خدایش بیامرزد یا فرهنگ معین مراجعه نمایید

    • با سلام؛
      خیلی در باب این تحقیق کردم و فکر…. تنها جواب شما «امکان» هست!
      شما دارید قضایا رو در چارچوب استعلایی ها بررسی میکنین. بله استعلایی ها که برخی به غلط اونها رو انتزاعیات میخونن که خیلی وقت پیش این تئوری انتزاعیات امانوئل کانت نفی شد.
      امکان و امتناع (ناممکن بودن) دو مقوله ای هستن که خارج از زمان و مکان هستن. ما چیزی رو به اسم امکان ندیدیم که بگیم عه این امکان هست…. نه… چیز هایی رو از تجلی امکان دیدیم…
      امکان به ماده و انرژی محدود نیست….. چون میتونست بجای این دو چیز های دیگه ای باشه و جدای از اون تنها طرح چالشتون بر پایه ممکن بودن یا نبودن هست. بله… امکان به ماده و انرژی محدود نیست. و با تئوری فقر امکان یا امکان و وجوب ابن سینا(تاثیرگذارترین فیلسوف تاریخ بشریت) به ضرورت علت بودن واجب الوجود میرسین…. اشتباه فاحش شما اکتفا به ماده است…. در شرایطی که میتونست جهانی غیر از ماده یا چیزی با یه آغاز و پایان دیگه وجود داشته باشه…. چرا جهان به ظاهر بی علت ممکن شده، در شرایطی که میتوانست ناممکن باشد…. به ضرورت علت میرسین….

  22. هست وجودی هست شاید با ما کاری نداره نمیدونم شاید ما رو به حال خودمون گذاشته، هممون میمیریم و میپوسیم ولی به نظر من اسرار این کیهان فراتر از ذهن تازه به دوران رسیده انسان قرن بیستویکم میباشد شاید همین علم کوانتوم ماده تاریک انرژی تاریک سر یک کوه یخ بزرگ میباشد هنوز زود است درباره خالقی که بوجود آورنده قوانین لازم برای ثبات کیهان و به پشتوانه آن خلق موجودات هوشمند شده نظر قطعی بدهیم و ان را رد کنیم وبه جای ان تصادف و اتفاق را قرار دهیم
    نظر شخصی بنده :
    هر چند مرگ به پیچیدگی کیهان نیست وخیلی ساده میشود گفت پوسیدن بدن یک موجود هوشمند ولی به نظر بنده بعد از مرگ خالق پشت کیهان را احساس خواهیم کرد

  23. داریوش آرمان

    اگه خدا را بخواهید خارج از زمان قرار بدهید به این امید که آن را از داشتن علت معاف کنید، ناخواسته در دام این تناقض می‌افتید که خدای بی زمان چگونه قادر به انجام کاری چون خلقت عالم می‌شود؟ انجام عمل به معنای زمانمند بودن است. موجود بی زمان موجودی است که نه قادر به تغییر است و نه قادر به تغییر دادن. هر گونه عمل و حتی تصمیم‌گیری برای عمل نیازمند زمان است.
    شما میگویید جهان از هیچ نمی‌تواند خود به خود خلق شود و نیازمند خدا برای خلق شدن است. نمی‌دانم شما اصلاً فلسفه‌ی کوانتوم و اصل عدم قطعیت را می‌شناسید؟
    جهان آغازی در زمان داشته است. این را قبول می‌کنم. اما قبل از آغاز جهان چه بوده؟ اگر میخواهید بگویید قبلی وجود نداشته چون آغاز جهان همان آغاز زمان است، پس چگونه چیزی به نام خدا را قبل از جهان قرار می‌دهید؟ قانون علیت فقط در چارچوب زمان کاربرد دارد. علت همیشه باید مقدم بر معلول باشد.لحظه‌ی صفر در آغاز جهان نمی‌تواند علتی داشته باشد چون زمانی قبل از آن نیست که بخواهیم علت را در آن متصور شویم.
    افت و خیزهای میدان کوانتومی خلاء که میتواند ذرات مجازی را دائماً خلق و نابود کند می‌تواند علت آغاز جهان باشد. در آغاز خلاء وجود داشته. خلاء یک میدان کوانتومی است و متغیرهای فیزیکی که به این خلاء نسبت می‌دهیم، نمی‌توانند مقدار دقیق صفر را داشته باشند. زیرا صفر بودن این متغیرها با اصل عدم قطعیت تناقض دارد. پس خلاء کوانتومی با هیچ متفاوت است. گرچه جمع انرژی در خلاء صفر است اما نوسانات و افت و خیزهای دائمی حول این صفر وجود دارد. جهان ما به صورت یک ذره‌ی بسیار کوچک زاییده‌ی همین نوسانات است.
    —————-
    البته این فرضیه که جهان آغازی در زمان دارد نیز امروزه توسط بعضی از فیزیکدانان به چالش کشیده شده است. ممکن است زمان فقط توهم ذهن ما و مربوط به شیوه‌ی کارکرد حافظه‌ی ما باشد. جهان ممکن است مانند کتاب رمانی باشد که تمام واژه‌ها و حروف آن وجود دارند و سیر این زمانی وقایع این رمان فقط واکنش مغز خواننده‌ی آن باشد.

    • خدای بی زمان؟ اگه منظورتون از خدای بی زمان خدایی است که به زمان محدود نباشه، خب آره خدایی که محدود به زمان نباشه،قادر به خلق جهان هست؟، شما ادعا میکنید خدایی که محدود به زمان نباشه قادر به خلق جهان نیست، آیا دلیلی هم برای گفته تون دارین؟ (فکر نمیکنم دلیلی داشته باشین و بی دلیل همچنین چیزی رو فرض کردین پس دقت کنین)
      شما میگین:”قانون علیت فقط در چارچوب زمان کاربرد دارد. علت همیشه باید مقدم بر معلول باشد.”فکر میکنم این هم بدون دلیل فرض گرفتین، بذارین مثال نقضی برای رد این جملتون عرض کنم، ذره و پادذره هر دو هم زمان به وجود میان و هر دو علت و معلول یکدیگرند، هیچ کجا مشاهده نشده ذره ای به تنهایی از هیچ به وجود بیاد،پس ذره علت و پادذره و همین طور پاد ذره علت ذره است و هیچ کدوم از نظر زمانی بر هم تقدم ندارند، در این مثال علت همزمان با معلوله که گفته ی شما رو رد میکنه
      شما میگین:”قبل از آغاز جهان چه بوده؟ اگر میخواهید بگویید قبلی وجود نداشته چون آغاز جهان همان آغاز زمان است، پس چگونه چیزی به نام خدا را قبل از جهان قرار می‌دهید؟”
      و کمی بعد از مدعی میشین که به خاطر تقدم زمانی علت بر معلول، جهان نمیتواند علتی داشته باشد،
      اما کمی نگذشته که حرف خودتون رو رد میکنین و برای جهان علت قائل میشین (اونجا که میگین:”فت و خیزهای میدان کوانتومی خلاء که میتواند ذرات مجازی را دائماً خلق و نابود کند می‌تواند علت آغاز جهان باشد.”)
      و کمی بعد به توصیف خلا کوانتومی میپردازین، حالا سوال من از شما اینه چرا خدا قبل از زمان صفر نمیتونه وجود داشته باشه ولی خلا کوانتومی میتونه؟ و سوال دیگه اینکه افت و خیز های کوانتومی عمل نیستن؟ چطور عمل برای خدا غیر ممکنه و برای خلا کوانتومی نه!!

    • با سلام؛ فکر کنم مشکل اصلی شما این هست که علیت رو در بعد زمان میدونین. چون ما فقط به تجربه اکتفا میکنیم!!!!!!
      دوست عزیز علیت در زمان محدود نیست. فقط کافی هست چالش ابن سینا رو کسی مطرح کنه…. چرا جهانی که مد نظر شماست… یعنی به کلی اثری از علت نیست وجود دارد.. در شرایطی که میتوانست وجود نداشته باشد…. حال به ضرورت علت میرسین…. دوست عزیز به تجربه اکتفا نکنین. زمان و مکان مختص این جهان هستن. ولی متکلمین اسلام از استعلایی ها استفاده میکنن. از امکان!!! چیزی جز ذرات مادی هم میتونست ممکن بوده باشه… چون ماده و انرژی نوعی تجلی از امکان هستن….

  24. سلام خانم ریاحی ضمن سپاس از مطلب تامل برانگیزتون چند تا سوال خدمتتون داشتم
    ۱.طبق مطلبتون هر چیز که آغازی داشته باشه علتی داره، که این بیان بدون اثبات فرض شده،(در رابطه با این موضوع تو کامنت بعدی بیشتر توضیح میدم)
    ۲.قوانین ترمودینامیک مربوط به جهان ماکروسکوپی ست و شما اون ها رو بدون اثبات، و در جهان کوانتوم (که جهان ریز ذره هاست) فرض گرفتین، آیا این قوانین خود اثباتی دارند؟
    ۳.مجموع انرژی-جرم جهان طبق فرمایش شما مقداری ثابت و مثبت است، (مثبت بودن در مطلب نیامده ولی در صورت مثبت نبودن استدلال شما باطل است) در حالی به نظر میچیو کاکو مجموع جرم-انرژی جهان صفر است:
    http://bigbangpage.com/?p=18648
    اثبات شما مبنی بر ثابت و مثبت بودن مجموع جرم-انرژی جهان چیست؟
    ۴.شما با استناد بر انبساط جهان وجود آغاز جهان رو اثبات نکردین بلکه وجود بیگ بنگ رو اثبات کردین، چرا ما باید بیگ بنگ رو آغاز جهان فرض کنیم؟ در واقع استدلال خداناباوران این است که بیگ بنگ تنها تبدیل هیچ کوانتومی به جهان دارای فضازمان امروزی بودی و این هیچ کوانتومی و انرژی در آن بوده که ازلی بوده نه خدا

    با تشکر

  25. شما برهان علیت از فلسفه و کوانتوم از علم رو ترکیب کردین، در واقع این دو قطب مطلب شما رو شکل دادن، پیشنهاد من اینه که برهان ترجیح از فلسفه رو انتخاب کنین، چون در برهان علیت همیشه باید اینکه هر چیزی علتی دارد را بدون اثبات فرض بگیریم

    برهان ترجیح دارای دو فرض زیره
    ۱.جهان وجود داره
    ۲.اصل با عدم وجود جهان است
    نتیجه:
    وجود جهان اتفاقی خاص است که بر عدم وجود (که اصل است) ترجیح داده شده است، پس مرجحی (خدایی) دارد

    شما با اثبات وجود آغاز جهان میتونین ثابت کنین که جهان ازلی نیست، پس عدم وجود جهان ازلی است پس عدم وجود اصل است، فرض ۲ را ثابت کنین، و فرض ۱ هم مشخص است، ولی در علیت هیچ وقت نمیتونین ثابت کنید هر آغاز وجود هر چیزی علتی دارد، به همین جهت برهان ترجیح رو مناسب تر از علیت میدونم

    و خطاب به دوستانی که معتقدند خدایی که ماورا از ماده هست رو نمیشه در جهان مادی اثبات کرد، در واقع اثبات خدا اینگونه است که ما در وجود مطلق جهان مادی (بدون ماورا) به تناقض میرسیم و وجود خدای ازلی را واجب میدانیم

  26. سلام
    اثبات خدا نیازی به فیزیک کوانتومی ندارد چه اینکه اصول عدم قطعیت و یا معادله موج احتمال اروین شرودینگر درست است که چالشی را در حوزه اندیشه فیزیکی و اندیشه متا فیزیکی یله یا آزاد مانند قطعات تفکر امیل سیوران یا آفوریسم های یرزی لتس یا اندیشه افلاطونی و ارسطوئی و پست مدرن آن کانت و هایدگر و اسپینوزا و لاکان و… به ظاهر پارادوکس وار ایجاد می کند اما سرکار خانم دکتر!
    ذات واجب الوجود چون محیط بر اندیشه ما و آفریدگار اندیشه ماست پس اندیشه ما را به فهم ذات او راهی نیست و همچنان ویزه گی های ذاتی او
    که پنج است
    زنده پاینده توانای مطلق بینا شنوا و دانا که چون متصل به هسته بایسته ذاتی خداوند است وهم ما در آن هم راه ندارد فیزیک و علت و معلولی یا احتمالات و نظریه های استاندارد و .. در مورد جهان اندیشه ماست و خداوند را اگر به اندازه اندیشه خود کوچک کنیم آن خدای اندیشه ماست نه ایزد یکتا که در یکتایی اش یکی و در یکی بودنش یکتا و زنده سرمدی و ابدی و و توانا و زاییده نشده و نمی زاید و هیچ چیز مانند و شبیه او نیست و بزرگتر از آن است که به وصف توصیف دانش بشری و یا غیر بشری در آید
    جهان مستقر به استراکچر ریاضیاتی که چوب بست آن است و چوب بست فیزیک کوانتومی پیشرفته و کرومودینامیکی و استاندارد شده جدید و زیر شاخه های آن مانند cph و تئوری رشته ها و …. همه و همه آفریدگارش آفریدگار توانی دانی بی همتاست
    اشتباه پارادوکسیک که تمام دانشمندان برای بعضی از آنان متذکر شده ان این است که فکر می کنند جهان هستی با قوتنین ثابت ذهنی فیزیکی در حال حرکت جوهری آنان اداره می شود در حالیکه این اندیشه ماست که در حال ارتقائ و دگردیسی و به سمت کمال رفتن است البته محاط در دانش و اراده الهی چون آفریده دانشش هم در کنترل آفریدگار است
    سه اصل برهم نهی و عدم قطعیت و معادله موج احتمال شرودینگر در فضای مختلط برداری هیلبرتی هرمیتی با عملگرهای مختلط تنها نشان از پیچیده گی بس شگفت ۹۳ درصد جهان هستی است که هنوز فیزیک به تمامیت در باره آن هنوز جمله ای هم نگفته و آن ماده و انژی تاریک است البته اگر اطلاق متر و انرزی به این ۹۳ درصد درست باشد تازه موضوع بغرنج تر که هیچ کدام از فیزیک نسبیتی کوانتومی و فیزیک پیشرفته کوانتومی الکترودینامیکی کرومودینامیکی استاندارد شده موید شده با ذره بوزون هیگز نوترینو آپ نتوانسته اند برای آن پاسخی بیابند سه موضوع است
    یک- زمان موهومی حقیقی مختلط و بی مفهومی آن برای زندگی دنیایی انسان!!
    دو- گرانش و تعبیرات متضاد کوانتوم و نسبیت از آن درست است که پایه فیزیک کوانتومی ریاضی است اما خود ریاضیات انتزاعی هم آفریدگاری دارد چون مجرد هم خالق نیست مگر واجب الوجود باشد
    سوم- هیچ دانش بشری نتوانسته ثابت کند متافیزیک چیست تا بخواهد آن را تعبیر نیز بکند چه رسد به این حماقت بزرگ که بخواهد فیزیک متا فیزیک را شرح توضیح آنالیز یا کشف و یا بطور ابلهانه ای اثبات کند توجه فرمایید که بنده از ادیان سخن نگفته ام حوزه گفتا ربنده الهیات محض آنهم در لبه انش بشری چه غربی و چه اشراقی اسلامی آن است ایراد فلسفه آن است که بیش از حد قابل فهم است و کانالیزه شده و فیزیکال شده است
    مسائلی همچون علیت و احتمال و وجود و پدیده و هولوگرافی و جهان ها و هستی همه در لبه فیزیک هستند اما لبه ای که بی نهایت با مرز متا فیزیک فاصله دارد
    در پایان به دونکته اشاره می نمایم یکی اینکه در این جدال و پس از نشست کپنهاک سال ها بعد آلبرت اینشتین گفت خداوند تاس نمی ریزد
    چون اولا خداوند را باید پذیرفت چون آفریدگار ماست و به ما ارتباطی ندارد که به چه دلیل اراده آفرینش کرده هر چه هست از کمال و زیبایی و مهر و رحمت و حکمت است ثانیا احتمال و بود و نبود و بین این دو را هم خداون آفریده است و بالاتر از اینها که در جهان بی مکان و بی زمان و بی فیزیک به حقیقت آن پی خواهیم برد تنها یک گام لازم است و آن به قول سیوران و افلاطون و … مرگ از این شکم مادر دوم دنیایی و تولد ابدی است
    در پایان امام علی ع فرمود: الناس نیام فاذا ماتوا انتبهوا
    مردم در خوابند هنگامیکه بمیرند بیدار خواهند شد
    این بیداری بیداری توهم اسلحه ناکارمد دانش محدود ماست
    ودر پایان کلام وحی خداوند در قرآن که نه بخاطر این که مسلمان باید بود و پذیرفت چون بی نهایت بار پرقدرت تر از امثال فیزیک و ریاضی دانش ناب برای شناخت خدا و نه اثبات آن به ما می دهد و آن آیه ۳۵ سوره نور است که می فرماید خداوند نور آسمان ها و زمین است یعنی نور دانش و زمین مثال بخشش نوری از دانشش به اراده و اندیشه ماست اما نور چرخنده نگهدارنده چوب بست جهان هستی اراده ودانش ایزد بخشاینده زنده ازلی و ابدی که جایگاهش بزرگتر ازآن است که به وصف درآید و بی مدت باقی است و اوست و جز او نیست و به اراده و مهربانی اش همه چیز را آفرید مانند دانش بشری و از جمله کل دانش بازیچه فیزیک که هنوز هم در کودکی خود به سر می برد
    سلمان خیریان مهندس مکانیک از دانشگاه تهران هوافضا از مالک اشتر
    منابع : کتاب های فلسفه شرق و غرب
    کتاب های فیزیک نسبیت و کوانتومی پیشرفته
    کتاب های ریاضیات پیشرفته فضاهای برداری مختلط
    قرآن کریم
    تفسیر المیزان
    نهج البلاغه
    آفوریسم ها
    قطعات تفکر
    قطعات آسان فاینمن
    نسبیت آلبرت اینشتین رزنیک و دیگران
    اصول کوانتومی تانسوری دیراک
    کتاب استاندارد کوانتومی دهه ۳۰ میلادی دیراک پاوولی بور شرودینگر
    چهار مقاله شش مقاله و ضیافت افلاطون
    الهیات شفا
    اسفار اربعه صدرا
    و…..

    • سلام جناب خیریان حرف شما کاملا صحیحه که ما خدایی که ماورا از فیزیک و ماده ست رو نمیشه آنالیز کنیم و کاملا بشناسیم اما نکته ای که درباره اثبات های علمی وجود خدا باید متذکر شد اینه که ما با این اثبات ها جهان مادی خودمون رو میشناسیم و میفهمیم که این جهان مادی نیاز به خدای غیر مادی داره، در واقع ما با شناخت جهان به یکی از صفت های جهان(نیازمند بودن به خدا)پی می‌بریم، پس نتیجه میگیریم که خدا هست، و با نظم جهان به هدفمند بودن خدا پی میبریم و…
      بله صد در صد درسته که ما با علم مادیمون نمیتونیم خدایی که منزه از ماده ست رو درک کنیم
      با تشکر

    • شما بر اساس یه تجربتون و شهوداتتون به وجود خدا اعتقاد دارید . در ضمن اعتقاد انیشتین به خدا با اعتقاد شما به خدااز یک جنس نیست
      خدای شما برگزفته از خدای ادیان ابراهیمی هست و خدایتان خدای محمئ هست ولی انیشتین به خدای اسپینوزا اعتقاد داشت و خیلی با هم فرق دارند

        • کامنت قبلی برای کامنت دیگه ای بود
          اما در این مورد منظورشون اینه که بدون جسم مادی شعور و آگاهی یا همون روح وجود داره؟
          تو خواب که جسم مادی هست
          چون ما وقتی فکر می کنیم اتفاقاتی مادی تو مغزمون رخ میده… حتی وقتی خواب می بینیم چنین فعل و انفعالاتی رخ میده
          یعنی میشه ما بدون مغزمون فکر کنیم، تصمیم بگیریم، خاطره ای داشته باشیم و … ؟
          اگه میشه پس چه نیازی به مغز هست؟ میشه گفت مغز عضوی ناکارآمد و انگل جسم مادی میتونه باشه؟
          و اگر روح وجود داره، باز هم همون سوال قدیمی مطرحه که چگونه یه چیز غیرمادی روی ماده تاثیر میذاره؟
          اگه یه چیزی بتونه روی ماده تاثیر بذاره که میشه گفت اونم ماده هست
          بعضیا میگن ماده و غیرماده بصورت صفر و یک و کاملا جدا از یکدیگر نیستند که این فقط یک توجیحه… یعنی اول نتیجه گرفتن بعد دنبال شواهد بودن
          انگار این بحث ها از صدها سال پیش هیچ گونه رشدی نکرده… فقط از علم برای مثال زدن استفاده می کنند. مثلا یه موقعی ساعت مکانیکی رو مثال میزدن بعد ها کامپیوتر و …
          انگار هیچ کسی عمیقا نمیفهمه حتی همون دانشمندا و فلاسفه فقط برخی مثل آقا سلمان جوری حرف میزنن که وانمود کنن می فهمن و یه چیزایی میدونن
          من فقط یه چیز میدونم… این که وجود دارم. با گذشت چند سال هنوز یک قدم هم جلو برنداشته ام. باید خیلی ساده و سطحی بود که بشود پیش رفت.

      • سلام خانوم ریاحی عزیز تشکر بابت مطلب فوق العادتون واقعا از خوندنش لذت بردم الان ساعت ۵ صبح است و معمولا نیم ساعت از وقتم رو به مطالعه همچین مطالبی اختصاص میدم امروز اتفاقی با سایت شما اشنا شدم که تجربه بی نظیری بود.
        در مورد بعد روحانی متاسفانه دانشمندان اسلامی برای اثبات روح دلایل قانع کننده ای نیاورده اند مثلا یکی از این دلایل ثابت بودن هویت افراد در طول زندگی است.که این دلیل نمیتونه این موضوع رو ثابت کنه یا دلیلی که شما اوردین چرا که در حیوانات هم وجود داره در حالی که این بعد از وجود فقط به انسان ها تعلق داره مثال دیگه تو یکی از کتاب های دوران دبیرستان یادم هست مربوط به ثابت بودن شخصیت افرادیه که یکی از اعضای بدنشان را از دست داده اند و این ثبات هویت رو نمیشه دلیلی برای وجود روح در نظر گرفت چرا که این اتفاق برای بقیه موجودات زنده هم بیفته بازهم شناخت ما از اون موجود تغییر نمیکنه. رویاهای صادقه ای هم که وجود داره تاحالا اثبات نشدن و علم اونارو قبول نداره! به نظر من تحت هیچ شرایطی علم نمیتونه چیزهای غیر مادی اعم از خدا و روح و فرشتگان و اجنه رو اثبات کنه حتی در اینده… چون برخلاف تصور ما با یه محدودیت عجیبی روبه روست و فقط در یک چارچوب مشخص میتونه فعالیت کنه درواقع تنها کاری که علم میتونه انجام بده اینه که راه رو برای عقل هموار کنه… که فک کنم اقلا برای ما ایرانی ها دیگه این موضوع اثبات شده اس.. اخه بدون خدا مگه میشه؟؟؟؟؟

        • ناهید سادات ریاحی

          سپاسگزارم پرهام عزیز. از اینکه در بحث شرکت کردی و نظرت رو گفتی ممنونم. به هر حال، وجود خدا یکی از سوالات بنیادی هست که اگرچه به قول شما در ما نهادینه شده، ولی خیلی ها به دنبال یه استدلال منطقی براش میگردن. اما برای هر دو دسته، جواب صددرصدی وجود نداره

  27. سلام . خانم ریاحی مطالبتون بسیار جالب و قابل توجه بود متاسفانه من پژوهشگر این رشته نیستم اما علاقه زیادی به این رشته دارم و مدتیه که با مطالعه این مبحث به این موضوع علاقه مند شدم اما همیشه برام جای سوال بود که ایا فیزیک کوانتوم وجود خدارو اثبات میکنه یا نه ؟ازتون ممنونم که به این ابهام بنده پاسخ دادین ولی متاسفانه جای تاسف و سواله که چرا دانشمندان بزرگی چون استیون هافکینگ یا خیلی از دانشمندان ما وجود خدارو نمیپذیرند؟ من نظرات همه دوستان رو خوندم و به نظرم اقای خیریان درست فرمودند ما با تفکر بیش از حد وعمیقمون در معادلات کوانتونی میخوایم وجود خدارو رد کنیم در حالی که خود خداوند به وجود اورنده تمامی این قضیه ها و احتمالات بودند و از نظر من دانش بشری اونقدر محدوده که نمیتونه وجود خدارو ثابت کنه و علم فقط تا جایی پاسخگوی نیاز های ماست بازهم تشکر از مقاله زیباتون

    • ناهید سادات ریاحی

      سپاسگزارم فاطمه ی عزیز. خوشحالم مفید واقع شده. البته پاسخ این سوالات بنیادی رو هر انسانی باید خودش پیدا کنه

  28. سلام ناهیدخانم خسته نباشیدازمطالب خوبتون فقط می خواستم ببینم کانال تلگرام داریدبشه مطالبتون رو نبال کرد

  29. سلام امکان ندارد خدا وجود نداشته باشد وگرنه نباید من هم الان وجود داشته باشم و من یک توهمی بیش نیستم. فقط در مورد کتاب قران یا اسلام بگویید که ایا به این خدای یگانه ربطی دارد یا نه؟! البته اگر بخواهیم همه ادیان را رد کنیم این سوال پیش می اید که چرا واجب الوجود با ما ارتباطی بر قرار نمیکند؟ و دیگر اینکه کمی هم در مورد چند واجب الوجودی که وجود غیر فانی میتوانند داشته باشند بحث کنید. البته من خودم یک واجب الوجود را قبول دارم که او همان خدای یگانه است و قران و اسلام را به عنوان کاملترین چیزی که خدا با ما در ان ارتباط برقرار کرده قبول دارم. با تشکر.

  30. سلام
    خیلی ممنون واقعا مقاله ی بسیار عالی و مفیدی بود
    من دوتا سوال برام پیش اومد که میخوام مطرح کنم:
    ۱-استیون هاوکینگ مگه حرف خودش رو در مورد عدم وجود خدا پس نگرفت؟
    ۲-دانشمندان فیزیک کوانتوم واقعا دنیای معنوی و زندگی پس از مرگ رو ردکردند؟
    لطفا نظر خودتون رو در زندگی پس از مرگ بگید

  31. با سپاس فراوان از این مفاهیم گرانبها و با آروزی موفقیت
    بنده متخصص فیزیک و ریاضی نیستم.ولی عاشق علم هستم.زمینه تخصصی بنده در علوم کامپیوتر است.
    پیشرفت علم به جز این انتقادها و بحث های آزاد و بدون تعصب نیست.وبرای همین این نهایت تشکر را داز این گروه دارم.
    بنده خدا را به خاطر مصلحت ها و دلایلی قبول دارم انشااله بعدها می گویم. ولی گمان نمی کنم بتوان خدا را با این علم فعلا اثبات نمود.
    شاید این حرف مولانا درست باشد:
    سر من از ناله من دور نیست لیک چشمک و گوش را ان نور نیست
    دلایل
    ۱- علوم تجربی همانند فیزیک که بر مبنای ریاضیات دقیق نباشد ممکن مرتبا تغییر یابدو هیچ وقت در تاریخ علم قابل استناد نیستند
    ۲- علوم ریاضی در یک سیستم قابل توجیه هستند و بسیار قوی تر هستند.آنها یک سری مسائل را به عوان اصول موضوعه می پذیرند همانند اصل علیت ،اصول هندسه اقلیدسی،اصول هندسه ریمانی، اصول عدم قطعیت و….
    این اصول را همه بدون اثبات قبول می کنند و سپس همه چیز بر انها بنا می گردد.مثلا اصل ثابت بودن زمان از نظر نیوتون درست بود ولی بعدها اینشتین آن را رد کرد و گفت در یک فضای دیگر ثابت بودن سرعت نور را یک اصل قرار داد و کل علم تغییر یافت .اینها همه با ارزش است و علم به جلو می رود.
    بنده این اعتقاد را دارم که ممکن است علم به حل تمام این نکات هم برسد زیرا نمی توان اثبات کرد که علم نمی تواند همه مسائل را حل کند.از طرفی ممکن است هم که نرسد.ولی مهم این است که ما تلاش می کنیم.
    ۳-بیشترین انتقادی که در دلایلی که در همه اثباتها می بینم( از جمله شما) ان است که ما که به همه جهان ها تسلط نداریم و علم ما آنقدر فراگیر نشده است چگونه می توانیم بر مافوق جهان و اثبات و رد آن دلیل بیاوریم.اگر بخواهیم استقرایی عمل کنیم روش اثبات استقرایی برای اثبات کل گرایی در شرایط خاصی درست است نه در همه موارد.البته خیلی از علوم ریاضی به صورت نگاشتی این مسائل را حل می کنند که از یک فضا بتوان فضای بالاتر را تحلیل نمود و بررسی کرد .علم بنده در این قسمت زیاد نیست.اگر کسی هست که بتواند من را راهنکایی نماید.
    در ضمن روش اندیشیدن ما بر اساس منطق است و جالب آن است که می توان منطق های گوناگون طراحی نمود و تفکرات مختلف شکل داد حال کدام نوع منطق برا ستفکر در این سیستم ها درست است ؟این هم سوالی است که جواب آن را نمی دانم.شاید تمام منطق های استفاده شده توسط ما غلط باشند نمی دانم؟

    • ناهید سادات ریاحی

      سپاسگزارم دوست خوبم از اظهار لطفت و همچنین بیان نظراتتون. ما فقط یک نمونه از چندین استدلالی که برای اثبات خدا ارائه شده رو بیان کردیم، اما قضاوت به عهده ی خود خوانندگان هست

  32. با سلام دوباره خدمت دوستان
    چیز دیگری بود که یادم رفت بگویم.ما در اندیشه ها معمولا آنچه دوست داریم فکر می کنیم.در قالبی که دوست داریم.فقط مبنای ریاضیات ما را به واقعیت بیشتر می رساند.ریاضیات و منطق اساس تفکر درست و بدون احساس را در فضای خاص را ارائه می دهند.برای همین علوم هانند فیزیک با ریاضیات عجین شده است.بنده نظرم این است که باید بتوانیم در فضای فاقد احساس و دور از تعصب و کاملا آزاد فکر کنیم که کار نسبتا سختی است ولی می توان به این سمت پیش رفت .به نظز بنده آقای فرهاد و خیلی از دوستان دیگر در این مدل فکری هستند.بنده نظریه عدم قطعیت شرودینگر و چند نفر متخصصین این حوزه را خواندم و دقیقا انها بیشتر به سمت خداناباوری می روند ولی استدلالهای صددرصد منطقی و درست برای اثبات عدم وجود خدا ندارند.
    واقعیت آن است که همیشه اندیشه های نو دانشکندان مورد قبول عوام نمی شود و بعدها عوام به درستی اکثر ان نظریه ها پی می برند.در دوران پیامبر بت پرستی رواج داشت زیرا نیاکان آنها بت می پرستیدند و بدون فکر این قالب فکری درست بود و به سختی به خدا روی می آوردند.الان هم خداباوری در ما عجین شده و سعی می کنیم در قالب وجود خدا و اثبات ان گام برداریم.نمی توانیم خیلی آزاد فکر کنیم .نمی گویم دانشمندان خدا ناباور درست می گویند. ولی شاید هم درست بگویند یا خیلی چیزهای دیگر درست بگویند. نمی دانم. باید در فضای فکری ازاد و مستقل از انچه اجتماع و دین و فرهنگ و سنت و ترس و قدرت و… به ما تحمیل کرده است ،تفکر نمود.شاید بهتر بتوانیم همدیگر را درک کنیم و به اجماع عقلی بهتر برسیم. نباید اینگونه باشد که در قالب فکری خداباور یا خدا ناباور طوری فکر کنیم که خدا وجود دارد یا ندارد .

  33. خیلی استدلال عجیبی بود…ربطش به کوانتم چی بود؟ این که از ترمودینامیک شروع شده بود…درضمن شما اثبات نکردین که مجموع انرژی جهان ثابت اما مخالف صفره که بگین آغازی که ما میبینیم واقعا آغاز جهان بوده؛ از روی برونیابی نمودار انرژی تاریک-زمان که نمیشه گفت تورم جهان تا ابد ادامه داره! ما که هنوز با ماهیت انرژی تاریک آشنا نیستیم شاید یه روز تموم شه یا مثلا تغییر فاز بده! چیزی که من شنیدم اینه که اکثر دانشمندان کوانتم از اصل عدم قطعیت برای اثبات تولید از هیچ استفاده میکنن…فرض کنین زمانی وجود نداشته اصل عدم قطعیت میگه اگر شما با قطعیت بگین زمان وجود نداشته پس نمیتونین با قطعیت بگین انرژی صفر بوده! یا برعکس اگه بگین این نقطه انرژیش معینه (مثلا صفره) پس دیگه نمیتونین بگین زمانش صفره…بخاطر همین اصولا در مکانیک کوانتمی تولید از هیچ نتنها به خالق نیاز نداره بلکه کاملا بدیهیه! به نظرم نباید خدا رو با خالق اشتباه گرفت. یعنی حتما نباید خدا مستقیما خالق جهان بوده باشه(البته با استناد به مکانیک کوانتم و فرض بر صحیح بودنش)

  34. دوستان این نظر شخصیه منه,,, همونطور که میدونیم ما تو یه محیط سه بعدی زندگی میکنیم که البته طبق نظریه انیشتین ۴ بعد که بعد چهارم زمان هست,,,
    تمام تصور ما ازین جهان به صورت ۳بعدیه,,, یعنی طول و عرض و ارتفاع,,
    و نمیتونیم جسمی رو با ابعاد بیشتر در ذهن خودمون تجسم کنیم,,,
    مثلا جسمی رو تصور کنیم که ۵ بعد داره,,, این غیر ممکنه چون ذهن ما محدود به ۳بعد
    پس در صورت وجود خدایی که خالق جهان,,, و با این قدرت عظیم
    آیا در ذهن ما قابل گنجایش؟ یا با علمی که باز محدود به این ابعاد قابل شناخته؟

  35. سلام ممنونم جهت مطالب خوبتون.
    من هم استدلالی برای وجود هوش برتر یا خالق هستی یا تعبیر خداوند دارم که از دیدگاه علم منطق هست.جالبه توصیه میکنم بخونید
    این استدلال منطقی بر اساس منطق نظم هست پس لازمه که ابتدا تعریف درستی از نظم داشته باشیم
    نظم یک پدیده ی مطلق ولی متغیر هست به این معنا که در واحد های منظمی از زمان و واحد های منظمی از ماده نوع نظم متغیر هست این تفاوت با تغییر پارامتر ها در یک مجموعه ی منظم ارتباط مستقیمی دارند .
    مثلا نظم در یک صف نانوایی زمانی به وجود میاد که افراد پشت سر هم قرار بگیرند در راستای یک خط که انحرافشون از این خط بیشتر از ده سانتیمتر نباشه اما در مورد ایجاد دایره مثلا با صد عدد تیله کوچک لازمه این تیله ها با خطای کمتر از یک میلیمتر در راستای خط دایره قرار بگیرند .
    حال که با مفهوم نظم آشنا شدیم باید بپردازیم به اینکه آیا نظم چه ارتباطی با اتفاق میتونه داشته باشه خب ما همون صد عدد تیله کوچک رو در نظر میگیریم و اونها رو پرت میکنیم زمین آیا احتمال ایجاد دایره منظم وجود داره که نهایتا خطای قرار گیریشون یک میلیمتر باشه؟نه اصلا حتی اگه ما میلیاردها بار این عمل رو تکرار کنیم چنین احتمالی وجود نداره پس یک عامل هوشمند نیاز هست که با چیدن دقیق این تیله ها در کنار هم دایره نظم رو به وجود بیاره بنابرین برای ایجاد هر نظمی وجود یک ناظم هوشمند نیاز هست ،حال وقتی این نظم قرار هست در مورد گردش زمین به دور خورشید باشه که خطاش چند متر باشه یا گردش الکترون ها به دور هسته مرکزی اتم که خطاش چند میلیاردم میلیمتر باشه یا گردش زمین به دور خود و در نتیجه ایجاد روز و شب که خطاش چند دهم ثانیه باشه یا مثلا گردش زمین به دور خورشید که خطاش چند دقیفه باشه همه اینها مجموعه های منظمی هستند که جهان رو تشکیل دادند و با توجه به استدلال منطقی ذکر شده مجموعه منظم ارتباطی با اتفاق نمیتونه داشته باشه بنابرین برای ایجاد هر یک از این مجموعه های منظم وجود یک ناظم هوشمند ضروریست.
    نگارش احسان اسلامی ۰۹۱۴۸۳۱۹۱۴۴

    • ناهید سادات ریاحی

      سپاسگزارم دوست عزیز از نظرتون. با صحبت هاتون موافقم، البته با این قسمت “نه اصلا حتی اگه ما میلیاردها بار این عمل رو تکرار کنیم چنین احتمالی وجود نداره “، مخالفم، چون در مکانیک کوانتومی، هیچ صفر یا صدی وجود نداره، به عبارت دیگه، طبق اصل عدم قطعیت هایزنبرگ، هیچ احتمالی صفر یا صد نیست و احتمال قرارگرفتن تیله ها به صورت یک دایره، هرچند ناچیز و بسیار بسیار کوچک، اما وجود داره!

    • سلام
      ولی عقل سالم حکم میکنه که نظم تیله ها رو بر اساس احتمال ۹۹/۹۹۹۹۹۹۹ درصد به چیننده ای نسبت دهیم و احتمال یک میلیاردم درصد رو رها کنیم ولی فیزیکدانان مستکبر این کار رو نمیکنند.

  36. سید مرتضی موسویان

    سلام وعرض ادب واحترام
    راستش من متوجه رابطه یکوانتوم با اصل نیاز خود این علم به پدید آورنده نمیشم.منظورم ینکه وقتی یک ذره ای در جهان میتونه باشه که در دوزمان نمیتونه واحد باشه یعنی خروجی یکسانی بده پس حتما باید چیزی باشه که اونرو تدبیر کنه البته خیلی چیزها درعالم هست که در هربار تکرار جواب یکسان داره اما بعضی چیزا هم خوب نه مثل هروز بین ساعت ۶تا۶:۱۰ خورشید طلوع میکنه ولی شرایطش یکسان نیست چون بطورحتم زمانش برای مایکی نیست وبطور تقریبی مکانش هم همینطور.
    من چیزی درباره ی وجود نظم در بی نظمی خوندم البته دقیق نخوندم ولی فکرکنم اصلا بی نظمی وجود نداره حتی خود چیزی که ما بهش مییم بی نظمی از الگوریتم مشخصی برخوردارند.
    راستی کوامنتوم منحصر به دوصورت میشه؟مثلا نورکه یا ذره ای میتونه باشه یاموجی!اما اگه دوصورت نباشه چطوری انتخاب میکنه که در مشاهده ی بعدی چه حالتی رو داشته باشه.یعنی چیروتغییر بده وچیرو میسازه رو انتخاب میکنه؟؟؟؟
    خیلی ممنون که هستیید.موفق پیروزباشی

    • در مورد نظم و بی نظمی این ماییم که نامگذاری کرده ایم. مثل این میمونه که ما اعداد رو نامگذاری بکنیم و بعد از مدت ها بگیم مثلا عدد ۸ وجود نداره! خودمون از هیچ خلق می کنیم و بعد میگیم وجود نداره!

  37. سلام.در اینکه خداوند جهان را خلق کرده شکی نیست.ولی واقعا چه سودی برای ما دارد که بخواهیم اثبات کنیم جهان خالقی داشته یا نه ؟متشکر

  38. باسلام…
    مطلبتون که عالی بود….من الان شانزده سالمه و همیشه این سوال برام پیش اومده که خدا چیست؟ و چرا ما هستیم؟ چرا جهان هست؟اگر نبود چه میشد؟ من به دنبال علمی برای پاسخ به این سوالها میگشتم که فهمیدم فیزیک کوانتوم میتونه پاسخ این سوالارو بده….من الان رشته ی ریاضی فیزیک میخونم میخواستم بدونم برای اینکه بتونم وارد دنیای کوانتوم بشم و خودم در اینده یکی از متخصصان در این زمینه باشم تو دانشگاه کدوم رشته رو بردارم چون واقعا میخوام قبل از مرگم حتما پاسخ این سوالارو به دست بیارم و هم بتونم به پاسخهای بیشتری در زمینه ی اثبات چرایی جهان و خدا دست پیدا کنم…ممنونم اگه جواب بدید

  39. درود بر شما و خسته نباشید.
    شما فکر نمی کنید که اثبات/رد خدا به وسیله علم(چه تجربی و چه نظری)به نوعی پیچوندن لقمه دور دهان باشد؟
    علم تجربی محدود به این دنیا است و صلاحیت نظر دادن درباره ی آن واجب الوجود که ورای فضا-زمان است را ندارد.
    علوم نظری بر پایه مدلسازی ریاضی هستند برای مدلسازی باید فرض هایی گرفت هر فرض متفاوت یک مدل متفاوت و هر تفاوت هزاران تفسیر و فلسفه بافی به همراه دارد و در هر صورت معادلات بدست آمده اگر با تمام نظریه ها(نظریه گرانش کوانتومی-نظریه ریسمان ها و…)
    همخوانی داشته باشد در نهایت آزمایش(علم تجربی)است که باید صحت معادلات را نشان دهد چرا که معادلات ما حقیقت را شکل نمی دهند و حقیقت معادلات ما را شکل می دهد.
    به نظر من باید یک رویکرد صرفا فلسفی نسبت به خالق داشت و در حال حاظر رویکرد ندانم گرائی علمی ترین و صادقانه ترین است.

  40. با سلام.
    به استدلال شما چندین ایراد اساسی وارد است:

    ۱- به چه دلیل هر چیزی که آغازی دارد، دارای علتی است؟ این جمله را بر چه اساسی بیان کردید؟ آیا بر اساس تجربیات روزمره است؟ اگر بر اساس تجربیات روزمره بیان شده، توضیح دهید چه نسبتی بین به وجود آمدن جهان و تجربیات روزمره وجود دارد؟ آیا این دو پدیده شبیه هم هستند و میتوان از هر لحاظ این دو را مقایسه کرد؟

    ۲- منظور شما از آغاز چیست؟ آیا از به وجود آمدن از نیستی به هستی آغاز محسوب میشود؟ یا منظور شما لحظه تغییر شکل از یک حالت به حالت دیگر است؟ اگر مراد شما مورد اول باشد، پس دیگر بحث زمان بی معنی است. هر وجودی میتواند در یک لحظه خاص از نیستی به هستی بیاید. چه زمان (به این مفهومی که ما میشناسیم) وجود داشته باشد، چه وجود نداشته باشد و بنابراین این سؤال برای وجود خدا هم مطرح است که چگونه خدا از نیستی به هستی تبدیل شد؟ چه کسی او را خلق کرد؟ اگر بتوان وجود خدا (که موجودی برتر و والاتر از این عالم است) را همیشگی فرض کرد، چرا نتوان وجود این جهان را همیشگی فرض کرد؟
    اگر مراد شما از آغاز، لحظه تغییر شکل بوده است، پس نظرتان با نظریه بیگ بنگ مطابقت دارد. زیرا در نظریه بیگ بنگ چیزی وجود داشته و تنها تغییر شکل داده است و بر اثر یک انفجار و طی زمان طولانی به شکل امروزی درآمده. ممکن است در آینده هم به هر شکلی در بیاید. پس میتوان گفت که این جهان همواره وجود داشته، ازلی است و تنها از شکلی به شکل دیگر عوض میشود.

    ۳- اگر کل اثبات شما هم درست باشد، تنها وجود یک خالق اثبات میشود. سؤالات بسیار اساسی دیگری در مورد این خالق بی پاسخ میماند. آیا خالق هنوز وجود و حضور دارد و یا همانند مادری که پس از زایمان میمیرد، پس از خلق جهان (یا مدتی پس از آن) نابود شده است؟ این خالق چه صفات و ویژگیهایی دارد؟ آیا یک خالق در کار بوده یا خلق جهان همانند ساخت یک ساختمان توسط تیمی از خدایان انجام شده است؟ هدف از این خلقت چه بوده؟ چرا به شکلی که میبینیم خلق کرده است؟ آیا نمیتوانست به شکل دیگری خلق کند؟ آیا خالق عالم مطلق و قادر مطلق است؟ این خالق جزئی ازین جهان است یا بیرون از آن؟ و …

  41. مطلب خوبی بود، من تخصص لازمو ندارم ولی تا اونجایی که من میدونم انرژی مصرف شدنی نیست که تموم بشه، فقط از شکلی به یه شکل دیگه تبدیل میشه، حتی اگه تمام هستی نابود بشه، انرژی خواهد بود

  42. درود…سوالی داشتم از محضر شما…اگر خالقی وجود داره و میتونه کائنات را بسازه بس میتونه خودش را هم نشون بده…اگر هست چرا پنهان شده؟خیلی خوبه که از دید یک ادم بی طرف به مسائل بنگریم…تعصبات را کنار بگذاریم…اگر خدایی هست که ما را افریده بس کدام خدایی بوده که اورا آفریده؟این با عقل جور در نمیاد؟میگویید خدا از اول بوده نه زاده شده نه میمیره؟ولی از این طرف هم می گویید کائنات نمیتوانند به خودی خود به وجود بیاییند؟چرا اون میشه ولی این نمیشه؟وقتی شما بچه ای را به دنیا می آورید فرزند شما وجود شما را حش می کنه و میبینه…چون شما بودید که اورا خلق کردید.ولی ما نمیتونیم خالق خودمون را ببینیم؟کمی بیشتر دقت کنید میبینید که تمامی کارهای دنیا پوچ و بی معنیه؟لحظه ای شادی لحظه ای غمگین؟وقتی بیکار میشی میبینی همه چیز شکل سخره به خودش گرفته…اگر خدایی هست چرا اینقدر برنامه هاش خسته کننده و تکراری و گاهی بیهوده است؟خیلی ممنون میشم برای وجود همچین خالقی استدلال خوبی بیارین تا بلکه من هم باور کنم هست.

    • ناهید سادات ریاحی

      دوست عزیز، بهتره خدا رو نه در علم، نه در بیرون، بلکه در درون خودتون جستجو کنید…

      • در ضمن شما باید پس به روح هم اعتقاد داشته باشی..اگر اینطوره پس طبق محاسبات تکلیف ۱۵۰ میلیاد روح انسانهای قدیم چی میشه..و اینکه روح کاملا در تضاد با زیست شناسی نوین فرگشتی هست که میلیونها شواهد داره و ثابت شده…

    • چرا عده ای بوده اند که زندگی‌شان مسخره نبوده؟
      و اتفاقا خیلی هم جهان را رمزناک می دانستند
      این بستگی به نگاه هرکس داره
      عقل انسان داره رشد می کنه و قطعا عقل آدم امروزی مثل آدم ۱۰۰۰ سال پیش نیست
      پس ای بسا آیندگان عقلشون پیشرفت کنه و بتونن خدارو اثبات کنن و حتی ببینن
      و منطق یک حالت جزئی داره یعنی هر چیزی رو نمی تونه درک کنه
      بنده مثلا چندبار خواب هایی دیدم که عینا در زندگیم اتفاق افتاده!
      این از لحاظ منطقی اثباتی داره؟خیر
      ولی من دیدم و حس کردم!
      حس آنهایی که جهان را می گردند تا خدارا بیابند یا جهان را بشناسند مثل آهویی ختن است که بوی خوش می شنود و تمام دنیارا گرد آن بوی می گردد تا بیابدش ولی صد حیف نمی داند که آن بوی از ناف خودش می آید!
      مثلا چه خدا باور چه ناباور شما راهی برای شناخت در پیش بگیری نهایتا به یک چیز می رسی
      به این شعر دقت کنید:
      از جمادی مردم و نامی شدم
      و نما مُردم به حیوان بر زدم
      مردم از حیوانی و آدم شدم
      پس چه ترسم کِی ز مردن کم شدم؟
      با دیگر هم بمیرم از بشر
      تا برآرم از ملائک پر و سر
      با دیگر از ملک افزون شوم
      آنچه اندر وهم ناید آن شوم!
      پس عدم گردم عدم چون ارغنون
      گویدم کانا الیه راجعون!

      این نظریه ابتدا که جماد نبات شده و بعد انسان و…
      شبیه نظریه داروین نیست؟
      در صورتی که از زبان یک خدا باور بیان شده!
      آنهم یک عارف!
      این شعر در مثنوی مولانا هست

      اصلا اگر ما در اثر یک جهش بوجود آمدیم پس تا ابد باید در مرحله انسانی بمانیم؟
      یا ممکن است باز جهش یابیم و به موجوداتی فراتر برسیم!
      امکان ندارد؟

  43. مشکل از اونجا شروع میشه که کوانتوم میگه جهان از هیچ به وجود اومده، و ذرات کوانتوم قابل پیش بینی نیستن… و همین دو موضوع کافیه که من در وجود خدا شک کنم

    • ناهید سادات ریاحی

      ببینید دوست خوبم، معنای واژه “هیچ” در فیزیک با معنای عامیانه اون متفاوت هست، در فیزیک وقتی میگیم “هیچ” منظورمون “عدم” نیست، بلکه “هیچ” در فیزیک به معنای یک میدان هست. بنابراین اینکه میگیم در کوانتوم، میشه یک ذره از هیچ به وجود بیاد، منظورمون از عدم نیست، بلکه از یک میدان یا همون افت و خیزهای خلا هست.

  44. عالی بود خانم ریاحی هرچند شواهدی که بیان کردید شاید متریالیسم رو رد کنه اما نمیتونه به تنهایی خدا رو اثبات کنه چون میشه اینجور هم تبیین کرد که علت العلل جهان گرچه پدیده ای مادی نبوده و چیزی بوده که از نظر ابعاد با جهان ما متفاوت بوده اما به هیچ وجه نمیشه اینطور گفت که اون وجود لزوما دارای آگاهی و شعور هم بوده.
    چون طبق تعریف خدا واجب الوجودی هوشمنده که مخلوقات به اون وابسته هستند.
    ــــــــــــــــــــــــــ
    میخوام بگم همونطور که اثبات متریالیست لزوما وجود خدا رو رد نمیکنه(چون میتونیم ماده رو هم در سطوح بالاتر واجب الوجودی هوشمند در نظر بگیریم) رد متریالیست هم لزوما وجود خدا رو اثبات نمیکنه.

  45. سلام ،خدا باالنفس شعور وشعاعر داره ولی شعور نیست ،بهتره بگیم ذات احدیت ،شعور به معنای بیخودی ویا بهتر، ناخوداگاه وضمیره برگرفته از ش ع ر ، شعر بعنای موی سر انسان، یعنی با اینکه بخشی از وجود ماست اما اگه با قیچی بریده بشه احساس درد نمیکنیم. شعر هم برگرفته از همین ریشه است البته دو نوع شاعر داریم، شاعری که شعرش برگرفته از ذات فکرته مانند مولوی وشاعری که به واسطه القاعات شعور سخن میگه مانند حافظ ..اگه تکه آهنی رو کمی حرارت بدیم وبعد دست روی اون بذاریم میفهمیم که گرما رو فهمیده یعنی ماده هم شعور داره البته به شکلی ساده ولی آیا اون تکه آهن میفهمه که گرم شده ..نخیر چرا که صاحب تفکر نیست واما تفکر انسان قایم به ذاتیست که جریانی دایمی وبدون زوال دارد البته وجود تفکر در انسان باالنفسه با حفظیات حافظه درک میشود لازمه معنی کلمه روح هم بیان بشه: روح مشمول بر تمامی محسوساتیست که منبع تراوش وخیزش آن محسوسات برای حسگرهای موجودات با شعور نامحسوس باشد.خبر بلبل این باغ ببرسید که من..ناله ای میشنوم کز قفسی می آید …کس ندانست که سرمنزل مقصود کجاست …آنقدر هست که بانگ جرسی می آید .. خلاصه بچه های عزیز من ممکنه روزی انسان به این نتیجه برسه که حقایق عالم رو نمیتونه با فیزیک تحلیل وتفسیرکنه ، برای اینکه بتوننیم قدم به دنیای عجیب کوانتوم بذاریم بهتره ریچار فاینمن و بزیترونشو با خلا کوانتومی واعوجاج اون جمع کنیم وتابش هاوکینگ رو چاشنی قرار بدیم وبعد برگردیم به گذشته واز کتاب زنبور عسل موریس مترلینگ مفهوم روح کندو رو در بیاریم و به آموزه هامون اضافه کنیم و نگیم که خدا شعوره

  46. سلام‌ب همه ی دوستان
    خواهشا ی جواب قانع کننده بدین
    خدا وجودش چطوری اثبات میشه؟ چیزیو ک‌نمیشه دید چطوری میشه درک‌کرد ؟ (جوابتون زیر دیپلم باشه خخخ)
    من‌ک‌واقعا هنگم
    مرسی ک‌هستین

    • مهرزاد پاکباز

      سلام خدمت دوست عزیز مطالب خانم ریاحی رو خوندم اما بهتر است بگم که این مطالب به درد بیشتر ما ها نمیخوره چون به نوعی تخصصی بودن و درک این مطالب برای افراد عادی بسیار پیچده و سخت میباشد
      اینجانب قصد دارم خدا را با استفاده از معجزات آیات کلام حق روشن کنم.
      یکسری از دوستان هستند که نظم و نظام آفرینش رو دال بر وجود خدا میدانند، اما خدمت آنها عرض کنم تعداد سیارات و ستاره های عالم از تعداد ماسه بادی های زمین بیشتر است!!! کمی تفکر، آیا میتوان حدس زد اندازه دنیا چقد است؟؟ نه بشر هیچ گاه قادر به درک عظمت جهان نخواهد شد، پس از آنجا که تعداد سیاره ها بی شمار است طبیعی است که به صورت تصادفی یک سیاره وجود داشته باشد (زمین) که همه چی اتفاقی به وجود آمده باشد و نظم و نظام آفرینش در این سیاره وجود دارد، چون ترلیونها سیاره وجود دارد و حدود ۵۰% آنها قابلیت سکونت دارند و این یکی (یعنی زمین) چون شرایط در آن مهیا است ما نیز در آن زندگی میکنیم.
      با توضیحات بالا وجود خدا رد میشود (استغفر الله) اما اینجانب توضیحات فوق را ذکر کردم زیرا تا با دلایلی از جمله نظام آفرینش و… خدا را اثبات نکنید زیرا این دلایل سریعا نقض میشود.

      من معتقدم نظام آفرینش دست ساخته خالقی یکتاست که اگر تمام درختان به قلم تبدیل شوند و تمام اقیانوس ها جوهر آن شوند نمیتوانند صدمی از علم او را بنویسند
      برای اثبات خدا از قران کریم استفاده میکنیم و تعدادی از علوم قران که اخیرا کشف شده است را برای شما نشر میدهم در حالی که خداوند در قران کریم ۱۴۰۰ سال پیش به آنها اشاره کرده است:
      ۱- سوره مومنون آیه ۵۷ : « آفرینش آسمانها از آفرینش انسانها پیچیده تر است اما بیشتر شما ها نمیدانید…»
      در ابتدای همین مطلب اشاره کردم که تعداد سیارات و ستاره ها از تعداد ماسه بادی های سطح زمین بیشتر است… خوب است بدانید تا همین چند دهه قبل در حالی که بشر حتی انسان به فضا ارسال کرده بود جهان هستی را کوچیک و محدود به منظومه شمسی فرض میکردند اما خداوند در این آیا از سوره مومنون ۱۴۰۰ سال قبل ندا میدهد که آفرنیش آسمانها و زمین از آفرینش انسانها پیچیده تر است اما بیشتر شما ها نمیدانید….

      ۲- حرکت زمین (سوره نمل آیه ۸۸): حرکت زمین و گرد بودن آن همواره از معضلات دانشمندان در طی چند قرن اخیر بوده در حالی که قرآن کریم ۱۴۰۰ سال قبل به حرکت کوه ها اشاره کرده بود. کوه ها هواره از اجزای چسبیده به زمین هستند و حرکت آنها به حرکت زمین وابسته است. خداواند در سوره نمل آیه ۸۸ اشاره آشکاری به این موضوع داشته و به مردم آگاهی میدهد:
      کوه ها را میبینی [و] میپنداری که آنها بی حرکتند حال آنکه آنها ابر آسا در حرکتند [این] صنع خدایی است که همه چیز را در کمال استواری پدید آورده است در حقیقت او به آنچه انجام میدهید آگاه است. «نمل ۸۸»

      ۳- اتمسفر سقف زمین (سوره انبیاء آیه ۳۲):
      و جعلنا سماء سقفا محفوظا «انبیا ۳۲» ترجمه: و جو(آسمان) راسقفی حفاظت کننده قرار دادیم.
      اتمسفر یک لایه حفاظت کننده از سطح زمین است و عملکرد آن همانند سقف خانه ما انسان ها میباشد که ما را پدیده هایی همچون سرما و گرما و باران و … حفظ میکند. چه زیباست خدایی که چنین سقفی را برای زمین، تنها خانه ما انسان ها قرار داده است… بلی اتمسفر همان سقف زمین است که دانشمندان اکنون به آن پی برده اند، اگه اتمسفر یا همان سقف زمین وجود نداشت :
      * امواج رادیویی سریعا وارد جو زمین میشد
      * خورشید انواع اشعه خطر ناک به زمین ارسال میکرد . روزانه میلوینها موجود زنده از بین میرفت.
      * این سقف گرمای خورشید را میگیرد و دمای زمین را معدتل میکند که در صورت وجود نداشت این سقف بر اثر گرمایش زمین هیچ موجودی زنده نمیماند
      * این لایه حفاظتی موسوم به سقف زمین هزاران شهاب سنگ که روزانه به سمت زمین پرتاب میشود را میسوزاند و تنها پودر این شهباسنگها به زمین میرسد که در صورت نبود این سقف روزانه باید با باران شهاب سنگهایی رو به رو میشد که یک شهاب سنگ آن که به اندازه یک توب فوتبال است یک شهر را ویرانه میساخت…

      نیروی جاذبه (سوره رعد آیه ۲):
      جاذبه یک نیرویی است وابسته به جسم که تمام اشیا موجود وابسته به این نیرو ساکن میمانند. این نیرو در قرن هفدهم توسط نیوتون کشف شد و به عنوان بزرگترین دانشمند قرن لقب گرفت.
      خداوند در قرآن میفرماید: «زمین را ستونهایی قرار دادیم بدون آنکه دیده شوند»
      آگاه هستید که نیروی جاذبه دیدنی نیست و همواره باعث پایداری زمین و سایر سیارات میباشد پس این نیرو همان ستون های مخفی است که قرآم کریم به آن اشاره داشته است .. اگر این نیرو وجود نداشت تمامی سیارات به هم برخورد میکردند و نظام آفرینش بی هدف بود
      ترجمه کامل : « خداوند ، همان کسی است که آسمانها را با ستونهایی بدون آنکه شما آنها را ببینید برافراشت، آنگاه بر عرش استیلا یافت و خورشید و ماه را رام کرد که هر یک برای مدت معینی به سیر خود ادامه می دهند خداوند در کار آفرینش تدبیر، و آیات خود را به روشنی بیان میکند امید که شما به لقای پروردگارتان یقین حاصل کنید » رعد ۲۲

      به راستی کدام یک از نعمت های پروردگارتان را منکرید؟
      تهیه و تنظیم: مهرزاد پاکباز مفسر آیات علمی کلام حق، برنامه نویس و طراح وب

  47. پروفسور ریموند روایه از چهره های شاخص فلسفه در دنیای امروز از دانشگاه پرینستون.

    آقای ریموند روایه: در میان عقاید و افکاری که دانش کنونی را دچار رکود کرده سه زمینه فکری بیشتر از سایر زمینه ها تاثیر گذاشته است:

    ۱-انسان شناسی، مارکس
    ۲-روان کاوی و روان شناسی، فروید
    ۳-جهان شناسی، انیشتین

    این بسیار اشتباه است که روشنفکران ما این افراد را نوآور می شمارند.

    آقای روایه بعضی از دانشمندان معتقدند که آفرینش کاینات و به وجود آمدن و پراکندن سیارات محصول توفان و انفجاری بزرگ است. نظر شما در این باره چیست؟

    پس باید این را هم بپذیریم که یک چاشنی انفجار، یا نوعی اتم مقدماتی و یک فضای بی کران وجود داشته که چنین حادثه عظیمی در آن رخ داده است. اینها و آن ماده اولیه کاینات به هر حال وجود داشته اند و نیازمند آفریننده ای بوده اند. اما از این مهمتر این که: سرنوشت همه پدیده هایی که بر اثر آن انفجار مهیب نخستین در فضا پخش شده چگونه قبلاً در نهاد آن جرم عظیم، معین و مشخص شده بود؟( برای مثال؛ در کتاب جهان های موازی خواندم که ماده از هیچ بوجود می آید(فیزیکی) !!) و خود آن جرم از کجا آمده و چگونه متراکم شده بود؟ می بینید که اصلاً ماده را بدون توجه به روح نمی توان تعریف کرد.

    کوچکترین حرکت در روی زمین، از چنان دقت و ظرافتی برخوردار است که گویی توسط یک نفر برتر، یک عقل مقتدر و مافوق عالی رهبری می شود. آن چنان که به هیچ وجه نمی توان آن را تصادفی نامید. توجیه این امر تنها به همان طریقی که انیشتین می گفت ممکن است. یعنی قائل شدن به وجود پیرمرد. (کنایه از خداوند، قدیمی ترین موجود هستی).

    تازه ترین تحقیقات علمی نشان می دهد که بافت جهان آفرینش، روحی و معنوی است و از یک فکر بسیار وسیع که در همه جای آن آثار شعور و وجدان دیده می شود سرچشمه گرفته است. دیگر کسی حق ندارد دنیا را خالی از مفهوم پندارد. تمام افکار، عقاید، تمدن و فرهنگ بشری از جهان بیرون به او می رسد. به همین دلیل هنگامیکه ما می میریم این خداوند است که به صورت یک حقیقت غیرمادی از وجود ما رخت می بندد و بعد چیزی جز مقداری خاک و گرد و غبار برجای نمی ماند.

    در جهان شناسی جدید نه تنها ماده در مقابل روح نیست بلکه روح تشکیل دهنده ماده و بافت اصلی و اصلاً تنها بافت ماده است و جرم و جسم فقط شکل های ظاهری روح هستند. دنیا به شکل هایی ساخته شده که هرچه در آن هست، به وضع خود شعور کامل دارند و با هم دارای مبادلات وجودی هستند. دنیا در عین حال، مجموعاً دارای وحدت است و به این وحدت هم آگاهی دارد. همین طور از نظر علمی جهان از چیزهایی ساخته شده که صرفاً مادی و فیزیکی نیست. دانش بشری برای اولین بار البته نه از روی ضعف و ناتوانی بلکه براساس روش همیشگی خود یعنی تجربه و تحقیق اعلام می کند که وظیفه ای جز شناسایی ذات خداوندی و تجلیلات وی در پهنه کهکشان ندارد و از لحاظ بشری تمام آن کوشش باید صرف پرورش ایمان علمی و شناسایی منطقی و صحیح آفریدگار بزرگ شود.

    دانشمندان پالومار ثابت کرده اند که آنچه از مفهوم خداوند در ادیان و اعتقادات عالیه، تجلی او به حساب می آید، با خصوصیات آنچه انرژی نام دارد تطبیق می کند. ۲۰۰۰ دانشمندان شاغل در رصدخانه پالومار، دارای ملیت و مذاهب مختلفی هستند و کسی آنها را به داشتن چنین عقایدی مجبور نکرده است. بلکه این دانش و خرد علمی آنهاست که با توجه به نتایج صد درصد علمیشان همه بشریت را به سوی ایمان به خداوند می خواند.

  48. اثبات حقیقت
    با سلام خدمت خانم دکتر ودوستان عزیز بنده کارشناس ارشد کامپیوتر هستم بله مقاله ای که خانم دکتر در این سایت منتشر کردند کاملا منطقی هستش اما من جور دیگه ای در قسمت پایین برای دوستای گلم بیان می کنم
    در ابتدا ما باید ازلی (بی آغاز ) بودن دنیا رو با قوانین وشواهد علمی رد کنیم همه ما می دونیم که طبق قوانین فیزیک تمومی مواد به سوی هم دما شدن پیش میرن اگر دنیای ما ازلی بود تا حالا ۱۰۰% تموم دنیا رو انجماد ونیستی فرا گرفته بود پس ما به کسی احتیاج داریم که اولا باید اصلا محدود نباشه چون اگر محدود باشه طبق قوانین فیزیک ازلی نیست وهمواره نبوده پس به این نتیجه رسیدیم که جهان ما یک آغازی داشته که دانشمندای دیگه هم بار ها این رو ثابت کردن که جهان ما از یک انفجار بزرگ پدید آمده،خوب تا اینجا رسیدیم به یک موجودی که همواره بوده چون ازلی بودنش این رو ثابت کرده این موجود رو کسی در نظر بگیرید که ذره ای نقص در وجودش راه نداره چون اگر وجود میداشت بازم اون نیستی بود والان این دنیا وما وجود نداشتیم(حالا این موجود دارای بی نهایت قدرت نیرو علم و وبی نهایت چیزای دیگه هستش چون اگر نداشت بازم ازلی بودنش انکار میشد)که این موجود همون خداونده بعضیا میگن خداوند رو از ماده باید جدا کرد درسته اما وجود خداوند همون نشانه ها وشعور باطنی نهفته در ماده هستش شاید بعضی بگن خوب قانون فیزیک میگه ماده وانرژی نه به وجود میاد نه از بین میره بلکه از حالتی به حالت دیگه تبدیل میشه خوب چه اشکالی داره خداوند به هر چیزی قدرت میده حالا مثلا ماده وانرژی هم از زمان خلقشون که ازل نبوده این ویژگی رو دارن که خدا بهشون داده پس به خداوندی رسیدیم که دارای بی نهایت صفات بدون محدودیته.دوستان عزیزم این سایت منه http://www.zarinyar.com خوشحال میشم اگر بهش سر بزنید.

    • ناهید سادات ریاحی

      Dear Mary; DeepLook website is in Persian language hence I thinks that it isn’t appropriate place for your advertising!

  49. عرض سلام و ادب خدمت مدیر محترم سایت و دیگر دوستان
    برعکس عقیده و برداشت بسیاری از دانشمندان معاصر که پیشرفتهای علوم جدید را خصوصا در عرصه کوانتوم دلیلی بر رد خدا میدانند حقیقت این است که این دور از کشفیات اغاز فصل جدیدی از خداشناسی عمیق است .خداشناسی که بدور ازهر نوع کج اندیشی و خرافات ما را به لایه های درونی حقایق راهنمایی میکند و خدایی حقیقی و غیر انسان گونه به ما معرفی میکند خدایی که ورای عالم ماده است به عبارتی کل عالم ماده و به تبع ان زمان و مکان خود جلوه ای و مرتبه ای از مراتب وجود است .
    سیر تکاملی دنیای فلسفه ،عرفان ،ادیان و علوم طبیعی همگی به یک سرمنشا ختم میشود و ان اصل و خالص وجود است و تمام کثرتهای عالم همگی مرتبه ای از مراتب وجود هستند زیرا ما در تمام هستی یک حقیقت بیشتر نداریم و ان هستی و بودن است اما این هستی و وجود بینهایت مرتبه دارد درست ماند نور که اصل ان یکی بیش نیست ولی میزان شدت و ضعف ان میتواند بسیار متفاوت باشد .
    این مراتب وجود از کوچکترین مواد قابل درک شروع میشود تا به جامدات پیچیده تر میرسد و سپس به گیاهان و بعد به جانداران و حیوانات پیشرفته تر و سپس به انسان که موجودی مرکب از امور مادی و مجرد است و سپس به حقایق مجرد از ماده مانند قوانین مختلف هستی که همچون نر م افزاری هستند که این سخت افزار هستی که عالم مادی میباشد را به حرکت و تکامل وا میدارد و بالاتر از ان در نهایت به اصل وجود که مجرد محض است و هر وجودی از وجود او هستی یافته و در حقیقت تمام هستی مرتبه ای از مراتب وجود هستند ختم میشود .
    این اصل و خالص هستی که واجب الوجود است یکی است و همتایی ندارد زیرا ما یک وجود بیشتر نمی توانیم تصور کنیم . همچنین ازلی و ابدی است چون وجود نه به وجود می اید و نه معدوم میشود زیرا هر چیزی را که بخواهی برای منشا هستی در نظر بگیری خود اول باید وجود داشته باشد ،پس خود نیازمند وجود است و نیز وجود معدوم نمی شود چون عدم یعنی مطلق نیستی و این بدیهی است که عدم یک حقیقت موجود نیست بلکه تنها یک اعتبار ذهنی است پس محال است وجود به عدم تبدیل شود بنابر این وجود ازلی و ابدی است همچنین وجود ماده نیست چون هر ماده ای برای تحقق نیازمند وجود است و ما نمی توانیم هیچ ممکن الوجودی را بدون وجود تصور کنیم بنابر این وجود ورای ماده است و موجد و مقوم ان است .
    اما این خالص وجود به لحاظ ذاتی فیاض و هستی بخش است و از انجا که وجود ازلی و ابدی است فیاضیت و وجود بخشی او نیز قدیم و همیشگی است و این هستی بخشی و خلق هم دارای سلسله مراتب است و هم در یک مسیر چرخشی قرار دارد به این نحو :
    سلسله مراتب هستی از امور مجرد شروع میشود تا به امور مادی و از امور مادی ساده شروع و به امور مادی پیشرفته ختم میشود و این سلسله مراتب در یک حالت چرخشی قرار دارد درست مانند نمونه مشابه ان در طبیعت مانند چرخش فصول سال و چرخش حیات و ممات جانداران و همچنین چرخش الکترون و پروتن به دور هسته و چرخش سیارات به دور خورشید و…
    بنابر این کل عالم در عین این که در سطح کلان قدیم و همیشگی است در سطحی دیگر حادث است و این حدوث به معنی خلق از عدم نیست بلکه به معنی تغیر و تحول صورتها و تبدیل ماهیات به همدیگر است و این تبدیل و تغییرات در یک چرخه همیشگی قرار دارد و هرگز متوقف نخواهد شد و هرگز شرع و پایان حقیقی نداشته و نخواهد داشت درست مانند چرخه اب در هستی که مدام در حال حرکت و تغییر است به این شکل که از سطح دریا قطرات ریز اب تبخیر و تشکیل ابر را میدهد و از ابر مجددا باران نازل میشود و از باران نهرهای کوچک و به تبع رود و رودخانه و سپس دریاچه و دریا و اقیانوس ودوباره قطره و….
    پس در حقیقت ما در این چرخه ها تنها با یک حقیقت مواجه هستیم و ان اب است که گاهی به شکل دریا و گاهی قطره و ابر و گاهی به شکل رودخانه تجلی میکند . در عرصه کل هستی نیز ما تنها یک وجود داریم که به اشکال مختلف ظهور میکند البته این بدیهی است که با وجود اینکه قطره و دریا هر دو اب هستند ولی مطمعنا تواناییها و قابلیت دریا و قطره یکسان نخواهد بود و نهاتا این قطره است که باید به اصل خود متصل شود .بنابر ان عالم حادث در دل عالم قدیم جای دارد
    در حال حاضر علم بشر به نقطه حساسی رسیده و ان حلقه اتصال عالم مجردات به عالم مادیت میباشد و این سر در گمی و حیران دانشمندان به خاطر این است که در استانه عالمی قرار دارد که قوانین ان با قوانین مرتبه ماده هم خوانی ندارد درست مانند تفاوت دنیای درون رحم مادر و دنیای بیرون از رحم که هر کدام قوانین خاص خود را دارد ولی در عین حال به این صورت هم نیست که هیچ شباهتی نباشد زیرا هر دو عالم از یک سرچشمه اب میخورد و یک خالق دارد ولی البته از نظر مرتبه در یک سطح نیستند و هر کدام قوانین خاص خود را دارد .
    دانشمندان در عالم کوانتوم با خصیصه قانون گریزی و غیر قابل پیشبینی بودن حرکات کوانتوم مواجه هستند و همین را دلیلی بر خالق نداشتن و هدفدار نبودن عالم قلمداد کرده اند البته این واکنش از طرف دانشمندان قابل درک است ولی مطمعنا عین حقیقت نیست بلکه حقیقت این است که انها فقط در حال گذار از یک مرحله جدید در علم هستند شاهد این مسئله وجود خود ماست به این شکل که دقیقا حرکت غیر قابل پیشبینی بودن ذرات چیزی شبیه به اختیار انسان است یعنی ما موجودی مختار هستیم و به لحاظ ذاتی میتوانیم هر عکس العملی را انجام دهیم به گونه ای که در بعضی مواقع عکس العمل های ما برای خود ما نیز قابل پیشبینی نیست ولی خود این اختیار خود خصیصه ای است که خالق هستی به ما تفیض کرده یعنی دایره اختیار ما در یک دایره محدود است و ما نمی توانیم از ان دایره خارج شویم به عبارت روشن تر اختیار ما مانند یک نرم افزار است که از قبل برای ما پیشبینی شده و ما با وجود اینکه
    دارای اختیار هستیم و هر عملی ممکن است از ما سر بزند ولی محدوده ان از قبل تعین شده و با نرم افزار های دیگر هستی هماهنگ است .
    در عالم ماده نیز به همین شکل است به این نحو که حرکات غیر قابل پیشبینی ذرات کوانتوم خود در دل یک قانون جای دارد و این قانون مانند یک نرم افزار در کنار هزاران نرم افزار دیگر در مراتب مختلف با هم در ارتباط با هم یک مجموعه منظم و هماهنگ را تشکیل میدهند . اگر چنین نبود مطمعنا ما قادر نبودیم تا این مرحله از علم پیش برویم و این همه قانون در عرصه های مختلف کشف کنیم و به راحتی بتوانیم اموری را پیش بینی کنیم و به ان مطمعن باشیم .
    بنده را بر این باور است چند اصل شناخته شده در علم معاصر (تا انجا که بنده اطلاع دارم ) حلقه اتصال عالم ماده و معنا هستند که هر دو در مرتبه بالاتر یه یک حقیقت متصل میباشند این امر عبارتند از :
    اصل هلو گرام (خاصیت کل در جزء)
    قانون” اصل مشاهده گر ”
    ارتباط بین ذرات ریز اتمی با فاصله زیاد
    وجود امواج مغزی
    وجود ماده و انرژی تاریکی در کیهان شناسی
    وجود قوانین نامتعارف در عالم کوانتوم و….
    بنده در امور علوم طبیعی تخصصی ندارم ولی مطمعن هستم با کمک دوستان متخصص میتوان به این نتیجه رسید که تمام شاخه های معرفتی بشر یک سرچشمه دارند و در نهایت به یک اصل خواهند رسید و وجود ما و عالم هستی در حقیقت بر گرفته از یک اصل هستند و همچنین وجود ما خود نمونه کوچک شده ای از کل هستی است .
    اگر دوستان مایل باشند میتوانیم در این خصوص با هم تبادل اندیشه کنیم و از اطلاعات یکدیگر استفاده کنیم .
    با سپاس

  50. با سلام مقاله شما پر بود از توجیهات علمی ولی وقتی به خدا رسید به یکباره با دلیل اینکه چون خدا افریننده ست و زمان هم اختراع خداست پس خدا خارج از دایره وجودی اثبات میگردد.. خیلی سریع و یکجانبه دلیلی بر وجود خدا امده..کمااینکه بسسسسسسیاری از عالمان و دانشمندان بزرگ هم دلیلی بر وجود خدا ندارند..ولی انرا هم رد نمیکنند..اما اینکه با این دلیل که خدا افریننده ست پس وجود دارد یک دلیل بسسسیار سطحی و غیر قابل قبول است…بحث اصلی وجود خدا این است که خدا افریدگار است و صاحب همه چیز..اصلاً اصل فلسفه وجود خدا، افرینندگی اوست..حالا ما بیاییم بگیم زمان حاصل دست خداست.. پس خدا هست..در ضمن جهان پر است از بینظمی.. این موضوع با یک دید ساده قابل اثباته…خداییکه با اصول علمی ثابت کردید جالبه که نسبت به ناملایمت دنیا چه حال و چه گذشته بسسیار بی اعتنا و بی قید است…شما که میگویید خدا هست..اساسا کارایی خدا چیست؟

    • ناهید سادات ریاحی

      دوست عزیز لطفا مقاله رو کامل و دقیق بخونید و بعد کامنت بذارید، توجیه و استدلالی که مطرح شده، استدلال بنده نیست! در داخل مقاله نویسنده این نظر و کتابش رو عنوان کردم

  51. خانم ریاحی شما نمی توانید فقط با تکیه بر چند موضوع و نظریه اثبات یا عدم اثبات خدا را بر اساس کوانتم بررسی بفرمائید بطور مثال سیاهچاله ها و کرمچاله ها پدیده هایی هستند که با برخی از فرضیات، نظریات و عنوانین مطرح شده در مقاله شما مغایرت دارد ( ثابت ماندن جرم و انرژی در جهان و بکار بردن کلمه “آغاز” جهان)
    ضمناً لقب فریبکار برای دانشمند بزرگی چون هاوکینز آنهم بخاطر اینکه مفهوم فیزیکی “هیچ” با مفهوم عامیانه آن متفاوت است درواقع خودش فریبکاری بزرگتری از جانب شما است چرا که خودتان مفهوم آغاز جهان را بصورت فیزیکی بیان می کنید ولی عامیانه نتیجه گیری می کنید!!!!!
    اگر خدایی وجود داشته باشد قطعاً بی نیاز تر از آن است که با فریبکاری اثبات شود

    • ناهید سادات ریاحی

      دوست عزیز، متاسفانه شما با هم مثل برخی از دوستان دیگه، بدون خوندن دقیق مقاله، فقط سریع گارد می گیرید و به فکر انتقاد هستید: ۱- این اثبات مربوط به پروفسور اسپیتزر هست که من هم اونو فقط مطرح کردم ونه قبول یا رد! و به همین دلیل از خوانندگان خواستم تا نظرشون رو در مورد این استدلال بیان کنند.
      ۲- من هیچ جایی به این دانشمندان لقب فریبکار ندادم! بلکه استدلالهایی که به کار بردند رو عوا فریبانه خوندم، به این دلیل اینکه من از قصد اونها واقعا خبر ندارم! و از خوانندگان خواستم در مورد استدلال ها مراقب باشن نه آدم ها!!

      • سلام خانم ریاحی من دوسالی میشه خیلی ب فیزیک علاقه مند شدم و در انستا پیج های علمی و فیزیکی زیادی رو فالو کردم ک تضاد و اشتباهات زیادی را متوجه شدم و فقط به خاطر بالا بردن فالور هر پستی را میزارن امروز دیپ لوک رو شناختمو عضو میشم خیلی خوشحالم چون نباید ب هر پیجی اعتماد کرد چرا ک دچار دو قطبی بودن میشه و اگر امکان داره راجب تحقیقات فیلوژنی مطالب بزارین مچکرم

  52. به نام دوست که هر چه دارم از اوست

    عرض سلام و ادب خدمت کلیه دوستان و با تشکر از زحمات خانم ریاحی

    در خصوص نظر دوستان در مورد مقاله مورد بحث به نظر میرسد که تا حدودی حق با دوستان است و این استدلال برای اثبات وجود خدا کامل و گویا نیست به دلایلی که عرض خواهد شد :
    اشکال اول
    کلیه امور مادی به نوعی بهره مند از وجود هستند و وجود هرگز از عدم به وجود نمی اید بنابر این امور مادی را از نظر اینکه اغاز ان چگونه بوده را در دو سطح جدا میتوان بررسی کرد
    اول: اغاز ماهیت و چیستی یک پدیده مشخص . مثلا اقای ایکس چند ساعت قبل نبود و الان متولد شد بنابر این این شخص یک اغازی دارد. با این دیدگاه هر پدیده مادی اغازی دارد والبته علتی مشخص .
    دوم :هر پدیده مادی برای اینکه محقق گردد نیاز به لوازم و مواد اولیه دارد و ممکن نیست از هیچ مطلق به وجود بیاید یعنی هر چه شما به عقب بر گردید باز هم ممکن نیست به هیچ و عدم مطلق برسید بنابر این هم علم و هم عقل مجرد تصدیق دارند که امور مادی و هر امر دیگری که بهره ای از وجود داشته باشد نمی تواند محصول عدم باشدزیرا عدم وجود خارجی ندارد که بتواند اثری از او صادر گردد بلکه تنها یک اعتبار ذهنی است برای درک بهتر وجود .
    بنابر این در این سطح و دیدگاه بنیادین ماده اغاز از عدم ندارد و به عبارتی ماده ازلی و ابدی است

    اما اینجا یک سوال پیش می اید و ان اینکه ماده در ذات خود ممکن الوجود است یعنی ذاتا وجود و عدم(نه عدم مطلق بلکه تحقق صورتی مشخص ) برای ان یکسان است یعنی هم میتواند به وجود بیاید و هم به وجود نیاید به عبارت روشن تر ماده برای محقق شدن به شکل خاصی نیاز به علتی دارد تا در صورت بخشی به او جهت داده و هوشیارانه او را هدایت کند زیرا ماده خود دارای شعور مستقل نیست و توانایی برنامه ریزی ندارد و نیاز به علتی قبل از خود دارد و البته این سلسله علل نمی تواند تا بی نهایت ادامه داشته باشد زیرا در این صورت ما هیچگاه شاهد این عالم نبودیم درست مثل یک لشکر که دارای سلسله مراتب است و هر کدام برای انجام وظیفه نیاز به دستور ما فوق دارند بنابر این حرکت و عمل سرباز نیاز به دستور فرمانده دسته دارد و ان فرمانده نیز نیاز به دستور ما فوق خود و این سلسله به فرمانده اصلی ختم میشود که او خود تصمیم گیرنده است و نیاز به دستور دیگری ندارد . بنابر این وقوع جنگ بستگی به دستور نفر اول دارد . ولی اگر تصور کنیم که این سلسله مراتب تا بینهایت ادامه داشته باشد هیچگاه جنگی محقق نمیشود زیرا ما هیچگاه به نفر اول که نظرش مستقل باشد نخواهیم رسیدکه بخواهد دستور جنگ را صادر کند .
    سلسله علل نیز به همین شکل است و نمی تواند این سلسله بینهایت باشد . پس اگر ما شاهد جهانی محقق شده هستیم مسلما این سلسله به یک علت العلل ختم شده هرچند ما قادر به درک ان نباشیم.

    اشکال دوم
    ما اگر برای خلق جهان، زمانی را مشخص کنیم اولین سوال این است که چرا خدا در این زمان مشخص خلق را اغاز کرد اگر خلقت خوب است و مفید چرا قبل از ان این کار را انجام نداد چه عاملی در این کار دخیل بوده اگر این عامل درونی است چرا در زمانی مشخص این امر محقق شده به عبارتی اگر هیچ عامل بیرونی در اراده خدا دخالت نداشته چرا این امر در زمانی معین صورت گرفته و همیشگی نبوده و اگر این عامل بیرون از ذات خدا بوده پس او خدایی قائم به ذات و مستقل و قادر مطلق نبوده چون بیرون از ذات او اولا اموری دیگر وجود داشته ثانیا ان امور توانسته اند اراده خدا را به
    نوعی تحت تاثیر قرار دهند و…
    ما هر نوع که به اغاز خلقت نگاه کنیم باز به محضوراتی برمیخوریم که با ذات اقدس اله جور در نمی اید بنابر این خلقت نمی تواند به صورت خطی باشد یعنی در یک نقطه شروع و در نقطه دیگر پایان پذیرد زیرا در عالم ماده هرچه اغاز داشته باشد نهاتا به پایان خواهد رسید (البته پایان به معنی سیر پایانی یک صورت مشخص )
    اشکال سوم
    ملاک نیازمندی معلول به علت زمان مند بودن ان نیست بلکه فقر ذاتی ان موجود است یعنی هر موجودی که در ذات خود ممکن الوجود باشد خواه زمان مند باشد و خواه فرا زمانی نیازمند علت است بنابر این ما حتی اگر خدا را نیز فرا ماده بگیریم که زمان بر ان صدق نکند باز هم نمی توان به استناد به ان حکم به علت نداشتن ان بکنیم بلکه برای علت العلل بودن خدا باید غنای ذاتی ان را اثبات کنیم به گونه ای که محال باشد که او نیاز به علت داشته باشد نه اینکه چون او قبل از زمان است پس علت ندارد

    اثبات خدا
    اثبات خدا با اثبات خود ما اغاز میشود به این ترتیب :
    ما در هر چیزی بتوانیم شک کنیم در وجود خود نمی توانیم شک کنیم و این وجود حقیقتی ورای چیستی و بدن جسمانی ماست زیرا با وجود اینکه بدن ما از اغاز کودکی تا دوران کهولت همواره در حال تغییر و جایگزینی سلولهای بدن بوده ولی هرگز ما در وجود خود دچار دگرگونی ذاتی نمی شویم به این معنی که به تبع تغیر بدن وجود ما نیز تغیر کند و یا مثلا با قطع عضو وجود ما نیز ناقص گردد . همچنین اگر وجود ما عین بدن ما باشد پس قاعدتا تا وقتی بدن موجود باشد وجود ما نیز باید برقرار باشد در صورتی که ما در عمل خلاف این را شاهد هستیم. باری در فلسفه تمایز بین وجود و ماهیت به تفصیل به اثبات رسیده(البه در سطح عالم تعقل ) که در این مقاله جایی طرح ان نیست هر چند که در عالم خارج این وجود و ماهیت عین هم هستند و قابل تفکیک نیستند زیرا وجود در این دنیا تا در قالب جسم نباشد برای ما قابل درک نیست و همچنین ماهیت و چیستی اگر موجود نباشد ادراک نمیگردد .
    درست مانند نرم افزار و سخت افزار یک رایانه که تا سخت افزار نباشد نرم افزار قابل اجرا نمی باشد و سخت افزار هم تا نرم افزار نباشد قادر به انجام هیچ عملی نخواهد بود و در حقیقت هر دو انها لازم است تا یک رایانه قابل استفاده باشد هر چند که در سطحی دیگر هر کدام از سخت افزار و نرم افزار قواعد و اصول خود را دارند و جدا گانه قابل بررسی هستند .
    از طرف دیگر در کنار این وجود های بسیاری که در عالم وجود دارند از جامدات گرفته تا حیوانات و انسانهای مختلف و بالاتر از ان وجودهای مجرد مانند وجود قوانین هستی که در افقی بالاتر از ماده قرار دارند و کلیه امور عالم را تدبیر میکنند که تا به حال بشر قادر به شناسایی بسیاری از این قوانین گردیده و با وجود اینکه در وجود انها شکی ندارد ولی انها اموری مادی نیستند که بتوان انها ر لمس کرد و خود این قوانین بهترین دلیل بر وجود امور حقیقی ورای ماده است و این که مراتب وجود منحصر به عالم ماده نیست .
    اما با وجود این همه کثرت در مراتب وجود ما به راحتی میتوانیم این را درک کنیم که اصل هستی و وجود در حقیقت یکی است و دوتا نیست یعنی وقتی ما میگوییم درخت است ، انسان هست ،قانون جاذبه هست،اصول اخلاقی هست و…با وجود اینکه از ماهیت های مختلفی صحبت کرده ایم ولی وجود داشتن در تمام انها به یک معنی است و البته مقدم بر ماهیت انها (در فلسفه به تفصیل دلایل تقدم وجود بر ماهیت بیان شده )در حقیقت در پس این چیستی های مختلف ما با یک حقیقت واحد روبه رو هستیم و ان وجود و هستی است و این وجود از نظر عقلی واحد است یعنی وجود مفهومی چندگانه نیست و قابل تجزیه و ترکیب هم نیست ولی علت اینکه ما وجودهای مختلف را به اعتبار ماهیت انها درک میکنیم به خاطر این است که وجود امری ذو مراتب و تشکیکی است. مانند نور که با وجود اینکه حقیقتی واحد است ولی میتواند بینهایت مراتب داشته باشد مثلا نور خورشید نور است و نور شمع هم نور است و اختلاف انها اختلاف ذاتی نیست بلکه اختلاف مرتبه ای است بنابر این هم اختلاف انها و هم اشتراک انها در یک امر است و ان میزان بهره مندی از نور میباشد در عرصه وجود نیز به همین ترتیب ما شاهد یک واحد کثیر هستیم.یعنی واحد در ذات و کثرت در مراتب ذات
    اگر این توضیحات خوب هضم شده باشد میتوان گفت :
    خدا همان اصل و خالص وجود است که یکتاست به این معنی که ما در حقیقت در کل هستی یک وجود بیشتر نداریم و تمام موجودات عالم مراتب و جلوه های اصل وجود هستند که همگی وابسته و طفیلی اصل وجود میباشند .
    خدا ازلی و ابدی است چون اصل وجود نه از عدم به وجود می اید و نه به عدم تبدیل میشود زیرا شما هر امری را برای علت و به وجود اورنده” وجود “تصور کنی ابتدا باید وجود او را فرض کنی و این یعنی او خود وابسطه به اصل وجود است.
    همچنین وجود ابدی است زیرا وجود ممکن نیست به عدم ختم شود زیرا عدم تنها یک اعتبار ذهنی است و اعتبار هیچگاه نمی تواند بر حقیقت چیره گردد مثلا شما هیچگاه نمی توانی بگویی به مقابله با دشمن فرضی رفتم و از دشمن فرضی شکست خوردم و این حرف شما را هیچ عاقلی از شما قبول نمی کند زیرا دشمن فرضی تحقق خارجی ندارد که بتواند شما را شکست بدهد
    خدا فرا تر از زمان و مکان است چون اصل وجود در سلسله مراتب بسی بالاتر از مرتبه مادیت قرار دارد و زمان و مکان حاصل امور مادی است و امور مادی خود پایین ترین مرتبه وجود است که هم در خلق و هم ودر تداوم خود نیازمند مراتب بالاتر وجود است
    یکی از ایراداتی که به وحدت وجود گرفته شده این است که اگر چنین باشد که کل هستی مراتب وجود هستند پس سنگ و جوب هم خداست و…
    جواب این است که یک قطره یک کاسه اب یک نهر یک رود یک دریاچه و یک دریا و اقیانوس همگی ذاتا اب هستند و در ذات هیچ تفاوتی با هم ندارند ولی ایا کاربرد و توانایی انها هم با هم برابر است ایا یک قطره میتواند کار یک اقیانوس را انجام دهد مسلما نه ولی ایا این عدم کاربرد به دلیل ذاتی است یا به دلیل میزان برخورداری و وسعت ان است . جواب مشخص است اب در حقیقت یکی است ولی میتواند جلوه های مختلفی داشته باشد و به تناسب ان میتواند دایره توانایی ان نیز بسیار متفاوت باشد
    اگر مطالب خوب درک شده باشد تمام موانع و ایرادهای استدلال بالا بر طرف میشود به این ترتیب که :
    خدا اصل و خالص وجود است که ذاتا هستی بخش است و خلق و هستی بخشی او عین ذات اوست و قدیم است به این معنی که خلق افرینش همواره بوده و خواهد بود ولی این خلق دارای مراتب بسیار است و زنجیر وار به هم متصل هستند و از امور مجرد محض شروع شده تا به امور مجرد متصل به جهان طبیعت میرسد به عبارتی نظام طبیعت محصول سلسله مراتب وجود مجرد بالاتر از خود میباشد که در حقیقت دنیای کوانتوم مرزبین این سلسله مراتب عالم مجرد و عالم ماده میباشد و به نوعی عالم کوانتوم عالمی نیمه مجرد است اما این خلق ازلی و ابدی در یک مسیر مستقیم قرار ندارد بلکه در یک چرخه در حال چرخش است که نمی توان نقطه اغازی برای ان تعین کرد درست مانند چرخه فصول سال و چرخه حیات و ممات جانداران و همچنین چرخش الکترون به دور هسته و چرخش سیارات به دور خورشید و…
    بنابر این کل نظام هستی در یک چرخه همیشگی قرار دارد و در سطح کلان ازلی و ابدی است ولی در سطحی دیگر مدام در حال خلق و عدم است ولی نه خلق و عدم مطلق بلکه خلق و عدم به معنی تغییر و تحول از شکلی به شکل دیگر .
    با این تفسیر اشکال اول بر طرف میشود و میتوان گفت ماده ازلی ابدی هست ولی نه به ان معنی که قائم به خود باشد بلکه به اتکاء قدیم بودن اصل وجود و مراتب ان قدیم است .
    اشکال دوم نیز برطرف میشود زیرا ما برای خلق جهان زمانی را تعیین نمیکنیم بلکه خلق و افرینش را نیز به تبع قدیم بودن خدا قدیم تلقی میکنیم و این مشکل با نظام چرخشی عالم به جای نظام خطی بر طرف میشود .
    اشکال سوم نیز برطرف میشود زیرا ما به اتکا به فرا زمان بودن علت العلل بودن خدا را ثابت نمی کنیم بلکه با اتکا به اصل وجود این امر را ثابت میکنیم زیرا هر موجودی در هستی نیاز مند اصل وجود است و اصل وجود نیاز مند هیچ پدیده ای نیست زیرا امری فرا تر از اصل وجود قابل تصور نیست که بخواهیم وجود را نیاز مند به او بدانیم
    از اینکه مطلب طولانی شد عذر خواهی میکنم زیرا کوتاه تر از این مطلب قابل بیان نبود و مقصود منتقل نمی شد هرچند همین هم نیاز به توضیحات بیشتر میباشد که خارج از حوصله این مقاله میباشد .
    در پناه حق باشید
    با سپاس

    • میشه لطفا راجع به این دو بخش‌ توضیح بدید۱. ماده ازلی و ابدی است. ۲.ماده در ذات خود ممکن الوجود هست. چیزی که ازلی و ابدی هست چطور امکانش هست باشه یا نباشه؟ اگر منظورمون از وجود داشتن اون صورت های مختلف اون هست یعنی ممکن بود به این صورت ها موجود نشه؟ اگه به این صورت ها موجود نمیشد پس دیگه ماده تعریف نمیشد چون ماهیتش اینه به این صورت ها تبدیل بشه.
      نظر شما جز معدود نظراتی هست که میشه روش کلی فکر کرد. من خودم به شخصه چند بار از اول تا آخرشو خوندم. مرسی

    • ناهید سادات ریاحی

      Dear Kelly ; your link doesn’t work and for this reason I didn’t understand your mean! Please clarify your mean

  53. آقای استفان هاوکینگ لابد برای خودش استدلالهایی داره اما نظر من قرآن کریم هزار وچهارصد سال پیش به انفجار بزرگ اشاهره کرده سوره انبیا یک دوم اینکه وجود میدان که به عنوان هیچ تلقی میشه هیچ نیست وشکلی از انرژیه آیا این نظم وهماهنگی نیست که آقای هاوکینگ ندیده

  54. این تبلیغ کنار صفحه دید رو مختل میکنه اما هماهنگی های جهان هستی یکی.دو.تا نیست حساسیت چشم به نور مریی لایهه.اوزون و حفاظت از امواج فرابنفش … چگالی کم چوب و.منفعتش برای انسان …تو.دریا چکه چکه.اومدن بارون به علت جاذبه بین ذراتش حلال.بودن. آب …..مکمل بودن عمل.تنفس وفتوسنتز برای هم ….خواب شب وتنظیم هرمونها …تصفیه کار بودن کلیه … قدرت یادگیری وقابلیتت آموزش مغز مغز پروگرم.ابله.و………programable

  55. سایتتون کنده کمی بحثی که هست اینکه ماده به انرژی وانرژی به ماده تبدیل بشه از هیچ ماده ای به. وجود نمیاد منظور ایجاد ماده از خلا ایجاد از نیروهای مختلفه که وزن وجرم ندارن مثل نور قابل رویت که نوعی گونه ای از انرژیه خب در اطراف آهنربا هم انرژی هست اما باچشم دیده نمیشه ولی آهن رو جذب میکنه …نوع دیگر انرژی امواج تلفنه …دیده نمیشه هیچ کس مدعی درست شدن ماده از هیچ نشده بلکه منظور از هیچ انرژیه که وزن و جرم نداره قدرت یک آهنربا تو ترازو نشان نمیده فرضا بدنه ترازو کلا چوب باشه وزن نداره جاذبه ی آهنربا .. ولی …آهن رو جذب میکنه …….سوره سی وشش آیه ی سی وشش میفرماید منزه است کسی که همه زوجها رفرید چه خودشان چه روییدنیها …چه آنچه  نمیدانند….الکترون …بار مثبت پروتون بار منفی ن اشاره علمی کمه …ماده ..و ضد ماده این سایتتون خیلی کنده

  56. حمید معماری

    سلام
    ما ایرانیان از قدیم خدا را، خودا می خوانیم. بجز ما، هندیان نیز که از اقوام نزدیک ما ایرانیان هستند خدا را خودا می خوانند. خدا یعنی به خود آمدن و به درون خود متوجه شدن است. در اوستا خدا، خداته [خودا تَه) آمده است. خداته خودآفریده ترجمه شده است. یعنی تَه خود. انتهای خود و اندیشه ی انسان. انتهای درون انسان که به انتها و ابتدای آفرینش می رسد. از طرفی ایرانیان به جز اهورامزدا معتقد به آفریننده ی دیگری که خود آفریننده ی اهورامزدا بوده معتقد بودند. آن آفریننده زمان است. زمان، زروان آمده است. خود آفریده و زمان از مهمترین باور ایرانیان در هزاران سال قبل به زمان جمشید باز می گردد.

  57. حقیقت اینه که بسیار سطحی به قضیا نگاه کرده این و اصلا بحث مصرف انرژی نیست که انرژی روزی تمام بشه…. بحث تبدیل انرژی هست… انرژی مثبت و منفی بوده در حالی که شما فقط انرژی مثبت رو فرض کردین…در ضمن در مورد این که جهان از هیچ بوجود اومده این رو باید بدونین هیچ مطلق ممکن نیست و در فلسفه شما به عنوان ممتنع الوجود وجود چنین خلائی ممکن نیست یعنی حتی خدا هم نمیتونه هیچ مطلق رو بوجود بیاره… بنابرین مفهوم هیچ در فیزیک همون هیچ مطلق هست

  58. سلام.خانم دکتر ریاحی. مطالب شما در مورد فیزیک کوانتوم بسیار جالب و ارزشمند است هر چند کمی بالاتر از فهم و درک من که دیپلمه زمان قدیم هستم میباشد ولی بسیار علاقه مند به بحث کوانتوم هستم. سوالی از شما داشتم. شما چه اندازه به زندگی های متوالی پس از مرگ انسان اعتقاد دارید این بحث برای من خیلی جالب است. منتظر پاسخ شما هستم.

  59. برای یه قسمت از پایان نامم فیزیک کوانتومی مطالعه میکردم ، سر از اینجا در آوردم
    خیلی عالی ، موفق باشین خانم دکتر

  60. خیلی ناقص بود تو این اطلاعاتی ک گذاشتید هیچ ارتباطی با خدا نداشت ما دانشمدان بزرگی
    داشتیم که وجود خدارو رد کردن واین اطلاعاتو پیش پا افتاده میدونن وقطعآ هم پیش پا افتادست چون ابر دانشمندی مثل هاوگینگ و بقیه فیلسوفان و فیزیکدانان در قرن ۲۰ وجود خدارا تکذیب میکنن منظور من این نیست ک سطح سواد و اطلاعات شما کمه ولی تا زمانی ک استیونهاوکینگ نظریه بخوصوص خودشو داره این اطلاعات واقعآ ناچیزه ولی بازهم ممنون از وقتی ک گذاشتید

  61. خب طبق دانسته های خودم اگر ما از بعد مکان و زمان خارج بشیم وارد بعدی میشیم که فقط نیرو خالص وجود داره پس خدایی وجود نداره و همه چیز که که شامل زمان و… میشه در حقیقت توسط یک نیروی پاک و بی نهایت ساخته شده.برای مثال نیروی کوچکتری که باعث بیگ بنگ شد با این تفاوت که این نیرو در بعد مکان و زمان قرار داشت برا همین ما میتونیم منشا نیروی که باعث به وجود امدن کره ی زمین شد رو تو اینده پیدا کنیم ولی نمی تونیم نیروی که باعث به وجود امدن کله هستی را که شد پیدا کنیم چون این نیرو در مکان و زمان خاصی وجود نداره پس امکان این وجود داره که خدا وجود نداشته باشه..

  62. من از طریق علم خیلی تلاش کردم وجود خدا رو ثابت کنم ولی به جوابی نرسیدم برا همین من فکر نمی کنم (باوره وجود خدا یا عکسش برای انسان مهم باشه)چون تمام هدف بشیرت پیشرفت هست و از نظر من هرکی دلش میخاد میتونه با باور بودن یا نبودن خدا پیشرفت و به دانایی برسه نمونه هایه زیادی هم در هردو مورد وجود داره خلاصه حرفام اینه که برای خوب بودن نیازی به خدا نیست مثل خودم و خیلیایه دیگه منکه هدفم خوب بودن حالا اگر خدایی هم بود چه بهتر یکی هست خوبی هامو ببینه 🙂

  63. درود
    مطالب بالا جهت دهنده بود
    کلمه ای به نام “اعتقاد ” حال به هر چیز یا نیرو یا شخص یک مفهوم کاملا بیهودست.
    اعتقاد جایگاهی برای یک شخص قرن ۲۱ نباید داشته باشد . کسی ما را مجبور به اعتقاد به چیزی یا نیرویی نکرده است جهان را همانگونه که هست بپذیریم و برای ناشناخته هاش کنجکاوی کنیم و حس پرسشگری
    از طریق همین مفاهیم کوانتوم بحث علت و معلول کاملا از بین میره پس این مفهوم اصلا درست نیست که هر چیزی علتی داشته و قیاسش با {ساعت و ساعت ساز اشتباهه } بیگ بنگ از خلا کوانتومی شکل گرفته ودانشمندان میگن شکل گیری کیهان از خلا کاملا ممکن است . بسا که کیهانهای دیگری نیز هست {دنبال علت و معلول گشتن یعنی تلاش برای معنا دادن به موجودیت و فرار از پوچی}
    این تلاش افراد خدا پرست و معتقد است و با هیچ روشی هم نمیشود انها را قانع کرد

  64. سلام
    ایا اطلاعاتتون در این مقاله ب طور کامل دقیق و درسته؟
    در ویکیپدیا گفته شده ک fred hoyle بی خدا هستن و چیزی راجع ب اینکه نطرشون تغییر کرده گفته نشده.

  65. کاملا مشخصه که دانشمندان برای اینکه محبوبیت و مقامشون رو از دست ندن مجبور شدن بگن نیرویی باهوش باعث شده این جهان شکل بگیره.ولی در واقع خدایی وجود نداره. من در طی ۱۸ساعت که در روز بیدارم ۱۶ بار به این نتیجه میرسم . فقط دوبار احتمال میدم که خدایی باشه . اونهم از روی ترسه .هر چقدر ذهنم جلو میره محاسبات به من میگن هیچ افریننده ای نیست.

  66. نویسنده عزیز خانم ریاحی
    متاسفانه متنی که زحمت ترجمه آن را کشیدید دارای اشکلات بنیانی اساسی و جهت گیری کاملا مغرضانه ای است (در باب پیش فرض دانستن موضوعی که قرار است به اثبات برسد).

    ۱- هرچیزی که آغازی دارد، علتی دارد.
    ۲- کائنات، آغازی داشته است.
    ۳- بنابراین کائنات هم علتی دارد.

    الف) شرط اول در باب علیت با زرنگی هر چه تمام تر مطرح شده! ” هرچیزی که آغازی دارد، علتی دارد.” کاملا یک ماست مالی برای جمله “هر چیزی علتی دارد” هست. چون به جز خدا (که هنوز اثبات نشده است) بقیه چیزها آغازی دارد! پس بهتر نیست از همان جمله “هر چیزی علتی دارد”
    و سر خودمان را کلاه نگذاریم؟ شماکه نمیتوانید هدف اثبات را وارد شروط خود کنید! شما قرار است اثبات کنید خدا وجود دارد ولی در گام اول در اولین شرط آمدید وجودش را پیش فرض گرفته اید (خدا آغاز ندارد)؟؟

    این گفته که “خدا چون آغازی نداشته در نتیجه شامل قانون علیت نمیشود” حتی اگر صحیح هم باشد نیازمند اثبات است!
    گذشته از این در متن با تعمیم ناروا شرایط بحرانی آغاز جهان هستی را (که حتی هنوز ثابت نشده در آن زمان قانون علیت وجود داشته یا خیر) با شرایط معمولی جهان فعلی مثلا شلیک یک گلوله سنجیه شده!
    ضمنا شکل گیری جهان هستی مادی از انرژی می باشد و انرژی نه به وجود میاد و نه از بین میرود، ازلی است!

    ب) “در اخترفیزیک نیز، کشف مهمی وجود دارد که به آغاز و خلق کائنات اشاره دارد”.
    خلق شدن کائنات آن هم توسط خد تنها یکی از دلایل احتمالی این موضوع می باشد که هنوز اثبات نشده است.

    ج) چرا شما نباید به خودتان بگویید: قطعاً یک شعور فوق العاده باهوش، ویژگی های اتم کربن را طراحی کرده است.
    چرا باید بگیم؟؟ کسی که ادعایی مطرح میکند باید آن را اثبات کند نه این که بقیه را ملزوم به پذیرش بی دلیل و بی علت چیزی کند.
    خالق، آفریدگار، شعور کیهانی هر چیزی میخاین اسمشو بزارین! نیاز به اثبات داره!!

    د) خیلی خلاصه و کوتاه خدمتون عرض کنم تمامی برهانهای خداشناسی (مخصوصا علیت که تو این پیج سعی بر بیانش از دید دانشمندان بود) پاسخ داده شده اند. به جای طرح این موارد که رد شدن اونها بارها و بارها نشون داده شده بیاید برهان شر (در رد خالق احتمالی) را پاسخ بدهند که ۲۵۰۰ ساله بی جواب مانده است! کلیپ رد برهان علیت زئوس را ملاحظه کنید.

    سخن پایانی حتی اگر چیزی به نام خالق (چون خدای ادیان که تکلیفش مشخصه!) وجود داشته باشه با علم قابل بررسی نیست چون علم در حیطه ماده است و قدرت بررسی ماورا و آن سوی مرزهای مادی را ندارد!

    در پاسخ به سوال پایانی شما:
    آیا استدلال بالا، درست و منطقی است و آیا شما را قانع می کند؟ تعریف شما از خدا چیست؟ آیا راه دیگری برای اثبات خدا می شناسید
    خیر! استدل منطقی نبود و بسیار ضعیف بود!

    • دوست عزیز،‌متاسفانه معلومه که مقاله رو دقیق نخوندید! من اول مقاله گفتم که این استدلال مربوط به بنده نیست، بلکه نوشته پروفسور رابرت اسپیتزر هست. اما به هرحال ممنونم که نظرتون رو در مورد این استدلال فرمودید

    • دوست عزیز اینکه هروقت از دلایل کسی خوشمون نیومد یه کلمه ماسمالی تنگش بچسبونیم و اینطور بخوایم خودمونو توجیه کنیم!
      اول اینکه هیچ فیلسوفی نگفته هرچیزی علتی دارد! بلکه گفته شده هر حادث و هر معلولی علتی دارد. یعنی هراونچه که از مرحله عدم به مرحله وجود میرسه باید علتی داشته باشه.
      مسلمه که وقتی میگیم خدا یعنی چیزی که سابقه عدم نداشته و وجودش رو از چیز دیگری نگرفته لذا برای وجودش نیازمند دیگری نبوده تا علت وجودش بشه.
      نکته دوم اینکه برهان علیت نقض نشده و به اون جواب هم داده نشده بلکه توسط برخی فیلسوف نماها تحریف شده که فلاسفه دیگری از شرق و غرب هم جواب اونها رو دادند و اشتباهات و تحریفات اون ها رو نشون دادند.

  67. من خدا رو به طور قطعی رد نمیکنم و همچنان قبولش هم نمیکنم از نظر من فیزیک کوانتوم خارج از درک انسان هاست میدانیم که ادراکات انسان محدود به حواس و تجربه است به قول مارتین ریس فیزیکدان بزرگ انگلیسی انسان به سختی ساده ترین قوانین فیزیک رو درک میکنه حالا شما حرف از متافیزیک میزنید

  68. بُنيَانٌ مَّرْصُوصٌ

    جواب>> اینکه خدا را چه کسی ساخته یا از چه چیزی به وجود امده است…
    اگر خدا وند هر چیزی را ساخته است پس چه کسی اورا ساخته است؟
    این سوالی است که شیطان ان را از هر انسانی پرسیده ومی پرسد ولی جواب علمی ان چیست؟
    مگر میشود هر چیزی را چیزی ساخته باشد ولی خدا را کسی نساخته باشد ؟
    جواب :
    میخواهیم جواب این سوال ساده را با فیزیک وریاضی حل کنیم . ما از دوران ابتدایی و راهنمای(متوسطه اول) با اعداد طبیعی,حسابی و…اشنا شده ایم ولی ایا تعریف حقیقی و عملی ان را میدانیم یا فقط به صورت حفظی وتئوری انرا حفظ کرده ایم؟ اگر میدانیم پس جواب سوال های بالا را نیز با تامل و اندیشه کردن در فیزیک واین اعداد خواهیم یافت ولی اگر نمی دانیم انرا اینجا یاد میگیریم و سپس با تفکر وتامل به سوالات بالا پاسخ میدهیم .
    اعداد طبیعی: به اعدادی میگویند که از((یک)) شروع میشوند وادامه دارند .(به حالت تئوری)
    {و..,۱,۲,۳} a=
    اما در معنای کلی اعداد طبیعی چه اعدادی هستند وچه ارتباطی با خدا و خداشناسی دارند ؟! همان طور که از اسم اعداد طبیعی پیداست از دو بخش اعداد وطبیعی تشکیل شده است “یعنی اعداد و تعدادی که در طبیعت و فیزیک جهان پیرامون ما وجود دارند” وبرای همین منظور صفر و اعداد کسری و… شامل این مجموعه نمیشوند اما چرا؟ چون مثل این است که بگویم در آن باغ چهار و ۳/۷ نفر انسان وجود دارند !!! یا بگوییم روی این تخته چند تا صفر وجود دارد ! یا بگوییم √۲ کتاب در این کتابخانه وجود دارند !! امید وارم که منظورم را فهمیده باشید که اعداد طبیعی به اعدادی میگوند که واقعا در اطراف ما وجود دارند.
    واین را هم میدانیم که هر علتی معلولی وهر معلولی علتی دارد.
    برای مثال یک تابلوی نقاشی یک معلول است و نقاش ان علت است یا یک کتاب را نویسنده ای نوشته است یا یک خانه را مهندسی طراحی ونقشه کشی کرده است پس هر چیز را چیزی دیگر پدید اورده است ازجمله زمین ,خورشید و… و میدانیم که تمام مثال هایی که ذکر شد در طبیعت وجود دارند وچیزی مبهمی نیست ! ماهم برای یافتن جواب خود به همین نظم به پیش میرویم تا جواب سوال خود را بیابیم برای مثال : ماه طبق نظریه های دانشمندان از برخورد جرمی اسمانی به زمین به وجود امده است و خوده زمین و منظمه شمسی هم از گرد وغبار بین سیاره ای به نام سحابی خورشیدی به وجود امده است ومنظمه خورشیدی هم بخش کوچکی از کهکشان راه شیری است که باعث این پدیده شده است و … اگر همین جوری از کوچک ترین به طرف بزرگ ترین حرکت کنیم به لاخره به یک “سرچشمه” میرسم یعنی براساس اعداد طبیعی :
    { ۹۹۹۹,۹۹۹۸,۹۹۹۷,…۵,۴,۳,۲,((۱ )) } = اگر از عدد ۹۹۹۹ به پایین حرکت کنیم به عدد “یک ” میرسم و دیگر نمی توانیم حرکت کنیم.چرا؟ چون همانطور که قبلا گفتیم جهان ما جهانی “طبیعی” است و برای شمارش اعداد طبیعی (اعدادی که وجود دارند) از مجموعه اعداد طبیعی استفاده میکنیم پس صفر ی در این مجموعه قرار “ندارد” و اولین عدد که ریشه ( (sourceتمام اعداد است ۱ یا همان ((الله)) است اولین عضو مجموعه اعداد طبیعی و واقعی است که قبل از او چیزی وجود ندارد و تنها حاکم و سلطان جهان و قدرت مطلق و شعور نامتناهی است. / ولله اعلم .

  69. وقتی اصل علیت رو در مورد خلقت جهان به کار می‌بریم داریم به نوعی میگیم که خدا قبل از چهان وجود داشته. یعنی داریم جهان و خدا رو در چارچوب زمان تعریف می‌کنیم. اونوقت اگه خدا درون زمان وجود داشته باشه، علیت باید در مورد خدا هم صادق باشه و بپرسیم که خدا چگونه و چه زمانی به وجود اومده.
    اما اگه بخوایم خدا رو موجودی خارج از بعد زمان تعریف کنیم، اونوقت این اشکال پیش میاد که چنین موجودی قادر به تغییر کردن و تغییر دادن نیست. یعنی نمیتونه خالق باشه. چون هر گونه تغییری فقط در چارچوب زمان اتفاق می‌افته.
    اگه خدا موجودی بی زمان باشه و جهان زمانمند، یعنی زمان و جهان با هم شروع شدن و قبل از جهان معنی و مفهومی نخواهد داشت پس علتی مقدم بر جهان نیز نمیتونه وجود داشته باشه.
    تنها راه برون رفت از این بن بست اینه که جهان هم بی زمان باشه. یعنی جهان صرفاً وجود داره و گذشته و آینده و حالی در کار نیست. پس آغازی نیز بر آن متصور نخواهد بود.
    شما اگه بخواید خدا رو ثابت کنید، اول از همه باید تعریف واضح و روشنی از خدا داشته باشید به صورتی که هیچ تناقضی در صفات و ویژگی‌های اون نباشه. نه این که تصویر شترمرغ گونه‌ای از خدا داشته باشید که وقتی بگیم چرا بار نمی‌بره بگین خدا مرغه، و وقتی بگیم چرا پرواز نمیکنه بگین شتره!
    برهان‌های اثبات وجود خدا در نهایت ممکنه ثابت کنند که یه چیزی بوده که جهان ازش خلق شده و اون چیز ممکنه انرژی یا خلاء کوانتومی باشه و این به کلی متفاوت با خدایی است که با انسان حرف می‌زنه و دعاهاشون رو مستجاب می‌کنه، از دست ناباوران عصبانی میشه و از پرستیده شدن خوشش میاد و …

  70. با سلام و درود
    من دانشجوی فلسفه غرب هستم و عنوان پایان نامه ام در مورد بررسی نظر هاوکینگ با توجه به فلسفه های ریاضی است. نکته ای را خواستم با دوستانی که با اتکا به کتاب آقای هاوکینگ، باورهای متافیزیکی شان را فرآوری می کنند درمیان بگذارم. خوب است بدانیم که نظریات ایشان مبتنی بر قرائت افراطی از فلسفه ریاضی افلاطونی است و به همین علت ایشان و همکارش بدون در نظر گرفتن عناصر تعبیردهنده به ترم های ریاضی مانند بی نهایت ریاضی از آن ها به عنوان حقیقت های فیزیکی بهره می برند. چنین دیدگاهی در بین بسیاری از فیلسوفان ریاضی مثل دیوید هیلبرت و براوئر دیدگاهی خام ( ببخشید که این عنوان را انتخاب کردم) و نادرست است. اگر عناصر تعبیردهنده به ترم های ریاضی داده نشود، به قول استفن بارکر گزاره های ریاضیاتی غیرمعبر خواهد شد. این چنین گزاره هایی ولو در فضای آزاد ذهن ریاضیدانان دارای معناست، اما در صورتی که محتوای گزاره ناظر به جهان خارج باشد ( مثل هدف اصلی دانش پرارج فیزیک) چنین گزاره هایی فاقد معناست و مثل همان گزاره هایی است که کارناپ برای گزاره های متافیزیکی صرف مثال زده بود.
    در کارپروفسور هاوکینگ و برخی از فیزیکدانان که با نگاه منفی به مطالعات فلسفی می نگرند، از چنین گزاره های فاقد معنا در حوزه ی ناظر به جهان خارج استفاده شده است. با مطالعه ی دقیق کتاب آقای هاوکینگ می توان به این نکاتی که گفتم دست یافت. من به عنوان نمونه فقط یکی از آن ها را مطرح می کنم. انشالله بقیه را در مقالاتی که مستخرج از پایان نامه ام هست و دو تا شو به مجله ی فلسفه علم فرستاده ام عنوان خواهم کرد.
    به عنوان مثال، ایشان در موقعی که می خواهد آزمایش دو شکاف را با توجه به تعبیر فاینمن تبیین کند، معتقد می شود که الکترون ها همه ی مسیرهای ممکن را طی می کنند مثلا از داخل ظرف سوپ ما و از کهکشان آندرومدا و .. عبور می کنند و ..؛ بسیار خوب! فرض کنیم که ما هم این حرف را باور کردیم. حالا ببینیم سرعت این ذره چه قدر باید باشد. چون زمان طی مسیر این مسافت محدود است، و طول مسافت طی شده توسط این ذره برابر با بی نهایت ریاضی ( و نه بینهایت بالقوه!) است پس مقدار سرعت v برابر است با d تقسیم بر t یعنی برابر با بینهایت. خوب باز هم حرفی نیست اما این جا به نظر می رسد که یک ناسازگاری وجود دارد زیرا سرعت بی نهایت لازمه اش این است که به محض شلیک الکترون ها بدون هیچ فاصله ی زمانی الکترون همه ی جهان را درنوردد و بدون حتی یک هزارم ثانیه تاخیر به آشکارساز اصابت کند؛ اما چنین چیزی به وضوح در آزمون تجربی شکست می خورد.
    کتاب هاوکینگ برخلاف بزرگی نویسنده ی آن، اصلا کتاب علمی به معنای واقعی نیست. این مطلب را وقتی با نگاه نقادانه به آن بنگرید خیلی زود برای تان این مسئله روشن می شود به شرط این که با نگاه منفعلانه و عاشقانه ( عشق به هاوکینگ) به آن چشم ندوزید. مغالطه ی آرزواندیشی، و .. در آن دیده می شود. تعریفی که داده است در مورد واقعیت مدل- وابسته به تناقض منجر می شود و …
    به نظر می رسد که این کتاب برای اقناع کردن طیفی از مخاطبان چنین کتاب هایی نوشته شده است و از نوع خطابه است که می خواهد طرف خودش را قانع کند بنابراین از آوردن مشکلات تئوری های کیهانی سرباز می زند و از برخی چیزها زیرکانه عبور می کند و …،
    من از مغالطات دیگری که در کتاب مذکور صورت گرفته است، فعلا صرفنظر می کنم اما یک چیزی را خواستم دوستانه و واقعا دوستانه با برخی از دوستان درمیان بگذارم.
    بنگرید!
    فرآوری خداباوری مثل فرآوری بسیاری از باورهای دیگر، یک آلگوریتم معینی دارد و اگر شما نتوانسته اید با کمک آلگوریتمی که در ذهن تان آن را به عنوان آلگوریتم معتبر باور کرده اید، آن را کسب کنید؛ لازم است در خصوص این که اساسا چه چیزی را باید باور کرد و آیا ما می توانیم هر چیزی که علم نتوانست آن را اثبات کند، از مجموعه ی باورهای خود خارج کنیم و یا اگر چیزی را علم به اثبات ( به معنای علمی اش) رسانید، آیا من باید آن را با عنوان ابزارانگارانه باور کنم یا آن را به عنوان یک واقعیت عینی و … تأمل کنید.
    داستان خدا مثل داستان فرضیه ی اتر و فلوژیستون و کیک کشمشی اتمی و … نیست زیرا برای این که این جور فرض ها را دور بیاندازیم، کافی است تا چند تا دانشمند آن را نادرست اعلام کنند و می بینیم که در چنین مواردی به سهولت این باورها طرد می شود اما خدا اینجور نیست. اگر می شد خدا را با این چیزهایی که هاوکینگ و داوکینز نوشته اند مثل فرضیه ی اتر آن را کنار گذاشت؛ تاکنون خدا هم مثل همان چیزها از ذهن و دغدغه ی انسان ها خارج می شد اما اینجور نیست؛ ( به قول دکتر یثربی همین حرف های هاوکینگ حاکی از آن است که او دغدغه ی خدا را دارد) زیرا وقتی شما تاریخ دشمنی های برخی فیلسوفان را با باور خدا بخوانید خواهید یافت که مبارزه های آفرادی مانند هاوکینگ در مقایسه با آن ها حقیقتا چیزی نیست و مغز اصلی حرف آقای هاوکینگ هم به حرف همان فیلسوفان بازمی گردد اما باز هم خدا از ذهن دانشمندان بزرگ کنار گذارده نشده است. کافر شدن به خدا یک چیزی جدیدی نیست.
    به هر صورت، با توجه به این که علم هرگز به نحو قطعی در مورد هیچ چیزی اظهار نظر نمی کند، این که برخی دوستان علمگرا در مورد خدا با این جزمیت و قطعیت راه انکار را در پیش گرفته اند خودش حاکی از تعصب و دور بودن از فضای علمی است. اگر با چنین تعصبی نگاه کنید به مسئله، هیچ امیدی به یافتن حقیقت نیست. من حرفم این است که اگر ولو یک اپسیلون احتمال می دهید که خدایی در این عالم هست ( که مطمئن باشید هست!!!) پس این جور به نحو جزمی او را انکار نکنید. و صرف این که او را انکار نکردید کافی است تا او را به رسمیت بشناسید. حرف من به نحو دوستانه این است:
    ۱- اگر نتوانسته اید تاکنون خدا را باور کنید؛ در آلگوریتم کشف باورها یک دقتی بکنید. مبادا تصور کنید که برای باور کردن یک چیز ( دقت کنید من دارم می گویم باور کردن یک چیز و نه فقط باور کردن خدا) باید آن را به نحو ریاضی و یا فلسفی دودوتا چهارتایی اثبات کنید. هرگز این جور نیست. اگر چنین تصوری از آلگوریتم کشف باورها دارید، ( بدون حساسیت روی خداباوری) در اشتباه هستید. این نگاه یک نگاه ارسطویی است و مطرود است.
    ۲- اگر در بند قبل موفق شدید؛ خواهید یافت که خدا را همان طور می توان باور کرد که بقیه ی چیزها را می توان باور کرد. من توضیح بسیار بلندی در این مورد دارم اما نمی خواهم آن را اینجا بیان کنم.
    ۳- اگر باز هم اصرارتان این بود که نه! همانا باید اثبات ریاضی برای باور کردن یک چیز داشته باشم؛ در این صورت پیشنهادمی دهم نظرات موجود در فلسفه ی ریاضی را یک مروری بفرمایید؛ و چند تا از باورهای ناظر به جهان خارج را به نحو ریاضی اثبات کنید تا بتوانید نادرستی حرف خودتان را بیابید.
    ۴- اگر باز هم گمان می کنید که حق با شماست؛ و نتوانسته اید به خداباوری دست یابید؛ در این صورت چون احتمال نبودن آن را بنابر نکات فوق که شرح دادم نمی توانید صفر کنید و با مراجعه ی کوچکی به خودتان چنین چیزی را خواهید یافت در این صورت به همان نحو که برای خطرات احتمالی نادیده گرفتن برخی خطرات احتمالی ولو با احتمال اپسیلون رویکردی احتیاطی را اتخاذ می کنید، در این موارد هم چنین کنید.
    ۵- اگر الا و لابد بنای دشمنی با خدا را دارید؛ دشمنی تان با او را از نوع دشمنی ایران با اسرائیل قرار ندهید؛ بلکه از نوع دشمنی ایران با آمریکا و اگر آقایی کردید از نوع دشمنی ایران با انگلیس قرار دهید؛ یعنی بیایید و خدا را به رسمیت بشناسید ولو به عنوان یک دشمن. ما با اسرائیل مخالف هستیم و او را اصلا به رسمیت هم نمی شناسیم. این جور برخورد کردن با خدا ( که احتمال وجود او را می دهید ولو یک احتمال کم) اصلا عاقلانه نیست. دولت ما با آمریکا دشمن است، اما در عین حال او را به رسمیت می شناسد اگرچه سفارتی برای آن ندارد و بالاخره با انگلیس هم دارد دشمنی می کند اما برای آن حتی سفارت هم دارد.
    برخی از کافران وطنی؛ به صرف این که نتوانسته اند به خداباوری برسند؛ تیغ را از رو بسته اند و خدا را به نهایت دشمنی اخذ کرده اند. چنین رویکردی اصلا در تراز یک آدم علمی و اهل مطالعه نیست؛ زیرا عاقلان برای احتمالات بسیار کوچک در صورتی که حجم خطر بسیار بالا باشد، حساب باز می کنند و این حداقل حسابی است که یک کافر عاقل می تواند در برابر این خطر احتمالی باز کند که او را به عنوان یک دشمن ولی دشمنی در حد انگلیس و آمریکا تلقی کند و نه در بدترین شکل دشمنی اش.
    ۶- معنای دشمنی با خدا همراه با به رسمیت شناختن او این است که قوانین ومقررات او را ولو نادرست می دانیم اما برایش احترام قائل شویم. بر علیه او چیزی ننویسیم. به عبارت دیگر به همان اندازه که برای خطراتی مثل تصادف اتومبیل مان هزینه می کنیم و یا برای ضدزلزله شدن خانه های مان پول خرج می کنیم؛ به همان اندازه هم برای اجتناب از خطراتی که متوجه معاندان با خداست نیز هزینه کنیم.
    ۷- اگرچه می دانم بعضی از مراجعه کنندگان سایت در مقابله با کامنت طولانی من جبهه خواهند گرفت؛ اما باز هم مسئله ای نیست. همین که برخی از دوستان به توسط این یادداشتی که من از روی تحقیق و با تکیه بر مبانی فلسفه ی ریاضی جدید نگاشته ام، تشویق شوند تا در مورد نحوه ی رسیدن به هر باوری تحقیق کنند، جای خرسندی است و این که بعضی ها نتوانند به برخی باورها برسند نیز نباید عجیب باشد.
    باز هم از این که فرصت کردید و این متن را مطالعه کردید تشکر می کنم.

    • سلام بر رضا عزیز
      من دانشجوی فیزیک نظری (کیهانشانسی و گرانش ) هستم . با توجه به علاقه ام به رویکرد فلسفی به علم و مطالعه کامنت بالا که فکر میکنم نسبتا منصفانه نوشته شده بسیار علاقه مند شدم تا نسخه ای از پژوهش های شما رو در زمینه نظریات هاوکینگ داشته باشم . اگر این امکان وجود دارد بسیار خوشحال میشم از طریق ایمیل زیر با هم بیشتر در ارتباط باشیم:
      mohsen.khodadi@gmail.com
      با سپاس
      محسن

  71. اول از همه ما نمیتونیم فلسفه ی خود خدارو هضم کنیم چه برسه به قبلش. ما وقتی میگیم خدا همین الان به مشکل خوردیم که خدا در یک کلمه گذاشتیم(چه برای اثبات چه برای رد چه برای…)یعنی نمیشه شرح داد انسان باید قبول کنه نمیتونه. در واقع این بحث یه غیرممکن که غیرممکنه این جارو باید دیگه بحث نکنیم به جای این مباحث که چگونه رمزگشایی کنیم این معمارو. بیاییم اینو یه معما نبینیم این یه حقیقت محض تمام نشدنی هست که دارید برای این موضوع: داستان یا دلیلی که قانعتون کنه میگید برای وجود یه چیز داریم دلیل هایی میاریم که باعث داستان سازی های الکی و بی ارزش میشن. همه دلایل شماها منظورم همه ی اسلام .متافیزیک .بی دین. خدانایاور. علم …دارن مشغول میکنن خودشونو به این جریان اثبات یا رد کردن خدا
    در ضمن من هیچگونه مدرکی هم در این ضمینه خداشناسی ندارم همچنین فیزیک نظری تجربی.من دانشجوی ارشد حسابداری ام اما تحقیقات زیادی کردم در این ضمینه ها(البته خیلی نیاز داشتم)
    به قول اینشتین که گفت میخاهم اندیشه های خدارا بشناسم مابقی جزییات است

  72. با سلام
    حقیقتا هم از مقاله خانوم ریاحی و هم از نظرات بیشتر دوستان لذت بردم
    در حد اختصار و توان،پرداختی به ۲مورد از نقدهای دوستان میکنم:
    جهان تصادفی:جهان اجازه خلقت چیزی از “هیچ” را می دهد، به شرط آنکه تمام قوانین طبیعت قبل از آن حاکم بوده بر روی ماده عمل کرده و تاثیر گذاری داشته باشند.در واقع این نیروها و قوانین ماده یا انرژی نبوده پیش از آغاز هستی وجود داشته اند
    و از آنجایی که مادّه و انرژى و امثالهم که علم، قدرت شعور و اراده ندارند و نمى‏توانند جهانى سراسر نظم و ترتیب و شعور و اراده و حیاتی چنین پیچیده و قانون مند خلق کنند نیاز به یک ناظر و خالق امری ضروری و بایسته مینماید
    از نگاهی دیگر اگر جهان زاده تصادف و اتفاق بود به هیچ عنوان ما قادر به شناسایی و استفاده از قوانین طبیعت از جمله فیزیک و شیمی نبوده هرآن احتمال تغییر و تحول در ترکیب عناصر و ماهیت قوانین فیزیک و ریاضی امری عادی می نمود!چراکه تکرار تجربه ای معین نتایج مختلفی بدست میداد.اما ما مشاهده میکنیم که میلیاردها سال است که اصول و قوانین هستی ثابت و بدون تغییر باقی مانده اند
    همچنین با توجه به اینکه در تمام نقل و انتقالات ماده و انرژی قسمتی از نظم آن از بین میرود و بخشی از طرح اولیه آن متلاشی میشود،طبیعت یا هستی نمیتواند طراح خود باشد.

    انسان و جهان بی هدف: نیروی جاذبه یکی از قوانین ثابت و قابل اندازه گیری طبیعت است که بر اساس آن تمام اجسام دنیا بنابر مقدار متغیر این نیرو در جسم یکدیگر را به سمت خود جذب می کنند.شدت و سرعت این جاذبه بستگی به فاصله و وزن اجسام از یکدیگر دارد.با این وجود ما هنوز نمی‌دانیم چگونه خواص بنیادین جهان با هم ترکیب می‌شوند و این پدیده را ایجاد می‌کنند. قوانین نیوتن و انیشتین به ما می‌گویند که گرانش چگونه عمل می‌کند اما از منشأ پیدایش آن چیزی بیان نمی‌کنند.حال با این تفاسیر نکته عجیب در این بین این است که زمین کوچک ما در مقابل خورشید بزرگ با شعاع جاذبه ۱۰۰ میلیارد کیلومتری و کرات بزرگ تر با قدرت جاذبه چندین برابری و در کش و واکش های بیرحمانه و فشارهای سنگین گرانشی بین سیاره ای نه تنها متلاشی نشده بلکه میلیاردها سال است که حتی از مدار حرکتی خود ذره ای هم منحرف نشده است. گذشته از این مقوله رمزآلود که متناقض با قوانین فیزیک ماست اگر نیروی جاذبه نبود حرکتی هم نبود.و در نبود حرکت “زمان” و “مکان” هم بدون مفهوم بودند.در واقع در صورت توقف گرانش در جهان هستی،کائنات و کهکشان ها دچار رکود شده مبدل به چیزی می شدند که هیچ تعریف و مفهومی برای آن نمی شود بیان کرد.با ذکر این دو مطلب میخواهم به جمله ای از سقراط ثانی،”موریس مترلینگ” اشاره کنم که:
    ما واقعاً شریک دنیا هستیم و زندگی ما ارتباط نزدیکی با زندگی ستارگان و زندگی ستارگان رابطه بسیار نزدیکی با زندگی ما دارد شما فکر کنید اگر این ستاره ها نبودند و با قوه جاذبه خود جاذبه زمین را خنثی نمیکردند در آن صورت فشار قوی جاذبه زمین بقدری زیاد بود که ما اصلا نمی‌توانستیم حتی دست ها و پاهای خود را تکان دهیم. پس اگر ما زندگی میکنیم و نفس میکشیم برای این است که تمام ستارگان و کهکشان های جهان وجود دارند یعنی همه چیز در جهان هست برای اینکه ما بتوانیم باشیم.

  73. تصادف درعلم بیمعناست.هرجایی که ما بگیم تصادفی مثلا الکترون بوجود امده یعنی از علم دور افتادیم.چراکه علم همیشه بدنبال دلیل است.اما خود تصادف هم دلیل دارد.مثال میزنم.فرضا من تیرانداز هستم وتصادفی ب شخصی تیر میزنم.تیری که ب شخص خورده تصادفی بوده اما تیر هم تیراندازی داشته یا خیر؟ایا من تیراندازش نبودم؟
    خانم ریاحی از مطالب خوب و عالی شما ممنون هستم وبسیار استفاده میکنم.رشته من هم فیزیک هست و از اینکه با سایت شما اشناشدم بسیار خوشحال هستم

  74. با سلام و عرض خسته نباشید. متاسفانه در تمام بحث هایی که در مورد اثبات وجود خدا هستند، از قضیه God of gaps استفاده شده. بدین ترتیب که ما از فلان فرآیند سر در نمیاریم بنابر این حتما کار خداست. همانطور که زمانی بود که فرایند هایی مثل بارش باران، خسوف، کسوف و … به خدا منتسب میشد، الان هم متاسفانه بیگ بنگ که نسبتا یک نظریه تایید شده است داره به خداوند منتسب میشه. البته هیچ کدوم از این ها دلیل بر وجود یا عدم خدا نیست. ولی این به اصطلاح gap ها یا شکاف ها روز به روز در حال کمتر شدن هستند.

    اینطور به نظرم رسید که در پاراگراف های آخر و یکی مونده به آخر، بیشتر نظرات شخصی نویسنده و برداشت های نیمه فلسفی مطرح شده اند.
    و در این مورد که : “چرا شما نباید به خودتان بگویید: قطعاً یک شعور فوق العاده باهوش، ویژگی های اتم کربن را طراحی کرده است، در غیر اینصورت احتمال پیدایش من از چنین اتمی از طریق نیروهای تصادفی طبیعت، ناچیز است؟” البته که باید این سوال را از خودتان بپرسید! تفسیر حقایق نشان می دهد که یک ابرشعور یا ابر عقل، این جهان را با فیزیک، شیمی و زیست شناسی خلق کرده است،چرا که نیروهای تصادفی طبیعت، قادر به انجام چنین کاری نیستند.” …..اولا من میپرسم چرا باید این رو به خودمون بگیم که خالقی با شعور فوق العاده وجود داره وقتی که دلایل علمی که به او نسبت میدیم، ذاتا هیچ نسبتی به او ندارن. در هیچ کجای معادلات فیزیک کلاسیک یا فیزیک کوانتوم، جایی برای خدا نیست ولی درک این مساله برای ما سخت هستش چون به قول لورنس کراوس، مغز ما برای فرار از شیر و پلنگ در آفریقا تکامل یافته نه برای درک Superposition یا Multiverse الکترون یا تئوری ریسمان.

    ثانیا علم فیزیک و ریاضی نیازی به “تفسیر” به اون معنی ندارند. چون در این نوشته ذکر شده که “با تفسیر حقایق…”. مسائل ریاضی قابل اندازه گیری و آزمایش، چه نیازی به “تفسیر” به معنی “اضافه کردن خالق نامرئی علی رغم عدم وجود دلیل و مدرک” دارند؟

    سخن آخرم جسارتا در مورد این پست این هستش که: علم نمیتونه وجود خدا رو اثبات کنه. تنها علمی که اثبات درش معنی داره علم ریاضی هستش. ۲+۲ = ۴. این اثبات میشه و هیچ مویی لای درزش نمیره. ولی علم نمیتونه وجود خدا رو اثبات یا رد کنه. علم میتونه به وجود یا عدم وجود خدا احتمال ۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹%۹۹ بده. همین.
    با تشکر از مطلب زیباتون

  75. به نام یکتای بی همتا
    یه بحثی تو فیزیک و ریاضی هست به نام ابعاد .یک جسم یک بعدی نمیتونه دوبعدی رو تصور کنه وفکر میکنه وجود خارجی نداره .جسم دو بعدی هم نمیتونه جسم سه بعدی رو تصورکنه وفکر میکنه وجود نداره .ما ادما هم چون سه بعدی هستیم تصور بعد چهارم وبیشتر برام خیلی سخت وغیرممکنه وفکر میکنیم به دور از عقله
    حالا من یک سوال دارم مگه میشه جسم محدود جسم نامحدودو تصور کنه مگه امکان داره ما مخلوقات مادی خدایی که غیر مادی هست رو تصور کنیم .پس چرا بعضیا با عقل ناقصشون میخوان بگن خدا وجود نداره
    اگه کمی قرآن بخونید و آیاتش رو با علم امروز مقایسه کنید هیچ جای بحثی نمیمونه

    • (یه بحثی تو فیزیک و ریاضی هست به نام ابعاد .یک جسم یک بعدی نمیتونه دوبعدی رو تصور کنه وفکر میکنه وجود خارجی نداره .)
      این انسان سه بعدی که ازش حرف می زنید تا الان ۱۲ بعد را به اثبات رسانده. دوست عزیز داری تصور را با دانش مقایسه می کنی؟ معلومه که نمیشه تصور کرد. این بحث علمیه نه تصورات انسان ها. تصور آره نمیشه کرد ولی در علم هیچ چیز پنهان نمی مونه.

  76. سلام، من یک دانش آمور سمپادى (سازمان ملى پرورش استعداد هاى درخشان) هستم و خیلى دنبال این موضوع گشتم تا به این رسیدم:
    شما چیزی را فرض کنید که تمام خوبى ها و کرانات از جمله وجود، زیبایی، قدرت و … را شامل باشد. آیا آن چیز وجود دارد؟ خیر؟ پس دوباره تصور کنید چون من گفتم تمام کرانات از جمله وجود… یعنى چیزى که به آن فکر مى کنید باید وجود داشته باشد…
    مرسى از سایت خوبتون.

  77. اول یه تشکر میکنم از مطالب مفیدو علمیتون بعدش یه نقدی دارم ؛ به نظر من این کاملا اشتباهه که یه انسان با نظر دانشمندا بخواد به وجود خدا یه عدم وجودش پی ببره هرکسی‌از قدرت عقل برخورد داره و اینکه‌ برای پی بردن به وجود خدا بخواهیم از عقل بقیه استفاده کنیم توهین به عقله خودمونه
    خلاصه دوست داشتم نظر خودمم راجبه وجود یا عدم وجود خدا بگم
    اولا که اثبات وجود خدا یا عدم وجودش کاره هیچکس نیست چون‌چیزیه که نه دیده میشه نه مییشه حسش کرد پس اعتقاد به خدا کاملا سلیقه ایه
    در این مورد سلیقه من بیشتر با عدم وجودش سازگاره چون وجود خدا به نظر من کاملا بی معنیه چون وقتی که با علم‌ میشه به این نتیجه رسید که به وجود امدن دنیا کاملا اتفاقی بوده و هدایت دنیا به سمت ساختن موجوداتی مثله انسانم کاملا اتفاقی و زمان‌ بردار بوده پس دیگه چه نیازیه به خدا؟ خدا تا ۴۰۰ سال پیش نیاز بوده چون اون موقع علم جواب خیلی سوالارو‌ نداشته و به خدا ربطش داده خلاصه بازم این نظرات من عدم وجود خدا رو ثابت نمیکنه و فقط در حد یه دیدگاهه ولی من مطمینم اگه ۱℅ خدایی باشه (البته من کاملا معتقدم که نیست) این خدایی که اسلام معرفی کرده نیست البته میدونم این یه سایت علمیه و به مذهب ربطی نداره ولی خوب بیشتر کاربران تو نظرشون از همین خدا دفاع میکردن و منم به عنوان یه بحث خواستم جوابشونو بدم دلیل من از این حرفی که زدم کاملا مستند و دارای مدارکه هرکسی حرفمو قبول نداره مطالعه کنه مثلا برید کتاب تاریخ طبریو بخونید و ببینید پیامبراتو در حقیقت چی بودن برید سوره نسا رو بخونید مثلا ایه ۳۳ شو من قبلا عاشق خدا بودم‌یه مسلمون دو‌ اتیشه ولی وقتی قران‌ رو خوندم‌ کاملا نظرم عوض شد خواهش مندم اگه به اسلام اعتقاد دارید و اینجا دارید از خداتون دفاع میکنید حداقل یه دور‌ قران رو خونده باشید و بدونید که خداتون حرفش چیه دستوراش چیه

  78. امیررضا سعیدی

    سلام خانم ریاحی من یک سوال از شما داشتم که مدت هاست ذهن مرا مشغول کرده میدانیم که علیت یکی از مهم ترین استدلال ها برای خدا باوران است سوال من این است که آیا فیزیک کوانتوم علیت را نقض میکند

  79. به نظرم در هنگام بحث در این مورد باید تعصبات و مذهب را کنار گذاشت و بصورت علمی به جستجو و شناخت خدا پرداخت . من هم سالهاست مطالعه و تحقیق می کنم و مثل بقیه هنوز نتوانسته ام پاسخی مناسب برای یافتن ارامش پیدا کنم. در این بین تجربیات متناقضی هم به دست اورده ام که حل مسئله را مشکل ساز نموده . مثل تجربه خروج روح از بدن و مشاهده جسم که هنوز نتوانسته ام ماهیت انرا درک کنم. اینکه اصلا واقعا چنین اتفاقی افتاده یا فقط زایده ذهن بوده است بهرحال بهتر است تجربیات خودمان را برای حل این مسئله استفاده کنیم و فقط به گفته ها دانشمندان دیگر اکتفا نکنیم

  80. من پیشنهاد می کنم که همه کتاب “جهانی از عدم: چرا به جای هیچ، چیزی وجود دارد” رو بخوانید. خیلی عالیه. درک شما رو نسبت به جهان عوض می کند. من فقط یک جمله میگم: جهان اون طوری که ما انتظار داریم نیست بلکه آن طور که هست عمل می کند.

  81. عنوان این مطلب نادرست است.

    حوزه ی فیزیک کوانتوم جهان مادی است و ابزار مطالعه جهان مادی علم است که ابطال پذیر (falsifiable) است هیچ دخلی به فلسفه ندارد. خلط کردن این مباحث که یعنی گوینده الفبای کار علمی را نمی داند.

    این شخص هم که کتابی از او نقل شده عالم نیست بلکه روانشناس است. روانشناسی علم نیست.

    https://books.google.com/books?id=WRrzBgAAQBAJ&pg=PA43&dq=psychiatry+is+not+science+falsifiability&hl=en&sa=X&ved=0ahUKEwi98MD7uK3VAhWHuBoKHQ0WA7E4ChDoAQg5MAQ#v=onepage&q=psychiatry%20is%20not%20science%20falsifiability&f=false

    و گوینده اثبات علمی (مشاهده، آزمایش، ابطال پذیری) هم ارایه نکرده صرفا یک استدلال ارایه داده که لزوما غلط است. جایی که زمان وجود ندارد (پیدایش کائنات) علت و معلول–که هر دو تابع زمان هستند–نمی تواند وجود داشته باشند. آن دو نفر دیگر که نام برده شد (داوکینز و هاوکینگ) هر دو برای نپذیرفتن خدا دلایل علمی دارند.

  82. سلام خدمت شما.
    متن تاثیر گذاری بود اما کامل نبود.
    من به وجود خداوند هیچ اعتقادی ندارم چون وقتی میتونیم با استفاده از قوانین شگفت انگیز فیزیک جهان رو توصیف کنیم دیگه نیازی به خالقی نیست.
    در مورد بیگ بنگ که مشخصه جهان خودش به وجود اومده و نیاز به موجودی هوشمند نیست چون خود این انفجار وابسته به قوانینی بوده که متولد شده و فضایی غیر از فضا زمان براش فراهم بوده که این کار موجودی فرامادی نیست بلکه به واسطه قانون قبل از عالم بوده و کسی در به وجود اومدن اونها نقشی نداشته. خوشحال میشم که جواب قانع کننده ای به من بدید البته بعید میدونم. ممنون از شما

  83. (قدم اول همان قانون علت و معلول است که می گوید هر معلولی، علتی برای به وجود آمدن دارد، در غیر اینصورت ماده از هیچ به وجود آمده است که به هیچ وجه منطقی نیست.)
    این متن بالاتون غلط مطرح شده. اگه اثبات خدا به این باشه که بگیم منطقی نیست ماده از هیچ به وجود آمده باشه و به نوعی نمی تونه همینطوری به وجود آمده باشه. خب خدا هم منطقی نیست که از هیچ به وجود آمده باشه و خودکار به وجود آمده باشه یا از قبل وجود داشته بوده و اینکه خدا اول بود. اصلا کلمه خدا از اول بود منطقی نیست. اگه خدا از اول بود پس ممکنه ماده هم از اول بوده باشه. چطور ممکنه یک موجود از قبل بوده باشه برای شما منطقی باشه ولی اینکه بگید ماده از قبل وجود داشت بعد ما رفته رفته به وجود آمدیم غیر منطقی باشه؟
    شما بهتره اول اثبات کنید چطور ممکنه خدا از اول بوده باشه و به وجود نیامده باشه. این کلمه از اول بود را توصیف و به اثبات برسانید. بعد بیاین مسائل را به هم ببافید تا وجود خدا را اثبات کنید. راه و فلسفه شما اشتباهه. تو مسیر اشتباهی برای قانع کردن خودتان رفتید.

  84. (بنابراین زمان خودش با ماده و فضا آغاز شده است! پس بحث کردن در مورد زمان قبل از خلق کائنات کاملاً اشتباه است. زیرا زمان خود با کائنات متولد شده است.)
    این جمله اشتباه است. قبل از اینکه شما خدا را با زمان دنیوی مقایسه کنید بهتر است خوب معنی زمان را در فیزیک بخوانید. در فیزیک چیزی به نام زمان وجود خارجی ندارد. اصلا پدیده ای به نام زمان وجود ندارد. مثل این است که بگوییم گرما وجود دارد ولی می دانیم گرما وجود خارجی در فیزیک ندارد ما آن را گرما احساس می کنیم. وقتی ماده شروع به حرکت کند، بر اساس عوامل شیمیایی مثل اکسیژن ترکیب شود. وقتی با برخورد بهم ترکیب شوند به آن میگوییم زمان یعنی جسم سالم در حال پوسیده شدن است و این را می نامیم زمان انسانی رشد می کند = زمان. ولی زمان وجود ندارد. ما آن را ساخته ایمن برای درک حرمات و واکنش های ماده. پس زمان وجود ندارد و فقط ماده است.
    پس لطفا با سفسطه برای توصیف چرا خدا از اول وجود دارد سعی بر قانع کردن نداشته باشید. حرف های شما علمی نیست.
    زیرا اگر بگوییم ماده با وجود آمدنش زمان را به وجود آورده و برای خدا زمان بی معنی است و کلمه قبل از ماده و آفرینش و اینکه قبلش که زمان نبوده چطور خدا به وجود آمده اشتباه است زیرا کلمه قبل با بی زمانی متناقص است اشتباه است. اگر خدا در بی زمانی از هیچ چیزی را به وجود آورده باشه حتی اگر معنی زمان را در ماده قرار دهیم پس خدا در بی زمانی باید بدون حرکت و هیچ اراده ای می بود. چون چیزی به نام قبل نداریم خدا هم بی حرکت و بی فکر و قدرت و توانایی باید می بود. اگر در بی زمانی موجب خلق شده پس برای خدا هم زمانی طول کشیده تا جهان را خلق کنه. پس باز هم میرسیم سر نقطه اول. خدا باید از جایی به وجود می آمد.
    همچنین بی زمان بودن دلیل بر وجود خدا نیست زیرا اگر در بی زمانی خدا اول بود پسص این هم باید شدنتی باشه که خود بی زمانی، موجب خلق جهان ماده شده باشه که زمان در آنجا باشه. البته اگر زمان در نزدتان این باشه.
    زیرا زمان با آن چه که فکر میکنید متفاوته و اصلا زمان وجود ندارد. بهتره بیشتر مطالعه کنید در مورد تعریف زمان در فیزیک. خود فیزیک چیزی با نام زمان را قبول ندارد و همین الان هم میگوید در دنیای ما زمان وجود ندارد. پس حتما در نظر شما ما الان باید بی حرکت باشیم چون زمان وجود نداره. خیر دوست عزیز، معنی زمان با آنچه که فکر میکنی متفاوته. به فعل و انفعالات اطراف می گویند زمان.

  85. علم ربطی به خدا نداره با فلسفه سرکار داره ایا جهان بینهایت اتفاقی خلق شده یا خالقی وجود داره. فلسفه وخدا و ادیان به دنبال چرا علتها رو میگرده
    ربطی به علم نداره علم در انحصار بعد مادی هست نه ماورا متافیزک نقض کردن علم ووووووثابت کنه پیام بده
    علم وخدا نیاید قاطی شود

    عدم وجود خدا یا بودنش کسی نمی تونه ثابت کنه آیا کسی هست ؟

    • دوست عزیز، فلسفه در وحله اول نیاز به یک فرمول و اثبات های علمی دارد. فلسفه ای که بر اساس خرافات بنا شده باشد از پایه درهم شکستست. به نوعی، تنها بر محور یک علم و دانشی ثبت شده، فلسفه مفهوم می پذیرد.
      شما نمی توانی به چیزی معنای فلسفی بدهی که بنیاد و پایه های خرافی داشته باشد. مانند این است من اول بیایم بگویم که خدا اول در چهره گل پدیدار شده و در زمین قرار گرفته بعد بیام بر اساس دین و اعتقاداتم که همه آن ها حاصل باور های خودم است به این مفهوم معنای فلسفی ببخشم!

  86. علم ربطی به خدا نداره با فلسفه سرکار داره ایا جهان بینهایت اتفاقی خلق شده یا خالقی وجود داره. فلسفه وخدا و ادیان به دنبال چرا علتها رو میگرده
    ربطی به علم نداره علم در انحصار بعد مادی هست ماورا متافیزک نقض کردن علم نقض میکنه
    علم وخدا نیاید قاطی شود حتی با مسائل دینی

    عدم وجود خدا یا بودنش کسی نمی تونه ثابت کنه آیا کسی می تونه ثابت کنه یا نه
    هست ؟ بام

    نظر شما در انتظار تایید است

  87. یک سئوال : اگرخدایی وجود ندارد چرااینقدربحث ودرگیری فکری راجع به چیزی که وجود ندارد است . مگرمی شودچیزی که وجودنداردذهن تمامی انسانهارادرطول تاریخ بشرمشغول کند.پاسخ من این است : حتما”چیزی وجودداردکه خداست.

    • بگذار من هم از شما سوالی بپرسم. البته از آن آدم هایی نیستم سوال بپرسم و خودم پاسخ دهم و هدفم از شبه سوال ها، جلب توجه و اثبات اینکه من بیشتر می دانم باشد.
      سوال: اگر انسان ها خوراک اصلی شان خاک نیست چرا بسیاری از دانشمندان، پزشکان و شمار زیادی از قبیله ها و مردم مناطق مختلف به خاک خوری اعتقاد دارند و در مورد خوردن خاک و اعجاز های آن صحبت می کنند؟
      سوال: اگر معجزه شفا یافتن تنها در دین اسلام واقعی است، چرا سنت های دیگر، دین های دیگر و حتی بی دین ها و بی خدا ها هم بر طبق باورهای دینی و بی دینی به مانند: دست بودا، باور به نیروانا و وجود نیرویی در انسان ها، باور به بت و شماری دیگر از باور ها شفا می یابند؟

  88. دوتا قایق کاغذی باهم حرف میزدن یکی میگه تاحالافکرکردی ماازکجااومدیم وکی ماروساخته ؟ اون یکی میگه : به نظرمن که خودمون به وجوداومدیم .
    قایق اولی میگه پشت سرت یه برگ کاغذهست همون چیزی که ماازش تشکیل شدیم چرامثل مانمیشه ؟
    این یه مثال ساده بودحالابحث اینکه جاندارهست یانیست جداست که اصلا”جان ویاهمون روح چی هست که بعضیادارن بعضیاندارن ومابهشون میگیم مرده واونایی که زنده هستن اصلاچرامیمیرن چی ازشون کم میشه ….
    اونهایی که خداروانکارمیکنن ته دلشون میدونن که خالقی هست ولی یابخاطرلج بازی ویابه خاطراینکه خدا برخی کارهارابراشون ممنوع کرده میخوان کل قضیه روانکارکنن تاوجدان راحتی برای انجام بعضی کارهاداشته باشن وگرنه چه دلیلی داره خالق روانکارکرد؟
    شمااین کتاب های دینی قرآن انجیل تورات و… بخونیدچه چیزبدی توشون هست ؟ جزاینکه مردم روبه کارنیک ورفتارنیک دعوت میکنه ؟ بهتره برای انجام کارهای زشت وگناه دنبال پاک کردن صورت مساله وانکارنباشیم گناه کردی توبه کن دیگه انجامش نده کاری نداره که ….
    وقتی تورحم مادربودین کل دنیای شماهمون جابود اصلا ازوجوداین دنیااطلاع داشتین ؟ پس مطمئن باشید دنیای دیگه ای هم هست که خوبها رو ازبدها جدامیکنن تا بدهادیگه به خوبها آزار نرسونن .چون بدها نتونستن از امتحان ومرحله اول قبول بشن .

    • (دوتا قایق کاغذی باهم حرف میزدن یکی میگه تاحالافکرکردی ماازکجااومدیم وکی ماروساخته ؟ اون یکی میگه : به نظرمن که خودمون به وجوداومدیم.)
      آقا محمد، من قصد توهین ندارم. ولی تفکر شما برابر با مثالی که برای قانع کردن خودتان زده اید بسیار بچه گانه و کوته وارانست. من به خدا ایمان دارم و بی خدا نیستم. ولی این کاملا به شخص خودم مربوط است و نیازی به سفسطه و چیدن آسمان و ریسمان برای به اجبار قانع کردن مردم و تغییر تفکرشان برای اینکه مثل من فکر کنند ندارم. همچنین در برابر کسانی که قصد دارند با طرح پاسخ های عاطفی، بچگانه و خرافی که به علم ربط می دهند قصد اثبات غیرمنطقی وجود خدا را دارند هم با شدت تمام با پاسخ های علمی می ایستم و خواهم ایستاد.
      دوست عزیز قبول داشتن خدا و یا نداشتنش کاملا یک مسئله شخصی است و با هیچ علم و فلسفه ای نمی توان به هدف اثبات وجودی که اصلا هیچ شناختی ازش نداری برسی. شما می گویید قرآن، فرد بودایی می گوید سخنان بودا و فلانی هم می گوید انجیل و فرد دیگری می گوید کتاب مقدس زرتشت. اما چیزی که مطرح است این است که شما از خانواده ای به دنیا آمده اید که مسلمان (شیعه یا سنی)، بودایی، مسیحی یا زرتشتی هستند و آن ها مهر اعتقاد، باور و دین خودشان را بر پیشانی تان به مانند مهر بردگی هک کرده اند. پس، چیزی که شما فکر می کنید، اصلا و ابدا قابل بحث و مهم نیست و ارزشی ندارد. زیرا توهمی بیش نیستند.
      من به دنیای دیگر ایمان دارم. زیرا آن دنیا را با چشمان خودم و حقیقتا دیدم. ولی آنگونه که ادیان مختلف می گویند نبود. ۴ بار دنیای دیگری را دیدم. ولی آیا حرف من برای شما ارزشی دارد؟ اگر ۱۰۰ نفر شویم چه؟ ۱۰۰۰ نفر؟ باز هم ارزشی ندارد. زیرا این ها علمی نیستند. زیرا باور من، دیده ها و مشاهدات من، برای اهدی سند و اثبات نیست. حتی اگر ۱۰۰۰ پیرو و باور کننده داشته باشم که بگویند آن ها هم دیده اند. باز هم نیاز به اثبات علمی هست تا پذیرفته شود.
      ولی آن حقیقت هست. من آن دنیا را دیدم و از رازهایی خبر دارم که با گفته های تمام ادیان حتی قرآن هم متفاوت است.

      • هرچقدرهم که بحث وگفتگوراجع به این موضوع شودبه جایی نمیرسدنه علم بشر آنقدرهست که بتواندتوضیح دهدونه مدرک وادله ای وجودداردتنهاچیزی که واقعا”هست این است که همه مابه زودی سفری پیش روخواهیم داشت چه بخواهیم وچه نخواهیم ماکوچک تروضعیف ترازآنی هستیم که بتوانیم تغییری ایجادکنیم .
        چه خداودنیاهای دیگرراباورکنیم چه نکنیم فرقی برای مانداردهمه فقط یک مسیرپیش روداریم .پس ازمرگ همه چیزمشخص میشود.

  89. اگه دنبال برهان هستین اینم چندتانمونه:
    برهان حرکت که ابتدا از سوی ارسطو مطرح شده است، در کتابهای کلامی و فلسفی نیز به عنوان یک دلیل بر اثبات خداوند مطرح بوده است. روند استدلال در این برهان به این صورت است:
    • مقدمه۱. موجودهایی که در عالم مشاهده می‌شود، همگی تغییر می‌کنند و حرکت دارند. [۴]
    • مقدمه۲. بر اساس اصل علیت، هر حرکتی نیاز به محرّک و موجودی دارد که آن حرکت را ایجاد کرده باشد.[۵]
    • مقدمه۳. به جهت اینکه دور و تسلسل در میان علت‌ها، ممکن نیست، پس نیاز به محرّکی است که خودش ثابت باشد و حرکت و تغییری نداشته باشد. [۶]
    • نتیجه: بنابراین، وجود خدا به عنوان موجودی که هیچ حرکتی ندارد و همواره ثابت است، اثبات می‌شود.
    • برهان حدوث یا دلیل حدوث که در میان متکلمان طرفداران بیشتری دارد، بر این ویژگی مشترک موجودهای عالم تکیه دارد که تمامی آنها به غیر از یک موجود، زمانی نبوده‌اند و بعد بوجود آمده‌اند و حادث هستند. در این استدلال، حادث، موجودی است که زمانی نبوده‌اند و هر کدام در یک زمانی مختص به خود بودجود آمده‌اند. [۷]
    • این استدلال بیان می‌کند:
    • مقدمه ۱: تمام موجودهایی که در عالم مشاهده می‌شود، حادث هستند.[۸]
    • مقدمه ۲: بر اساس اصل علیت و باطل بودن دور و تسلسل، هر موجودی که زمانی نبوده و بعد بوجود آمده است، نیاز به خالقی دارد که خودش حادث نیست. [۹]
    • بنابراین، خدا به عنوان موجودی که همیشه بوده است و بقیه موجودها را در زمان بوجود آورده است، ثابت می‌شود.
    • برهان وجوب و امکان که بیشتر در میان فلاسفه طرفدار داشته است و می‌توان آنرا مهم‌ترین برهان فلسفی تا زمان ملاصدرا دانست، بر دو مفهوم وجوب و امکان تکیه دارد. بر اساس این دو مفهوم، موجودات، در یک تقسیم بندی کلی به دو دسته ممکن الوجود و واجب الوجود تقسیم می شوند. موجود ممکن موجودی است که وقتی به تنهایی و بدون علتش آنرا در نظر بیگریم، نه بودن برایش واجب است و نه نبودن. یعنی این موجود به خودی خود، نه لازم است که باشد و نه لازم است که نباشد.
    • در مقابل، واجب الوجود، موجودی است که وقتی آنرا به تنهایی در نظر می‌گیریم، حتما باید باشد و از نظر عقلی، اصلا نمیتوان تصور کرد که نباشد. [۱۰]
    • بر اساس این استدلال:
    • مقدمه۱. تمامی موجودهایی که در عالم می‌بینیم، ممکن الوجود هستند یعنی وجود برایشان ضروری نیست، همانطور که نبودن نیز برایشان ضروری نیست.
    • مقدمه۲. بر اساس اصل علیت و باطل بودن دور و تسلسل، هر موجودی که وجود داشتن و وجود نداشتن برایش ضروری نباشد، برای موجود شدن نیاز به علتی که وجود برای آن ضروری است یعنی نیاز به واجب الوجود دارد.
    • نتیجه: عالم علتی دارد که واجب الوجود است و نیازمند به هیچ موجود دیگری نیست.
    • قرآن مجید در آیه۲۸ سوره«بقره» با ذکر یکى از پدیده هاى شگفت انگیز آفرینش، انسانها را متوحه وجود پرودگار مى سازد، در واقع، قرآنمجید در این آیهبراى اثبات وجود خدااز نقطه اى شروع کرده که براى احدى جاى انکار باقى نمى گذارد و آن مساله پیچیده حیات و زندگى است.
    نخست مى گوید: (چگونه شما خدارا انکار مى کنید در حالى که اجسام بى روحى بودید و او شما را زنده کرد و لباس حیات بر تنتان پوشانید)؛ «کَیْفَ تَکْفُرُونَ بِاللّهِ وَ کُنْتُمْ اَمْواتاً فَاَحْیاکُمْ».
    قرآن به همه ما یادآورى مى کند که قبل از این شما مانند سنگ ها، چوب ها و موجودات بى جان مرده بودید، و نسیم حیات اصلاً در کوى شما نوزیده بود.
    ولى اکنون داراى نعمت حیات و هستى مى باشید، اعضاء و دستگاه هاى مختلف، حواس و ادراک به شما داده شده، این هستى و حیات را چه کسى به شما عطا کرده آیا خود به خویشتن دادید؟
    بدیهى است هر انسان منصفى بدون هیچ تردید اعتراف مى کند این نعمت از خود او نیست، بلکه از ناحیه یک مبدا عالم و قادر به او رسیده است.
    از کسى که تمام رموز حیات و قوانین پیچیده آن را مى دانسته، و بر تنظیم آن قدرت داشته.
    آنگاه جاى این سوال است: پس چرا به خدایى که بخشنده حیات و هستى است کفر مى ورزید؟.
    امروز براى همه دانشمندان مسلّم شده، ما در این جهان چیزى پیچیده تر از مساله حیات و زندگى نداریم؛ چرا که با تمام پیشرفت هاى شگرفى که در زمینه علوم و دانش هاى طبیعى نصیب بشر گردیده، هنوز معماى حیات گشوده نشده است.
    این مساله آن قدر اسرارآمیز است که افکار میلیون ها دانشمند و کوشش هایشان تاکنون از درک آن عاجز مانده، ممکن است در آینده در پرتو تلاش هاى پى گیر، انسان از رموز حیات، تدریجاً آگاه گردد، ولى مساله این است: آیا هیچ کس مى تواند چنین امر فوق العاده دقیق، ظریف و پر از اسرار را که نیازمند به یک علم و قدرت فوق العاده است، به طبیعت بى شعور که خود فاقد حیات بوده است نسبت دهد؟
    اینجا است که مى گوییم: پدیده حیات در جهان طبیعت بزرگ ترین سند اثبات وجود خدااست که پیرامون آن کتاب ها نگاشته اند، و قرآندر آیه فوق مخصوصاً روى همین مساله، تکیه کرده است.
    پس از یادآورى این نعمت، دلیل آشکار دیگرى را یادآور مى شود و آن مساله «مرگ» است مى فرماید: (سپس خداوند شما را مى میراند)؛ «ثُمَّ یُمیتُکُمْ».
    انسان مى بیند اقوام، خویشان، بستگان و آشنایان یکى پس از دیگران مى میرند و جسد بى جان آنها زیر خاک ها مدفون مى شود، اینجا نیز جاى تفکر و اندیشه است، چه کسى هستى را از آنها گرفت؟
    اگر هستى آنها از خودشان بود، باید جاودانى باشد، این که از آنها گرفته مى شود دلیل بر این است که دیگرى به آنها بخشیده.
    آرى آفریننده حیات، همان آفریننده مرگ است، چنان که در آیه۲ سوره«ملک» مى خوانیم: «الَّذی خَلَقَ الْمَوْتَ وَ الْحَیاهَ لِیَبْلُوَکُمْ اَیُّکُمْ اَحْسَنُ عَمَلاً»؛ (او خدایى است که حیات و مرگ را آفریده که شما را در میدان حسن عمل بیازماید).

    • درود بر شما آقا محمد
      از آنجایی که ادامه بحث برای شما تا اندازه ای خواستنی هست ولی از روی ادامه دار شدن این موضوع در نظرات اقدام نکردم. به همین دلیل، به متن نوشته شده شما پاسخی بی رویه نمی دم تا بلکه به حرص و طمع بیشتر دانستن گرفتار نشوم. فقط چند پیشنهاد برای پیشرفت سطح آگاهی هردومان می دهم.
      برخی از متن نوشته شده شما تا به اندازه دید ذهن و آگاهی نه چندان بالای این جانب صحیح، برخی ارتباطش بی اساس و برخی گمراه کننده و برخی هم نادرست می باشند و علاوه بر اینکه به راحتی می توان چندی از آن ها را با ارائه فلسفه و دانش بدست آمده از اساسش رد کرد، پیشنهادم ان است که خود آستینی بالا زنید و تا به اکنون که برای اثبات حقانیست باورها و دانسته هایت اقدام کرده ای. اینک پژوهشی علمی و فلسفی از روی علم، نه بر دین و اعتقاد، با دیدگاه منفی انجام بدی. به این صورت خودت متوجه اشکالات متن بالا و بسنده کردن به چند متن برهانی خواهی برد.
      هر چند از علم دور شده ایم. ولی این یک پیشنهاد دوستانه و آخرین پیام من به شماست، به نظر من حتی اگر همه چیز دروغ باشد و با فهمیدن آن، دیگر انسانیتی بر من نماند هم، باز باید در پی دانستن حقیقت بود و برای این منظور بایستی از تعصبات خارج شد. من به خدا ایمان دارم ولی اگر قرار باشد دیدگاه های یک بی خدا را رد کنم، هیچوقت به حقیقت نخواهم رسید. اگر فردی ادعای دانستن و اشتباه خواندن دیدگاه فردی را داشته باشد، بایستی بجای توجیه، یک طرح علمی برایش داشته باشد.

    • درود بر شما
      یک سوال از شما دارم چرا خدایی باید من را با این عقل ناقص بیافریند و من را بوسیله شیطان که به قول ادیان افریده خود خداست بفریبد و بعد از من توقع این را داشته باشد که اشتباه نکنم و ره درست رابروم این با عقل ناقص من جور در نمی اید مگر خدا بی نیاز نیست چه نیازی به خوبی ما دارد؟چرا خداوند خواسته های خودش از بشر گمراه را مستقیم وبدون رودر بایسی نخواست ؟و راهنمایی های لازم را به تک تک بشر مستقیم نگفت؟ من با این عقل کمم بچمو گمراه نمیکنم و بعد مجازاتش کنم

      • شما اگر کسی رو دوست داشته باشید امتحانش می کنید که ببینید آیا واقعا اوهم شمارا دوست دارد؟
        هرکسی لایق دوستی شما نیست!
        شاید به صورت تمثیلی قصه سیمرغ عطار در منطق الطیر پاسخگوی شما باشد
        شیطان هم اسطوره بدیست
        حسودی
        دروغ گویی
        وسوسه
        کینه
        غرور
        خود برتر بینی و…
        هرانسانی که اینهارا دارد خودش شیطان است
        نه بهشت نه جهنم نه شیطان در بیرون ما نیست همه در خود ماست…
        ای انسان عمیق تویی!اگر عمقی هست در توست
        ش.ت
        موفق باشید

        • و اگر ما کامل آفریده می‌شدیم یا اصلا بوجود می آمدیم دلیل زندگی مان چه بود؟
          خب می نشستیم یک جا نه تلاشی می کردیم نه بدی بود که باما مبارزه کند و عقلمان هم کلا به هرچیزی می رسید
          پس اصلا چرا زندگی می کردیم!
          خب انسان از ابتدای بشریت یا اول تولدش که کامل نبوده!
          اندک اندک از راه مبارزه با تضاد ها تکامل بوجود می آید
          اگر هرچیزی ضدی نداشت باشد شناخته نمی شود
          مثلا زیبا نبود زشت معنی داشت؟
          شب نبود روز معنی داشت؟
          پس حالا اگراسطوره بدی( شیطان )وجود نداشت
          اسطوره خوبی(انسان) قابل شناخت بود؟
          نمیدونم درست میگم یا نه ولی میگن
          همین بیگ بنگ از برخورداضداد یعنی ماده(الکترون)با پاد ماده (پوزیترون)بوجود آمده
          پس تا تضاد در میان نباشد اصلا شناختی درکار نیست
          حرف موریس مترلینگ هم جالب هست قریبا همچین سختی در کتاب اندیشه های یک مغز بزرگ هست:
          کسی که حقیقتا خدارا بشناسد دیگر او خواهد شد و اینجا نخواهد بود!

  90. اثبات وجود خدا و یا عدم وجود خدا نه با فلسفه امکان دارد نه با زیست شناسی نه با فیزیک نه با علم غیب و متافیزیک .
    این میز یه سازنده به اسم نجار دارد پس این دنیا و هستی هم سازنده دارد به نام خدا که در دوران مدرسه به ما یاد می دادند مسخره بود . هاوکینگ و داوکینز هم از توحرفاشون می تونی ایراد در بیاوری . مخصوصا داوکینز . فلسفه اسپینوزایی و ابن عربی و همه خدایی و وحدت وجود هم ایراد داره .
    فقط وفقط فقط اعتقاد به خدا یا عدم اعتقاد به خدا الله یهوه کریشنا اهورا مزدا از طریق تجربه و بصیرت درونی اشخاص تو این دنیا به وجود می آید . یه حس درونی یه اعتقاد درونی یه کشف درونی . بحث ها بیهوده هست .

  91. قوانین طبیعت خلق شده اند !

    سلام .
    مقاله خدا و مباحث کوانتوم را در این لحظه مطالعه کردم .
    بسیار زیبا و جالب بود .
    بسیار متشکرم .
    امیدوارم از این نعمت خدادادی که بینش شمارا به جهان خلق شده ( و با قوانین طبیعی وضع شده ) باز نموده است در جهت رشد و تعالی استفاده کنید و شکرش را به جا آرید . و از این علم به عمل برسید و مراقبش باشید !

    بنده نیز پیشنهاد می کنم در مورد (نظریات فیزیک کوانتوم – کیهان شناسی در قرآن کریم ) یک مطلب بنویسید .
    کلید این مقاله در مقایسه کلمات هم خانواده در زبان عربی است !

    برای مثال :آیه ابتدایی سوره تکویر ” اذا الشمس کورت” کلمه ( کورت ) در زبان عربی است که به پیچیدن دستار یا عمامه اشاره دارد در حالی که نحوه عملکرد مکش یک سیاهچاله به این شکل است .

    و یا نظریه ی بیگ بنگ اشاره به شکافنه شدن آسمان ها و زمین در حالی که به هم پیوسته بودند دارد ( قرآن کریم سوره انبیا / آیه ۳۰ )

    موفق باشید .

  92. دوست من، این یک بحث علمیه. نه پیش گویی و ریشه یابی پیشگویان قدیم.
    در علم نه مذهب جای دارد نه پیشگویی. اگر بر وصف پیشگویی ها باشد. خیلی قبل تر از اینکه اسلامی وجود داشته باشد و پس از آن هم پیشگویان، شاعران و نویسندگانی که همکنون کتاب ها و آثارشان موجود است نیز، وجود داشته اند که در مورد ماشین های پرنده، کرات آسمانی و حتی دانش پزشکی پیشگویی های دقیقی کرده اند. برید تحقیق کنید ببینید که اولین بار چه کسی قبل اسلام تمامی کرات منظومه شمسی را به ترتیب نام برده است.
    نمونه اش نویسنده ای به نام ویکتور هوگو که حتی در مورد اعماق زمین هم گفته که دارای هسته و گوشته و پوسته است و مواد مذاب دارد. آن زمان همه کتابش را خرافی و تخیلی می دانستند.
    با این چیزا نمیشه چیزی را اثبات کرد. لطفا علم را با مذهب قاطی نکنید. لطفا دست از این نوع اثبات های بی اساس بردارید. علم نیاز به اندیشه دارد نه باور و باور هم جای خود دارد.
    تشکر

  93. سایتتون بسیارعالی ومفیده من که خیلی استفاده کردم. واقعاتبادل نظرات بدون هرگونه غروروتعصب، علم سازه

  94. خیلی جالبه که میگید کوانتوم در قرن بیستم کشف ‌‌‌شده پس چطور حضرت مولانا در زمان خودش در باب آفرینش به تمام قوانین کوانتومی اشاره می کند. به نظر من تمام قوانین کشف شده چیزی جز سرقت اطلاعات نیست وگرنه چطور میشه یه آدم معلول که حتی قادر به حرف زدن نیست به تئوری بیگ بنگ بپردازه. در ضمن اگر خواستید میتونم بهتون کتابی معرفی کنم که در سال ششصد هجری نوشته شده و تمام اتفاقات بیگ بنگ و جهان های تو در تو درش توضیح داده شده. حضرت علی میگه نادان ترین مردم کسی است که فکر می کند بقیه نادانن یا حق

  95. با سلام ووقت بخیر خدمت محققان کشف جهان هستی وخداشناسی من تحقیقات زیادی ندارم اتفاقی هم مطالب شمارو خوندم مو به مو وخط به خط به این نتیجه رسیدم هرمعلولی که علت خاص خودش را دارد ربطی به عوامل خارجی ندارد مثلا بنده مریض شدم بِخاطر انکارخدا خدابیکارنیست که منو ناقص کنه وعذاب بده چون در قران فرمود به بنده ام که به من منکر شود هیچ کاری ندارم تا روزقیامت خب اگه کار نداره هرچی هم بخواد بهش میده پس چراخداوند اونو عذاب میده یعنی خدای که خیلی بزرگتراز افکارماهاس چرا باید منو عذاب بده میخوادبزرگی خودش رو با ناقص کردن من به خودم ثابت کنه من خالق تو هستم مراقب حرفات باش نه خدای واقعی خالق یک انرژی بسیاربسیار بزرگ که همه ماها ذره ای از این انرژی هستیم ووابسته به ان انرژی هستیم درمورد بهشت وجهنم بنظرمن افکار خودم هست چون انرژی هر فکری بخوای راجبش کنی همون تاثیر رو روی خودت میذاره چه فکر خوب کنی وچه بد اگه فکر خوب کنی به خودت تلقین کنی این انرژی رشد میکنه به حدی میرسه چه در وجود خودت بلکه بر دیگران تاثیر میگذاری واین میشه بهشت تو و اگر افکارت منفی باشدپس میشود جهنم تو هر بلای که سر خودمون میاریم ربطی به خالق جهان هستی نداره این خود ماهستیم به خودمون بد میکنیم خودمون رو بدبخت فرض میکنیم پس افکار منفی گرای رو بیرون بریزید انچه که تو میبینی ومیشنوی باور نکن چون خالق واقعی خودت هستی چون این خودت هستی داری برای خودت تصمیم میگیری وفکر میکنی وانجام میدی وهمه نتیجه افکارت واعمالات برمیگرده به انرژی که در درونت هست واصل انرژی مثبت هست منفی گرای رو قبول نمیکنه پس همیشه مثبت گرا باشید تا زندگی خودت رو بهشت کنی

  96. درود اگر ما انفجار بزرگ و منجمله فرگشت رو بپذیریم خالق چه کاره هست تماشاگر یا ناظر؟هیچ چیز نبوده جز خالق پس فقط خالق بوده در نتیجه خالق مواد اولیه جهان رو از وجود خودش به وجوده اورده پس خالق مادی هست اگر از هیچ پس میتواند خود جهان از هیچ به وجود اید همینطور که هاوکینگ و انیشتین اشاره کرده اند در ضمن اگر خدا خالق نداشته پس خود به خود ایجاد شده پس جهانم به خودی خود میتواند ایجاد شود

  97. من هنوز قانع نشده ام که خدا هست یا نیست.ولی میتونم بگم که به نظر من این چیزی که فرید هویل گفت غیر منطقیه.چون موجوداتی رو تو طبیعت میبینیم که بر اساس ویژگی های محیطی که توش هستن بجود اومدن مثل خرس قطبی که تو قطب نمیمیره ولی مطمعنا یه شتر توی قطب میمیره.ینی چیزایی که تو محیط قطب وجود داره مثل آب و چیزایی که تو بیابان بسیار کمیابه مثل آب تو بوجود اومدن خرس قطبی و شتر تاثیر داشته. پس میتونیم بگیم که اگه به جای کربن یه ماده دیگه بود شاید ما باز وجود داشتیم ولی به شکل دیگه.

  98. سلام دوستان من فکر میکنم این بحثها بجز سر درگم کردن خودمون چیز دیگه ای نداره و هرچی گشتم چیزی بجز شعر عطار نتونست منو اروم کنه که یه جورایی من و شما و کل کاینات‌و خدا که البته به نظر من قانون درهم تنیدگی و پیوستن تمام اجزای کاینات هست چنان درهم پیچیدیم که اصلا تفکیک ناپذیر نیستیم
    عقل کجا پی برد شیوه سودای عشق
    باز نیابی به عقل سر معمای عشق
    عقل تو چون قطره ای مانده ز دریا جدا
    چند کند قطره ای فهم ز دریای عشق
    ما هممون قطره قطره های دریاییم در تنهایی قطره ایم ودر کل خود خدا یا همون دریا بدون قطره دریایی وجود نداره و بدون دریا قطره ای وفکر میکنم نیستی اصلا نیست وما همیشه بودیم و خواهیم بود فقط از صورتی به صورت دیگر تبدیل میشم وتا مثبت بیهایت ادامه داره چیزی که اغاز نداشته پایان هم نداره وعلم هم پایان نداره فکر هم پایان نداره ما میتونیم بپیچونیمش و میتونیم ساده ببینیم و در حال زندگی کنیم

  99. علیرضا رئیس زاده

    سلام به همه دوستان.
    درباره خدا شناسی دو مطلب هست که باید دربارش تحقیق کرد : ۱ ـ اثبات وجود خدا ۲ ـ وحدت وجود خدا
    این دو مطلب از هم جدا هستند ومطلب اول خیلی ساده و دومی خیلی پیچیده هست.
    اثبات وجود:
    عقل سالم می گه
    وجود هر چیز نشانه وجود خالق اونه.مثل هر وسیله دست ساز انسان.
    پس نیازی به مطالب پیچیده مثل کوانتوم و..نیست.
    چند تا از راه های اثبات وجود خدا :
    ۱ ـ برهان علیت
    ۲ ـ برهان غایی
    ۳ـ برهان نظم
    ۴ ـ برهان احتمالات
    و …
    توضیحاتش طولانی می شه همین سر تیتر ها رو تو اینترنت سرچ کنید و نتایجش مطالعه کنید.
    وحدت وجود :
    یعنی خالقی که وجودش اثبات شد شریک دارد یا ندارد؟
    ساده ترین شکل اثباتش اینه که اگر جهان یک حکومت در نظر بگیریم با تغییر حاکم اون باید قوانین اون حکومت تغییر کنه.
    ولی اگر از دیدگاه من قوانین نگاه کنید میبینید که قوانین تغییری نکرده و تاریخ رو هم مطالعه کنید.دانشمندا می گن تاریخ در حال تکرار فقط شخصیت ها و ابزارشون تغییر شکل میده.نیکان میان و به مردم خدمت می کنن.ستم گران میان و مردم آزار میدن در گذشته با شمشیر و شکنجه حالا با موشک و تانک و فشار سیاسی.
    ـ قانون جذب قطب های مثبت و منفی و جنس نر و ماده :
    این قانون اساس ادامه جهانه.یک لحظه تصور کنین این قانون عوض شه.همه چیز از حرکت می ایسته.جفت گیری انجام نمیشه و نسل ها نابود می شن.
    ـ مفاهیمی مثل تیزی،زبری،نرمی،سختی،ترشی،شیرینی،احساس سردی و گرمی،حرارت،نور و … که همه ی علوم بر اساس اون ها بنا شده هرگز تغییری نکرده.اگر تغییر می کرد کل جهان تغییر می کرد و هیچ علمی بر اساس علم دیگه بوجود نمی آمد مثل علم مهندسی مکانیک که بر اساس ریاضی و فیزیک و شیمی بوجود آمده.
    ـ شاید بعضی ها بگن پس این همه علم در طول تاریخ تغییر کرده و ازبین رفته چی؟؟؟؟؟علم دیدگاه ما به قوانین طبیعته.اون دیدگاه های اشتباه این تصور ایجاد می کنه که طبیعت مشکل داره در صورتی که در آینده یک نفر با دیدگاه درست علم درست رو معرفی می کنه و علم غلط از بین میره.دیدگاه مشکل داره نه طبیعت.

    پس چون قوانین حکومت تغییر نکرده حاکم یکیه.
    البته این توضیحات به زبان ساده ی به زبان فلسفس آدم دیوانه میکنه.
    تو خداشناسی دنبال مطالب پیچیده نرید مگر سطحدانش و فهم تون با اون مطلب هم خوانی داشته باشه.وگرنه گیج می شین و از همونی هم که هستین می مونین.
    امیدوارم مفید باشه و استفاده کنید.

  100. فردی خورشید پرست می گفت شما اشخاص را می پرستید ومن میترایی .خوب همین چند سال پیش بود واگه گداخت را که فقط چند ثانیه انرژی کسب می کند که همان ساختار خورشید است .اگه چونان افتاب بتوان زمان طولانی. کسب انرژی نمود .ایا ان فرد همچنان خدایش خورشید خواهد بود

  101. درجستجوی حقیقت

    سلام عرض ادب خانم ریاحی
    شما از شعور کیهانی که در پشت پرده عالم وجود دارد حرف زدید و انسان هم که اشرف مخلوقاتش حال نظر شمارو جلب میکنم به یک همزاد پنداری ساده
    فرض کنید جای یک طفل نابینا یا فلجی هستید که بی گناه پا توی این دنیا گزاشته و مجبورید از ابتدای زندگی تا پایان با حقارت و رنج و عذاب و هر لحظه حسرت سپری کنید !
    ایا اگر جای این طفل بی گناه بودید بازم از این شعور کل و همه چیز دان مرموز که در پشت پرده در جریان است سخن میگفتید?
    این چه ابر شعوری است که خبر ندارد که با به دنیا امدن یک همچین طفلی موجب زجر و حقارت و شکستن قلب او برای یک عمر خواهد شد?اصلا وجود او چه حکمتی جز رنج و عذاب خواهد داشت
    مگر انسان اشرف مخلوقات عالم خالق همه چیز دان و عالم نبود ?

    • کی گفته که خدا قرار بوده به همه رو روی زمین یه زندگی بهشت‌گونه بده؟ پس دیگه چه نیازی به دنیای پس از مرگ بود؟ منظور از شعور کیهانی اینه که همه جی برای زندگی و استفاده ما مهیائه یعنی به صورت بالقوه خیلی امکانات و سرمایه ها اطرافمون هست ولی اینکه اونا رو بالفعل کنیم یا نه به خودمون بستگی داره

  102. سلام و درود بر خانم ریاحی عزیز

    به نظر من تا این زمان هیچ شخصی حتی یک حرف کوچکی در مورد خدا نزده

    خدایی که قابل اثبات و رد بشه که خدا نیست

    همین که خدا رو تصور کنیم اون رو محیط و خود رو محاط بر آن دانستیم

    به نظر من استیون هاوکینگ آمده خدایان ادیان رو رد کرده نه وجود خدا رو

    باز جملم رو تکرار میکنم ، اصلا خدایی که قابل اثبات و رد بشه که دیگه خدا نیست

    هنگامی که ما بخوایم باور و عقایدمون رو بیاریم در موضوع علمی و فلسفی خب تکلیف روشنه

    من به وجود خدا باور دارم ولی فقط یه حسه نه میتونم ردش کنم و نه هیچ و هیچ در موردش توضیح و یا اثباتش کنم

    هنگامی اشخاصی آمدند و خواستند این مساله خدا رو جوری مطرح کنند که دیگران میدانند یا نمیدانند موضوع میشه باور و عقیده

    به شخصه برای من فردی اگر خداپرست باشه یا نباشه اصلا فرقی نمیکنه

    ^-^
    دوست دارم نظرتون رو بدونم

  103. با سلام
    من می خوام جواب آقا مهدی بدم که می گه هدف خدا از خلقت انسان چیه و برای چی شیطان رو خلق کرده
    اول از همه بگم سوال شما از اساس اشتبا ه چون فکر می کنید خدا هدف داره در صورتی که چنین نیست چون هدف داشتن یعنی شما برای دستیابی به چیزی تلاش می کنید که این مساوی است با نیازمند بودن در صورتی خداوند بی نیاز مطلقه .خداوند خود هدفه در نتیجه تمام اتفاقات جهان که نتیجه اراده خداونده هدف دار میشه
    دوما یکی دیگر از صفات ذاتی خداوند خالق بودنه یعنی خالق بودن جزو صفات لاینفک خداونده
    چون اگر خالق نبود خدا هم نبود چون ناقص می شد یعنی ما باید خلق میشدیم البته نه بی هدف چون همون طور که گفتم همه امور به سوی خدا که معنی حقیقی هدفه برمیگرده و هدفی که در زندگی ما وجود داره رشد و تکامله
    پس امیدوارم علت خلقت شیطان رو هم فهمیده باشی چون اگر شیطان نبود رشد هم نبود
    این نشون میده هدف صرفا بهشت نیست بلکه فرایند تکامل و رشد زیباتره.
    امید وارم مفید باشه

  104. از علمی ترین تا عامیانه ترین استدلال اثبات وجود خدا یه وجه مشترک دارند و اونم اینکه نهایتا به اینجا میرسند که خدا یک قدرت ماورائی و برتر است که ما هیچ شناختی از آن نداریم!!!! و با دلائل علمی نمیتونیم وجودش رو ثابت کنیم !!!!!
    یعنی طرف یه ساعت استدلال میکنه تا ثابت کنه که وجود خدا را نمیشه با علم ثابت کرد!!!!!

  105. با سلام . مطلب خیلی قابل استفاده بود. تشکر. اگر اتفاقات و تغییرات در جهان اتمی به ناظر و مشاهده گر بستگی دارد؛ دیگر چگونه می توان عدم تعیّن را به واقع و جهان خارج نسبت داد؟
    قابل ذکر است که برخی از دانشمندان مانند جینز نه تنها فیزیک کوانتوم را مغایر خداباوری ندانسته، بلکه اساساً آن را دلیلی بر تقدیر الهی و مداخله غیبى در جهان ذرات قلمداد کرده اند.[ جهت آگاهی بیشتر بنگرید: مجموعه‏آثاراستاد شهید مطهرى، ج‏۶، ص۶۷۶ – ۶۷۰.]

  106. با سلام به همه نظریه پردازان عزیز فرض کنید جهان به صورت تصادفی بوجود آمده و حتی نظریه داروین هم درست باشه و حتی نظریه استیون هاوکینگ
    ۸میلیارد انسان بر روی کره زمین زندگی می‌کنند و باید بر حسب اتفاق و تصادف حداقل ۱میلیون از آنها کاملاً شبیه به هم باشند در صورتی همین دانشمندان ثابت کرده اندکه حتی دو نفر از آنها دو اثر انگشت مشابه ندارند آیا پشت این قضیه مافوق کوانتوم و تصادف کیست؟
    استیون هاوکینگ نظریه داد تا خداناباوران با خیال راحت به مقاصدشان برسند
    خدا در همین نزدیکی است
    به عملکرد اعضای بدن خود دقت کنید.

    • سلام عزیزان
      آقا مصطفی من فکر می کنم در مورد محدوده ی دانش بشر شاید هیچ محدودیتی نباشد و هر روز بشر بیشتر و بیشتر بتواند بکاود و قوانین و روال ها را کشف کند و این اراده الهی است. کسی در کار جانشینش دخالت نمی کند این در دنیای ما انسان ها عرف است. وقتی خداوند انسان را خلیفه خود می خواند در عرف ما انسان ها به این معناست که اولا ابزارها و اختیارات لازم برای تسلط علمی بر همه جوانب هستی را به بشر داده است و ثانیا در کار او دخالت
      نمی کند. و افزایش قدرت بشر هر روز بیشتر او را به جایگاه جانشینی اش نزدیک تر می کند. هر روز بیشتر به خدا نزدیک می شویم و این اراده خود خداست که این توان جانشینی را به انسان داد.

  107. با سلام خدمت خانوم ریاحی
    ما میایم خدا رو از طریق علم تجربی بررسی کنیم
    علم چیزی هس که از طریق مشاهده بدست اومده و خواهد امد
    مشاهده یعنی درک از طریق حواس پنجگانه یا ششگانه
    در صورتی که خدا موجودی فرا مشاهده ای هس و ما نمی تونیم از طریق مشاهده اثباتش کنیم.

  108. سلام.دقیقا وقتی عقل محدود هست ما از چی صحبت میکنیم؟فقط مشکل اینجاست که ما درک نمیکنیم که عقل انسان محدود است مثلا کسی که روی زمین ایستاده است آیا میتواند با چشمانش پنجاه کیلومتر بعد را مشاهده کند ولی اون پنجاه کیلومتر وجود داره بعدش هم وجود داره تا اینجا که چشم فهمیدم محدوده و کسی هم با این ماجرا مشکل نداره پس درک کردن این امر که عقل محدوده هست هم زیاد مشکل نیست شما در جهان و طبیعت مشاهده میکنید که کسایی خلق میشند با ضریب هوشی بالا چقدر برای ما کارهایشان خارق العاده هم و ما هر چه فکر میکنیم نمیتوانیم کار اون شخص را درک کنیم چرا؟ چون معیار را این قرار دادیم که با عقل خودمون مقایسه میکنیم و چون ضریب هوشی اون طرف بسیار بالاست ما نمیتوانیم درک کنیم با ضریب هوشی خودمون..و شاید اون کار خارق العاده برای اون شخص یک امر ساده و طبیعی بوده و ذاتا این استعداد را داشته و بدون هیچ تمرینی به وجود آمده پس عقل های ما انسان ها محدود هست حالا یکی خارق العاده و دیگری عادی .ولی همه عقلشان محدود است و عقل که محدود باشه نمیتوانیم فراتر از عقل پیش برویم من همیشه رابطه ی خدا با انسان را مثل رابطه انسان با رباط میدانم که اگر فرض کنیم انسان خدا و رباط بنده هست در میابیم که انسان هر چه برنامه به رباط بدهد رباط همون کار را فقط میتونه انجام بده و این بشر بوده که رباط را ساخته پس هر چی برا رباط تعریف کردیم فقط همون را انجام میدهد پس حالا تصور کنید مگه میشه که رباط بخاد انسانی که او را ساخته تحلیل و آنالیز کنه واقعا خنده داره ….حالا شده حکایت ما و خدا
    و هر کس بی سوادی مییخاد خدا را تحلیل کنه بگه کی بوده و کی به وجود آمده واقعا خنده داره حکایت رباط هست
    یک چیز بگم ختم کلام خدا بر ما اشراف و تسلط داره ..نه ما بر خدا
    اگر ما بخواهیم خدا را تحلیل کنیم ما بر خدا اشراف داریم یعنی ما خداتریم و او را بررسی کردیم که این تناقض داره مگه رباط میتونه مارا بفهمه یا درک کنه چی هستیم ما بهش برنامه دادیم ما بهش حافظه دادیم و هر چه قدر ما بهش حافظه دادیم رباط اندازه حافظه خودش کار میکند پس قبول دارید که خدا ما را عقل داده و ما را آفریده هست ؟ پس چون خود خدا به هر اندازه که به ما عقل داده و حافظه داده ما اندازه همون حافظه میتوانیم کار کنیم و نمیتوانیم خالق خودمون تجزیه و تحلیل کنیم پس فقط شما همین که درک کنید عقل محدود هست میتوانید تمام شبهات و ابهامات را فراموش کنید و سعی نکنید خدا را بررسی کنید.که دچار اختلال میشید چون با عقل محدود نمیشه خالق عقل را بررسی کرد و این را همه میدانند و خدا را شکر دیگه هم قرآن وجود خدا را اثبات میکند و هم دانشمندان و هم کسایی که روزی به خدا اعتقاد نداشتند در یافتند که خدا وجود داره

  109. ضمن عرض سلام خدمت همه دوستان.وتشکر از مطالب مفیدتون.نمیخوام موضوع رو پیچیده کنم خیلی سادست چطور موجودی که مادیه و توی این فضا_زمان به نحوی گیر کرده وقطعا تابع قوانین این محیطه خواه قوانین فیزیک کلاسیک باشند یا کوانتوم یاهرچیز دیگری قدرت این رو داره که درمورد یک وجود ابر هوشمند به نام خداوند درک درستی داشته باشه.از کوچکترین ذرات بنیادی تا کهکشان ها همگی هوشمند ومنظم هستند.درضمن وقتی یک انسان مثل آقای هاوکینگ دراین بعد محدودی که ماتوش زندگی میکنیم به نتیجه میرسه قطعا نتیجه نخواهد رسید به نظرمن علم تا قیامت نمیتونه درمورد این موضوع قضاوت کنه.مگه بتونین باسرعت ماورای سرعت نور حرکت کنین که این هم باتوجه به محدودیت جسمی و مادی ما ناممکنه.اما اگه هرکدام از ما بدون کوچکترین تعصب مذهبی یا علمی به اعماق قلبمان برگردیم جواب روشنه.مااز مسیری که به کیهان اومدیم باید ازاین چرخه برگردیم درغیراینصورت تاابد دراین دور باطل زندگی خواهیم کرد.باتشکر

  110. اگر شما یک شعور فوق العاده باهوش بودید و به دلیل انفجاری که نزدیک است به فکر حفظ بقای خود می افتادید ، چه می کردید. چگونه تضمین می کردید که پس از این انفجار عظیم ، دوباره وجود خود را باز یابید. شاید شما خیلی قبل تر به وقوع این انفجار پی برده و لذا به فکر چاره افتاده اید. ایا شعور فوق العاده باهوش نمی تواند یک حیات مبتنی بر سلول و عواملی را که می تواند سبب پیدایش آن سلول شود را پیش بینی و ایجاد کند. این سلول باید هدف دار بوده و همیشه به دنبال کمال و حفظ بقای خود باشد تا مجدداً به همان شعور فوق العاده باهوش تبدیل شود.

  111. چرا بشر به دنبال اثبات وجود خداوند است در حالی که به نظر من وجود داشتن یا نداشتنش هیچ تاثیری در زندگی انسانها ندارد .من در زندگی خودم به این نتیجه رسیدم که ما دو حالت داریم وجود داشتن و وجود نداشتن .و برای من هم اصلا مهم نیست که چگونه به وجود امده ام و چه کسی من را افریده مهم این است که تا وقتی که هستم انسان باشم به تمام معنا وبه انسانها و طبیعت عشق بورزم.هر وقت بشر به این ادراک رسید جهان به ارامش میرسد.

  112. تا حالا دقت کردین در ها ی زمان خیلی قدیم وسیله ای به اسم گوشی
    موبایل نبود و هیچکس اصلا و ابدا به فکرش نرفته بود اینکه وجود داره یا نه یا اینکه ساخته میشه یا نه ولی سوال من از شما کسایی که همش دنبال اثبات خدا هستی اینه اگه خدا وجود نداشت بهش فکر فکرمیکردیم؟ کسایی که ملتفت شدن برام دعا کنن تو کارم موفق شم.با تشکر

  113. من دوست دارم بگم خدا هست اینگونه آرام تر هستم .ما از بچگی به وجود ناظم و مدیر و جایزه عادت کردیم.با وجود اینکه هزاران دلیل برای اثبات خداوند هست ولی بعضی وقتها دنبال نشانه میگردم.

  114. با سلام به همه دوستان. خوشحالم محفلی برای تعامل افکار دیدم. اولا از دوستان عزیز خواهش میکنم زمانی که کامنتی را مخالف باور و یافته های علمی میبینند با خونسردی و نه با نگاه از بالا به پایین پاسخ بدن و نظر خودشونو بیان بفرمایند. فکر نمیکنم کسی ادعایی در زمینه کشف راز معمای هستی داشته باشد! همه مایلند افکار خود را شرح دهند. اینجانب نه فیزیک خواندم و نه زیست شناسی رشته تخصصی بنده دکتری مهندسی برق است و طبیعتا در زیست شناسی اطلاعاتم در حد یک دانش آموز دبیرستانی ( شاید هم کمتر ) است دانش فیزیکم کمی بهتره ولی بازم زیاد تعریفی نداره!
    بنده قلبا مایلم خداباور باشم اما از نظر منطقی در وادی تردید به سر میبرم. بدون هیچ ادعایی تنها افکار و استدلالهای خودم را شرح میدهم مایلم نظر دوستان رو در باره ابهام ذهنی خودم بدونم:
    اگر بپذیریم که جهان با بیگ بنگ آغاز شده و حدودا ۱۴ میلیارد سال زمان داشته تا به این لحظه برسد چه تصادف یا سلسله تصادفهایی میتوانسته رخ دهد تا ساختار کائنات و هستی به وضعیت موجود برسد؟ اجازه بدید از زاویه دیگه به موضوع نگاه کنیم. اگر سه عدد سنگریزه رو به هوا پرتاب کنیم موقع فرودشون به زمین چقدر احتمال داره که دقیقا روی رئوس یک مثلث متساوی الاضلاع به طول ضلع ۳/۱۴۱۵۹ قرار بگیرند؟ خب ممکنه پاسخ بدید که اگر این آزمایش ۱ میلیارد بار تکرار بشه بعید به نظر نمیرسه که حداقل یکبارش به نتیجه دلخواه ختم بشه!! حالا اگه در نظر داشته باشید که یک میلیارد آزمایش تصادفی مستقل از هم ( شبیه به پرتاب سه سنگریزه به هوا ) در زمانها و مکانهای مختلفی انجام بگیره چقدر احتمال رو میشه متصور شد که نتیجه تمامی اونها همونی باشه که ما بهش امیدواریم؟؟ حالا فرض بفرمایید برای داشتن چنین کائناتی میبایست هزاران میلیارد آزمایش تصادفی دست به دست هم داده باشند تا ما شانس چنین حیات حیرت انگیزی رو داشته باشیم. با این حساب منطقی است اگر بپذیریم در کائنات تا قبل از این ۱۴ میلیارد سالی که ما در آن محصوریم، میلیاردها بار تلاشهای مشابهی جهت به وجود آوردن شرایطی که ما الان داریم، صورت گرفته و هر بار دست کم یکی از اون آزمایشهای تصادفی نتیجه غیر رضایت بخشی داشته است!!
    آیا از دیدگاه علم فیزیک چنین چیزی شدنی است؟ در واقع اگر این نتیجه گیری درست بوده باشد ما نه محصول یک بیگ بنگ بلکه قطره ای جدا شده از دریای بیکرانی از بیگ بنگها هستیم! چه بر سر آخرین بیگ بنگ ناموفق آمده است؟ فرجام متریال آن چه شده؟؟ فرض کنیم آخرین بیگ بنگ قبلی تا مرز شکلگیری حیات پیش رفته و در آخرین مراحل بخت و اقبال یارش نبوده، تکلیف آن همه ماده و انرژی چه میشود؟؟

    • دوست عزیز این چیزی که شما میگی قبل از شما خیلیا بهش فکر کردن و نادرست بودنش ثابت شده برای شروع میتونی در باره ساختار دی ان ای تحقیق کنی به جواب میرسی التماس دعا.

  115. با سلام . اگر دقت کنیم ، تمام کشفیات بشر در کلیه علوم ( پزشکی و کوانتوم و … ) همه و همه چیزی خارج از عرف عالم نبوده به عبارتی انسان صرفا کاشف بوده نه مبدع . به عنوان مثال آیا امواج رادیویی ، در طمانهای قدیم نبوده اند ! آیا اتم و نانو و .. در زمانهای قدیم نبوده اند . انسان کنونی صرفا در حال کشف و نهایت الگو برداری از آنها ست چیزی که خداوند نیز بیان فرموده : “وَلَا یحیطونَ بشی ءٍ مِنْ عِلمِهِ الّا بِما شاءَ “

  116. اگه ما مخلوقات میتونستیم باعقل وفهم مادی وجود خالق کل جهان رو به این راحتی اثبات کنیم که دیگه قدرت خداوند زیرسوال میرفت،او فارق از زمانه وبرای به وجود امدن هرچیزی زمان لازمه،،شما هنوز نمیتونید وجود موجودات ماورایی اطراف خودتونو اثبات کنید مثل اجنها که اونقدر قدرت علمیشون از مابیشتره که بدون ساختن ابزار به همه جاسفرمیکنن فقط کافیه که بخوان سریع انجامش میدن احتیاج به هواپیما وماشین ولباس وسرما وگرما ندارن،خداوند کسیت که دریای نیل روبرای موسی شکافت به عیسی قدرت زنده کردن مردگان داد،بخدا نه دیدم نه شنیدم که پیامبرامون دروغگو باشن همشون گفتن که این قدرتو از خدا به ارث بردیم،زور که نیست فارغ از عقل ماست،فقط بامردن میتونیم از درهای این برنامه ریز رد بشیم وبفهمیم با جسم مادی نمیشه،دنیای ما یک دنیای چندبعدیه که از حواس پنجگانه ما فراتره،یک سیستم بسیارقوی وبرنامه ریزی شده درپس تمام بحثها ی دانشمندان خداناباور باز جاهای خالی ومجهولی وجود داره که احساس میکنم باز جا پای خداست

  117. اووف خیلی پیچیده شد من ک کلی گیج شدم،باید به حرف کی گوش کرد و اونو باور کرد؟😑
    خیلی سخته چیزی که از بچگی بهش اعتقاد داشتی رو الان بگی نه نیست
    یه جور حسه افسردگی میده به آدم😧
    پس یعنی زندگی توی این دنیا آخرین فرصت زندگیه؟

    • سلام اصلا چنین چیزی نیست قرار گیریمیلیاردها اتم ها بااین نظم وتشکیل موجودی چون انسان نمیتواند تصادفی باشد
      پس خدایی هست
      اگر خداهست روح هست
      روح هست دنیای دیگری هم هست

  118. سلام لطفا به سوالم پاسخ بدین مگه میشه از هیچی یا یک قانون یه چیز پدید بیاد تازه اگه از قانون پدید اومده کی اون قانون رو خلق گرده

  119. سلام
    ما با علم امروز تنها به ماده و انرژی فکر میکنیم به نور که میرسیم مردد میشیم . و اما به این فکر نمیکنیم که نورو انرژی و ماده و ….. از کجا اومدن ؟ چه چیزی اونها رو به وجود اورده و چه چیزی بوجوداورنده ی اونا رو به وجود اورده . نهایتا” شاید بشه به این نتیجه رسید که منشاء تمام این مشتقات از یک وجوده (مجهول برای ماست )که فقط یک معنا رو تداعی میکنه …..
    خدا میشه اسمشو گذاشت که همه ما مثل یک خواب در رویای اون تجسم پیدا کردیم . رویایی که جریان داره و واقعیتیست که از یک حقیقت غیر قابله انکار بنام خالق عینیت پیدا کرده ……..
    اینکه چیه ؟ منشاء همه چیزه
    اینکه کجاست؟ همه چیز در اونه
    از کی بوده؟ زمان برای ماده معنا داره
    تا کی هست؟ همیشه ………….

  120. به نظر من این نظریه ریسمان که بر جهان یازده بعدی اصرار داره بیشتر میتونه وجود خدارو اثبات کنه یا به عبارتی ساده خدا وجهی چن بعدی داره که از نظر ما که فقط موجودی سه بعدی که البته با زمان میشه چهار بعد پس اصلا خدا در ذهن و فکر ما نمیگنجه

  121. اگر نتیجه b ، a باشد و نتیجه a، b باشد پس میگوییم a=b .
    یعنی a علت b . و b علت a می باشد.
    خب این یعنی بیگ بنگ . علت پیداش جهان .
    از این قانون برای اثبات خداوند نمیشه استفاده کرد
    زیرا کسی که خالق یک دنیای بسیار هوشمند است خودش خیلی خیلی هوشمندتر است! پس چطور ممکن است آن شخص علتی برای وجود خودش باشد؟!

    • نظریه بیگ بنگ درواقع دلیل پیدایش جهان هست اما پیدایش جهان علت بیگ بنگ نیست. پس حرف شما کاملا غبطه و ما می تونیم به همین روس وجود خدا رو اثبات کنیم.
      “هیچ” در ذهن ما نمی گنجد همچنین “همه” درذهن ما نمی گنجد.
      همه یعنی خدا و هیچ یعنی هیچ چیز قبل از اینکه خدا چیزی رو خلق کنه

  122. نظریه بیگ بنگ یا مه بانگ بیان می‌کند که گیتی از یک وضعیت بسیار چگال (متراکم) نخستین آغاز شده و در گذر زمان انبساط یافته‌است. بنابراین بیگ بنگ نمی تواند یک انفجار ناگهانی و تصادفی باشد بلکه مدت ها پیش از آن انفجار آغاز شده است. قبل از انفجار توده غبار نخستین وجود داشته است، توده غباری در فضایی تهی که فشرده شده و به شکل هسته عظیم متراکم و پرانرژی در آمده که آن هسته منفجر شد. دین اسلام هیچگونه مخالفتی با بیگ بنگ ندارد و آن را انکار نمی کند و برعکس آن را تایید نیز می کند. چنانچه بسیاری از دانشمندان مطالب قرآن را در مورد آغاز جهان، از اخبار غیبی و مطالب شگفت انگیز علمی قرآن می دانند؛ چراکه با نظریه انفجار بزرگ(مه بانگ) و جدا شدن جهان آسمان و زمین از یکدیگر و توده گازی شکل بودن(دخان) هماهنگ است. (آیه ۱۱ سوره فصلت: سپس آهنگ [آفرینش] آسمان کرد و آن بخاری بود.)

    ثُمَّ اسْتَوَىٰ إِلَى السَّمَاءِ وَهِیَ دُخَانٌ

    پس این توده غبار از کجا به وجود آمد و برای انفجار، انرژی این غبار متراکم از کجا به وجود آمد؟ از دیدگاه علمی و بر اساس اصول “علم” نیز”هیچ چیز نمی تواند از هیچ به وجود آید.” پس انفجار بزرگ که بزرگترین انفجار در تمام کائنات بوده و هرچه در دنیای خارج وجود داشته را بر اثر انفجار به دنیای کنونی منتقل کرده است، به دنیایی که همچنان در حال انبساط است، نمی تواند تصادفی و فرضی باشد و چنین دنیای با کمال، منظم و بدون خدشه ای را ایجاد کرده باشد. آیا هر انفجاری در طول تاریخ جهان موجب تخریب و هرج و مرج نشده است، در حالی که ما معتقدیم بیگ بنگ منجر به کمال دنیای ما شده است؟! این یک نمونه تناقض علم با علم است. بدین منظور که اگر بخواهید دنیا را بر مبنای علمی توضیح دهید نمی توان تناقض علم با علم داشت(علمی که موجودیت و ماهیت دنیا را توضیح می دهد). در علم و دانش یک اصل کلی وجود دارد که به نام بی نظمی یا آنتروپی مشهور است. این اصل بیان می دارد که اگر یک کنترل همه منظوره بر فرآیندی وجود نداشته باشد این فرآیند به آشوب و بی نظمی منتهی می شود. تفاوتی نمی کند یک اتاق کودک یا واکنش های پیچیده شیمیایی، اگر تحت کنترل نباشد به آشوب و بی نظمی کشیده می شود. اگر کسی اتاق را مرتب نکند یا واکنش شیمیایی را کنترل نکند، نتیجه ای تصادفی و هرج و مرج و بی نظمی حاصل خواهد شد؛ درحالی علم بیان می دارد که انفجار بزرگ یا بیگ بنگ منجر به کمال و نظم شده است. این یک مثال تناقض علم با علم است. حال آنکه اسلام می گوید که بیگ بنگ تحت کنترل خالق قرار داشته است بنابراین بیگ بنگ منظری برای اثبات وجود خدا و قدرت لایزال اوست.
    نتیجه گیری:
    بیگ بنگ صرفا بیان یک آغاز است . هر آغازی آغازگری می خواهد.

  123. خب با همه ی بحثا و تلاش ها برای فهمیدن و اثبات خدا این سوال پیش میاد که اگر خدایی وجود داره که انسان هارو دوست داره و اونارو برای رسیدن ب سعادت و تکامل هدایت می کنه پس چرا سوال هایی رو در ذهن بشر بی جواب گذاشته و آدم باید از یجایی به بعد به خودش بفهمونه که جواب یسری سوالاتو قرار نیس بفهمه و نه اینکه جوابی وجود نداره و پرسش چنین سوالاتی شرک تلقی میشه درحالیکه اگر این سوالات مطرح نشن و یا جوابی نداشته باشن به این میشه پی برد که خدا و دینی هم وجود نداره . خدا چرا باید ابتدایی ترین سوالاتو که راجب خودشه و برای شناخت بهتر انسان ها نسبت به اوست جوابشون رو مجهول بذاره و یا ذهن انسان رو درحد درک اون خلق نکنه و بااین وجود از اون توقع اعتقاد به خدا و انجام اعمالی که ازاون خواسته رو داشته باشه درحالی که اعتقاد یعنی باور قلبی و این باور از شناختی عمیق نشآت میگیره و درصورتی که این شناخت بوجود نیاد باور و اعتقاد و… هم شکل نمیگیره . و مسئله اینجاست که وقتی من نمی تونم یه درک یا تعریف کلی از خدا داشته باشم حتی نمیتونم سوالی دررابطه با این موضوع مطرح کنم چن فعل مناسبش رو نمیدونم و همه ی اینها نیازمند شناخته ؛ مثلا من نمیتونم بگم خدا چیه یا کیه ؟ چن من نمیدونم ماهیت خدا چیه و یا اصلا چیزی در عالم وجود هست یا نه .با این حال که این شناخت ابتدایی ترین و ملزوم ترین چیز برای پی بردن به وجود خداست واعتقاد به اوست ،خود او این آگاهی رو از ما دور می کنه و میگن که ذهن ما قادر به درک ماهیت اون نیست ! خب چرا خدا نباید ذهن مارو برای درکش آماده کنه تا ما بتونیم راحت تر وجودشو باور کنیم ؟

    • شاید در یک صور تمثیلی داستان سیمرغ عطار در منطق الطیر جواب شمارو بده که چرا هرکسی به این شناخت نمیرسه

  124. با سلام به همه ی دوستان
    بنده کاملا با اثبات وجود خدا با قانون علیت موافقم چونکه با نگاه عمیق میفهمیم هرچیزی یه علتی داره ولی وقتی به بهتر بیاندیشیم میفهمیم که خب چه کسی قانون علیت را از همون ابتدا به وجود اورده؟ – یه قدرت برتر
    ولی مساله اینجاست که حتی پی بردن به جواب این سوال نه تنها من بلکه هیچ کسی رو راضی نمیکنه
    چونکه چیزی که برای انسان اهمییت داره اینه که اطمینان داشته باشیم ک رستاخیز واقعیت داره (یا حداقل هدف از افرینش ابتدایی رو بفهمه )

  125. اونایی که تجربه گرا هستن این سوال رو جواب بدید
    شما میگید خدا وجود نداره
    بعدش میگید دنیا هم از ذرات به وجود آمده بعدش میگید این ذرات توسط یک انفجار ایجاد شده
    حالا خودتون هم توی این میمونید که انفجار چجوری انجام شده
    تو فلسفه به این میگن تسلسل علت ها
    یعنی که شما هر چقدر هم پیش برید دوباره برمیگردید سر خانه اول
    این کاری هست که شما تجربه گرایان میکنید
    و با این دانش محدود به دنبال خدا هستید
    بزارید یک مثال بزنم : شما توی یک اتاق نتها هستید اینکه شما احسال ترس میکنید بی دلیل نیست و شما میگید طبیعی هست چونکه جوابی براش ندارید
    اما اصل قضیه این هست ذهن انسان وجود یک چیزی یا موجودی را توی اتاق احسال کرده و با ایجاد حس ترس به شما هشدار میدهد

    چراتواین همه موجودات فقط انسان عقل داره.چراانسان هم شاخ ودم ندارن.اصلا بگو ببینم چرازنبور گردافشانی میکند خود طبیعت بهش گفته توبرو اینکاربکن یاخودش این شغلو انتخاب کرده.قرارنیست چون ماعقل داریم خداهم حتما شبیه ماباید باشه ممکنه خدایی که این کائناتو آفریده ازیه ذره هم کوچکتر باشه ممکنه خیلی هم بزرگ باشه همین کوانتوم یکی ازاثبات خالقه هرجا ممکنه باشه هیچ وقت به ذهنتم را نده که خالقی نباشه
    امیدوارم که مفید بوده باشه
    و از این تعداد افراد که هیچی نمیدانند و تعصب دارند کاسته بشه

    یادتان نرود که غیر ممکنه است جهان هیچ خالقی نداشته باشد

    • ساختن یک ماشین یا ساختمان توسط یک سازنده باهوش و دارای اراده در طی یک زمان خاص با نظم و ترتیب صورت میگیرد اگه کسی بگه نه بصورت تصادفی بوده پس میشه گفت جهان هم تصادفی بوده و هیچ اراده و تدبیری که دارای این نظم باشد نیست

  126. زمان و مکان برای خدا معنا نداره و علم ساخته دست بشر است تا بهتر جهان را بشناسد نباید با علم خدا را سنجید علم عدد ها را بینهایت دانسته هر وقت کلمه بینهایت را درک کردید خدا را هم درک میکنید شما که به هرچی میرسید چون زورتون بهش نمیرسه میگین نه این واقعی نیست وجود نداره انسان فقط به اندازه مغزش قابلیت فهم دارد پس اینقدر نه نگید نه یعنی ضعف انسان

  127. مطلب جالب بود اما نظرات خیلی جالبتر >همه به نوعی درست میگفتن اما تنها چیزی که از مطلب شما یادتو نبود اینکه چه خدا ناباورها چه خداباورها هنوز نتونستن جواب قطعی پیدا کنن و شما در ذهن خودتون فکر میکنید این مسئله براتون حل شده است>در مورد علت معلول باید بگم که من انسان خدانابوری بودم و هرکس بهم میگفت که انسان از کجا به وجود اومده خیلی راحت میگفتم طبق نظریه فرگشت انسان>میمون>نئنادرتال>…….تا چند سلولی و تک سلولی و از اونورم میخورد به ستارگان و خلاصه وقتی چیزی بی نهایت باشه نمیشه واسش شما افریدگار بیاری تا همین چند سال پیش وقتی فهمیدم ذره ای بنام بوزن هیگز پیدا شده که استارت جهان هستی بوده و کل این جهان ز اون ذره ساخته شده و فهمیدم اخر این کیهان ها این ذره بوده این سوال اومد تو ذهنم که سازنده این ذره کی بوده >این ذره یا خود خداست یا خدا سازنده اون بوده >از نظر من خدایی وجود داره منم خودم عاشق استیون هاوکینگ بودم تا اینکه دیدم تک تک نظریاتش برعکس انیشتین که دره کم کم ثابت میشه نظریات ایشون یکی یکی داره رد میشه و بزرگترینشونم همین نظریه بیگ بنگ بوده که با کشف سیاره ای که هفتصد میلیون سال قبل از بیگ بنگ به وجود اومده به کل این نظریه رد شده >سیاره HD 140283

  128. کسی از قبل از تولدش چیزی یادش هست؟ بعد مرگش هم همینطوره.هیچ چیز نبود ه و بعد هم چیزی نخواهد بود

    • تمام مقالات علمی موجود نظر شما رو تایید میکنن و علم کاملا خدا رو رد میکنه و حتی دانشمندان بزرگی مثل انیشتین و تسلا
      اما به نظرم خیلی وحشتناکه اگه نظریه های علمی درست باشه و ما بعد از مرگ از بین بریم اون موقع دیگه هیچ تفاوتی بین بدی و خوبی وجود نداشته تو این دنیا و همه چیز بی معنی بوده

      • علم مادی وجود خدا را اثبات نمی کند اما رد هم نمیکند زیرا خدا را فقط با علم ماورائی میتوان درک کرد. از طرفی با مرگ انسانها دفتر حیات بسته میشود اما هیچ دلیل و مدرک قطعی بر حیات مجدد وجود ندارد و تنها براساس باورهای دینی چنین عالمی متصور می شویم. معیار خوبی و بدی به شرایط زندگی و تفکر افراد بستگی دارد. در برخی جماعات حتی تحصیلکرده فحشهای ناموسی به یکدیگر تفریح و دوستی محسوب میشود در حالیکه گفتن کلمه تو برای برخی اهانت بزرگ است. شاید برای درک وجود خدا نیاز به زمان و بروز حوادث باشد و قضاوت در مورد عدم وجودش عاقلانه نیست. من توصیه میکنم شخصیت خود را بر صداقت و خیرخواهی و نیکوکاری بنا کنید و حرص دنیا را نزنید و از اینکه دیگران در رفاه اند و شما وضع مالی درست ندارید ناراحت نشوید و حسادت نکنید و مطمئن باشید اگر خدای عادل در جهان باشد شما را دوست خواهد داشت و اخرتتان اباد خواهد بود.

      • با سلام /نه انیشتن ونه امیل تسلا خدا ناباور نبودندبلکه در مراسمات احضار ارواح مردگان نیز انیشتن شرکت می کردوحتی اخر عمر مسلمان نیز شده بودعلم چون در اخر به هیچ می رسدمنکر وجودخدا در بعضی زمینه ها می گرددخدا نیز خودش در قران میفرمایدبا هیچ چیزی نمی توانید مرا بیابیدچون من رابا هیچ چیزی نمیتوانید کشف کنید مگربا نشانه ها(گر طالب خدایی به خود ا/گز تو جدا نیست خدا/ اقرار نمایی به خدایی خدا۰(شاه نعمت الاه ولی)

  129. رابرت اسپیتزر پرفسور نیستن بلکه کشیش هستن با یه سرچ ساده میتونید متوجه بشین اگه میخواین عدم وجود یا وجود خدارو ثابت کنید بهتره از نظریه های دانشمندانی مثل انیشتین و تسلا و هاوکینگ مقاله منتشر کنید نه این مقاله های آبکی که جزو هیچ دسته از رفرنس های علمی معتبر قرار نمیگیرن

  130. دوران اثبات خدا و برتری جویی و تفوق طلبی و درنهایت سرکوب عقاید غیر دینی گذشته و بشر کنونی سرگردان تر و خسته تر از انست خود را به عقایدی پایبند کند که نقشی در بهبود زندگی اش ندارد. بحث خدا برای کسانی اهمیت دارد که در زندگی روزمره وجود انرا در حوادث زندگی حس میکنند و کسانیکه خداوند در زندگی شان نقش امدادی و تحول ساز ندارد بود و نبودش یکی است. اینکه با منطق ثابت کنیم خدا هست برای کسانی مقبول است که بتوانند استدلالهای خداگرایان را درک کنند و ایمان هرگز با تقلید شکل نمی گیرد. علم نمی تواند وجود خالق را اثبات کند و برهان علیت در مسیر دور باطل گرفتار میشود. ارسال رسل و معجزات غیرقابل انکار تنها سند اثبات خداوند است.

  131. حیف این سایت و این نظرات که تابلو هست به چه قصدی نوشته شده. متاسفم برای روح علم واقعی. بیش از حد مسخره بود که بخوام بیشتر از همین چند کلمه هم برای نقدش وقت بزارم.

  132. به نظر من تمام نظم موجود (از ساختمان اتم تا گسترش مداوم کهکشانها)نتیجه یک ترقه (بیگ بنگ)است هرکس غیر ازاین فکر کند امل وخرافاتیست

    • سلام ودرود به شما

      من هم یه دلیل دارک که خدا صد در صد وجود داره
      مثلا اگه برایت بگم ۱۰KG را بلند کنید شما بلند میتوانید
      و‌اگه بگم ۱۰۰۰۰KG را بلند کنید شما عاجز خواهید ماند
      و دیگه مثال هر کس تا یک حدی چشمش دیده میتواند
      اما با چشم بدون تلسکوپ نمیتوان سیارات را مشاهده کر
      خلاصه مطلبم اینه که هر چیز انسان لیمت داره مغز همچنان
      لذا ما نمیتوانیم با این مغزی که داریم دره باره غیب فکر کنیم.
      پس فقط باید به سخن رسول اکرم و دیگر انبیا که بودند باور میکنیم چون انها در باره خدا برایشان وحی شده
      و به این کشفیات درست یا نادرست که ساینس ثابت میکنه هیچ گاه در عقیده خود ضعیفی نمیاوریم.

      تشکر!

    • سخت گیری و تعصب خامی است
      تا جنینی کار خون آشامی است!
      مثنوی
      ببخشید ولی فکر کنم کسی که به علم خودش متعصب میشه
      هیچ فرقی با کسی که به دین خودش تعصب پیدا می کنه نداره!

    • آقا رضا بحث سر خدا هستش قبل بیگ بنگه و دلیل بیگ بنگ یک بار دیگه مقاله را مطالعه کنید ، و شما که بقیه را اُمل خطاب میکنید هنوز نمیدونید که این ادبیات ، ادبیات اهل علم نیست و تعصب زبان علم نیست و کسانی که روش علمی را بلدند حرفه ای تر عمل میکنن

  133. کل نظم موجود(ازساختمان اتم تاکهکشانهایی که پیوسته درحال گسترشن)نتیجه یک ترقه(بیگ بنگ یا همان مه بانگ)است هر کس این نظر رو قبول نکنه امل و خرافاتیه

  134. سلام خسته نباشید

    من در حدی نیستم که بخوام خدا رو ثابت کنم اصلا حرفشم مسخره است

    ولی یه سوال دارم ازتون که شاید بتونه دیدتونو نسبت به خدا عوض کنه

    یک ماشینو تصور کنید تصور کنید سرعتش بی نهایت شه آیا دیگه ماشینی دیده می شه می تونید ثابت کنید که ماشینی اصلا وجود داره

    خدا هم دقیقا همینه شما نمی تونید ثابتش کنید چون نمی تونید از بعد زمان خارج شید (زمان هم مثل سرعت می مونه یک محدودیت است و خدا نامحدود است و خالق زمان و مکان هر چیز دیگری نمی تونه محدودیت زمانی و مکانی و… رو داشته باشه )(یه جور دیگه منظورمو بگم تو ریاضی یه سری اعداد داریم اعداد گویا صحیح و…. خوب همه این اعداد زیر مجموعه اعداد حقیقی اند خوب الآن شما بگو ببینم اعداد حقیقی شما چه عددیه اصلا نمی تونی بگی چون اعداد بی نهایته )

    بازم تاکید می کنم اگر بگم من می تونم خدا رو ثابت کنم حرف بسیار مسخره ای زدم و حرفم با مثال بالا نقض می شه 🛑🛑🛑🛑🛑🛑

  135. سلام خدمت همه دوستان

    من از همه دوستان فقط یک سوال دارم :

    فکر می کنم اشتراک نظری همه ما اعتقاد به عقل و علم هست . و اینکه همه می دونیم همین عقل و علم متضاد و دشمن تمام خرافات و تصورات غلط و… است .

    درسته؟

    پس هر نظر و عقیده و فرهنگ و.. که اساسا خرافه باشد باید از علم خودش رو دور بکند چون اگر افراد در آن حیطه با علم و عقل جلو بروند شکست آن حتمی خواهد بود .

    حالا چرا دین اسلام و قرآن که بنا به اعتقاد مسلمانان سخن خداست برای بشریت ، ای همه به علم آموزی تاکید کرده و اون رو برای هر زن و مرد مسلمانی واجب دانسته ، و سخنانی مثل از گهواره تا گور دانش بجوی، علم را بیاموز اگر چه در چین باشد و..

    و تاکید بر اهمیت عقل

    مثل معرفی آن به عنوان حجت درون ، یک ساعت تفکر و تعقل برتر از ۷۰ ساعت عبادت و…

    یاد کرده

    اگر خدا خرافه است چرا خودش دعوت به عقل و علمی کرده که خودش رو رد می کند؟؟؟؟

    • تصحیح : یک ساعت تفکر برتر از ۷۰ سال عبادت بدون تفکر ارزشمند تر است. ( که این مطلب سوال بنده رو بیشتر تقویت می کند. )

  136. سلام
    من سعی میکنم بیشتر نظرات دیگران رو بشنوم و بخونم تا اینکه خودم نظری رو بدم چون فکر میکنم نمیتونم کاملا نتیجه گیری راجع به این موضوع داشته باشم
    اما مسئله ی خداوند رو میتونیم از این زاویه هم بهش نگاه کنیم اونم اینکه اگر موجودات وجود نداشتند خداوند وجود داشت ؟
    اگر عالم هستی وجود نداشت خداوند وجود داشت ؟
    من نظرم اینه که ما ( منظور از ما یعنی موجودات و عالم هستی ) به خداوند معنا میدیم شاید بگین این نظر متکبرانه ای هست اما من ضرورت آفرینش به دست کسیکه هیچکس هیچوقت در حیاتش اون رو نخواهد دید رو درک نمیکنم و از طرفی هم میگیم اگر ببینیمش هم خدا نیست ، یا میگیم که اگر زمان و مکان داشته باشه که خدا نیست یا میگیم اگر علت و معلول براش قائل بشیم که خدا نیست چون خداوند در بی زمانی و بی مکانی هست
    سوالی که برای من پیش میاد اینه که خداوندی که در بی زمانی و بی مکانی هست برای بوجود آوردن یک نظم و یک موجودیت و عالم هستی باید قبلش یک زمان و مکانی تعیین میکرد
    یعنی بالاخره در یک زمان و مکان مشخص عالم هستی به وجود اومده حالا یا بیگ بنگ یا هرچیز دیگه
    خب حالا ما آیا میتونیم اون لحظه رو شروع خداوند هم در نظر بگیریم خب طببعتا خیر
    پس خداوند قبل از آغاز عالم هستی داشته چیکار میکرده بیکار نشسته بوده یا خواب بوده یا چی ؟؟
    ببینین ما نه با فیزیک نه با علوم دیگری که ساخته ی دست انسان هستند به خداوند نخواهیم رسید چون طبیعتا در طول زمان آپدیت یا اصلاح خواهند شد و یافته های جدیدی به دست خواهیم آورد
    اما در حال حاضر ما نمیتونیم قاطعانه رد یا تایید کنیم
    چون هم برای رد و هم برای تایید دلایل محکمی وجود داره
    پس باید چیکار کنیم ؟؟؟ به نظر من باید از زمانی که در اختیارمون هست فقط لذت ببریم البته اگر میتونیم بالاخره بعد از مرگ وقتی از حصار زمان و مکان خارج شدیم اگر روحی بود که خب همه چی رو متوجه خواهیم شد اگر هم نبود ضرری نکردیم چون تا میتونستیم لذت بردیم و مردیم
    خوش باشید البته امیدوارم

    • سلام
      در مورد پاراگراف آخر میخواستم از شما بپرسم شما چطوری از زندگی لذت می برید ؟ اصلا شادی واقعی و آرامش حقیقی که پایدار باشه و نه آنی چه زمانی بدست میاد؟
      همه مردم جهان قرن هاست دنبال جواب سوال بالا هستند
      موارد مختلفی رو هم برای رسیدن با شادی امتحان کردند ولی ظاهراً نشده

      علم هم تلاش زیادی می کنه
      ولی هنوز نسخه شفابخشی که برای همه آدم ها خوب باشه نتوانسته علم معرفی کند یا حداقل من نمی دونم !

      مردم امروز شاید در حداکثر آسایش باشند ولی نه آرامش !
      پس به همین راحتی ها نیست که شما می گوید از زندگی لذت ببریم ! مهم چگونگی دستیابی به اون هست .

  137. بنده حدودا قرآن رو دوبار خوندم با معنی یک بار کامل و بقیه نصفه
    چیزهای که دیدم این بود که با بدی های درونم بجنگم
    به فقرا کمک کنم
    به کسی توهین نکنم
    تهمت نزنم
    دروغ نگم
    در زندگی کسی تجسس نکنم
    زنا نکنم
    مغرور و خود برتر بین نباشم
    و مهربان باشم
    ..
    اینا چیزهای بدی هستند؟
    بنده تعصب ندارم ولی اینا اصلا بد نیستند
    حالا داستان هایی که مثل آدم و حوا و میگن …
    همش تمثیلی
    از وقتی به همه چیز سطحی نگاه کردیم کار دستمون داد
    ما حتی به معجزات هم سطحی نگاه کردیم و گفتیم عقلانی نیست پس نپذیرفتم
    درحالی همش مثاله
    عرفا میگن منظور از عرش الهی که گفته شده دل انسانی که از اخلاقیات بد پاک شده!
    یا حتی منظور از حور و بهشت و… حقیقت نهفته در درون انسان هست
    و اینا همش برای درک عرب ۱۴۰۰ سال پیش بوده
    ما نباید سطحی نگاه کنیم
    مثلا قضیه معراج پیامبر..
    میشه اینطوری هم بهش نگاه کرد:
    ره آسمان درون است پر عشق را بجنبان
    پرعشق چون قوی شد غم نردبان نماند

    یعنی انسان از درون خودش می تونه به تمام عالم سفر کنه و در بطن وجود خودش هست که می تونه خدارو ببینه!

    میشه سطحی نگاه نکرد
    مثلا قصه آدم و هوا..
    خب خیلی تمثیلی
    میگه اگر آدمی حق دیگران رو بخوره
    گول بدی هارو بخوره
    به خودش مغرور بشه و…
    حقیقت وجودش رو از دست میده
    همش دستورات اخلاقی که زیر ظاهر پنهان شده
    شاید معجزات به ظاهر خرافه باشن
    ولی باطنا و وقتی از ظاهر گذر کنی می تونی در خودت ببینی
    به قول بزرگی:
    همه را در خود بینی . خضر و آسیه و موسی و عیسی و فرعون و نمرود ، تتار (مغول) صفت قهر است ؟آنهم در توست…
    این قدر عمر که تورا هست در تفحص عالم چه خرج می کنی؟
    در تفحص حال خود خرج کن!

    همه این قصه ها اخلاقیات انسانی رو نشون میده چیزهایی که در خودشه نه در بیرونش
    حتی عرفا معتقدن قرآن ناطق مهمه(قرآن ناطق همون انسانه که لایه های درونی زیادی داره و تمام این شخصیت ها در خودشن)
    ای نسخه اسرار الهی که تویی
    وی آینه جمال شاهی که تویی
    بیرون ز تونیست هرچه در عالم هست
    در خود بطلب هر آنچه خواهی که تویی!

    شاید اگر ظاهری و سطحی نگاه نمی کردیم بهتر بود…
    انسان نمیتونه چیزیرو نپرسته البته بنده میگم اعتقاد به دین و خدا و… نظر شخصیه و چه خوب که این انسان ها مثل پروفسور هاوکینگ و … نظرشون رو بیان کردن و با ادعای دین داری مال مردم رو نخوردن!
    البته بازهم اوناهم ته دلشون شاید علمشون رو می پرستن و به علم فیزیک یا زیست شناسی.. اعتقاد دارن
    نمیشه گفت انسانی که ممکنه لقمه غذایی که میخوره ممکنه بپره تو گلوش و بکشتش ادعای بی نیازی بکنه
    در هرحال اینا عقاید کاملا شخصیه
    نیازی به تحمیل هم نیست
    ولی سطحی گرایی چیز خوبی نیست
    ممنون بابت مطالب خوبتون

  138. خب سلام و عرض ادب خدمت تمامی متفکران .

    ابتدا باید نکته ای عرض کنم که من هیچگونه هدفی برای نقض کردن عقاید و تفکرات شخصی شما ندارم و تنها قصد من از نوشتن این متن؛ نظر شخصی خود در باب خدا و علت است .

    اگر ما تا ابد هم بحث کنیم هرگز به نتیجه نمیرسیم زیرا خود حرف خود را نقض میکنیم ، چرا؟
    هر چیزی علتی دارد
    حال همان علت علتی دارد
    که همه چیز به علتی برمیگردد که علتی ندارد !

    انسان موجودیست پیشرفته که منطق و عقل بالاتر از همه ی صفات انسانی ، قد علم کرده و خود را بیشتر از هر چیزی نمایان میکند .

    با کمی تفکر میتوانیم به بی نهایت بودن جهان پی ببریم ؛ هر بیگ بنگی شروع کننده ی جهان و هر بیگ ریپی پایان دهنده ی جهان و نیز خود بیگ بنگی دیگر و شروع کننده ی جهانی دیگر ..

    این همان چرخه ی ناشکست بینهایت است که ما از درک آن عاجز هستیم ؛چون هر علم و تفکری برگرفته از منطق محیطی ماست که میبینیم، میشنویم، تجربه میکنیم، احساس میکنیم..
    حال ما هرگز چیزی به نام بی نهایت در زندگی محیطی خود تجربه نکردیم مگر در محاسبات ریاضی…

    حال عدد ۱۰ را به ۳ تقسیم کنید و از آخرین عدد شروع کرده و به سمت عدد اول حرکت کنید .
    نمیتوانید؟!
    از اولین عدد به آخرین عدد حرکت کنید .
    نمیتوانید؟!

    این همان جهان بی نهایت ماست که نه شروعی دارد و نه پایانی ! بلکه ما خودمان هستیم که برای قانع کردن عقل منطقی خود کلمات شروع و پایان را برای هرچیزی استفاده میکنیم.

    در جهان بی نهایت احتمال جای خودش را به قطعیت میدهد ،
    ما اختلاف اندکی از نظر ژنوم با شامپانزه ها داریم ولی ما پا به ماه گذاشتیم و آن ها قدرت تکلم ندارند!!!
    حال احتمال وجود موجودی با برتریت +بینهایت از انسان ؛ ۱۰۰ درصد است .
    اگر همان موجود خالق ما باشد ؛ باز هم احتمال وجود موجودی با برتریت +بینهایت برتر از همان موجود ۱۰۰ درصد است .

    این همان جهان بی نهایت ماست که درک آن خارج از بعد فکری و ادراکی ماست .

    و اما قضیه ی مرگ..
    در جهان قابل تفکر ما مرگ برای همه ی چیزها اتفاق میوفتد ..
    و همان مرگ آغازگر زندگی دیگر است ..
    مرگ ستاره ها ، مرگ آتش، مرگ آب ، مرگ سیاره، و مرگ انسان ..
    این اشیا هرگز موجودیت خود را از دست نمیدهند بلکه از موجودیتی به موجودیتی دیگر تبدیل میشوند ..

    اما در بین تمامی مواردی که اشاره کردم
    فقط انسان است که آگاهی دارد و چون خود وجود دارد هرگز درک صحیحی از نیستی و نبود آگاهی نخواهد داشت ،مثال:

    تصور در باره ی نیستی مانند این است
    که به ساعت در حال حرکت بگویید که ایستادن زمان را تصور کن!
    ساعت هیچگونه درک از وجود زمان را ندارد ! تنها وسیله ایست برای نشانگر بودن ماهیت زمان.
    حال اگر ما ساعت را انسان نظر بگیریم
    و زمان را نیستی
    ساعت هیچگاه درک صحیحی از تصور نیستی نخواهد داشت .
    حال اگر عقربه های ساعت را مرگ در نظر بگیریم
    او ایستادن عقربه هارا میتواند تصور کند!!!!!!
    ولی ایستادن زمان را هرگز ..

    همین درک نکردن هاست که خالق؛ خالق و ادیان مختلف الهویه هست تا راهی فرار باشد برای نیستی و سیاهی مطلق …

    ارادتمند شما
    دانشجوی کارشناسی عمران
    علی میرزایی

  139. به نام خدا
    سلام
    خودتون اینجا گفتید اولین و مهمترین قانون فیزیک اینه علت و معلول که هر کدوم یه شروع و پایان دارند خدا نه شروع داشته نه پایان خواهد داشت پس نمیشه وجودش رو مستقیم ثابت کرد،فقط با نعمت هایش و دنیا میشه ثابت کرد

    خدا غیر قابل تصوره

    حالا من اصلا نمیدونم کوانتوم چی هست ولی مغز من همنقدر میگنجه

  140. سلام دوستان
    برای اثبات وجود خدا هزاران دلیل هست ولی برای انکار دریغ از یک دلیل ، چرا
    میگم ؛ تنها دلیل خدا ناباوران ، خدا اگر هست چرا دیده نمیشه یا اگر همه چیز علت یا زمانی داره خدا چرا نداره .
    دوستان ،چرا خودمان را گول بزنیم ، طبق نظریه انیشتین زمان به ماده و فضا وابسته است . خوب وقتی ما میگوییم خدا کائنات را درست کرده خوب قبل زمان و فصا و کائنات و ماده وجود داشته ،پس خداوند در زمان نمیگنجد ، تا زمانی برای اون تعیین کنیم ، این یک
    دوما، طبق نظریه دانشمندان هیچ چیزی تصادفی نیست . مثال آیا شما این را باور میکنید . که ۴۰۰ تن انواع آهن پاره و تکه آلومنیوم را روی کوه اورست بذاریم ،بعد منتظر باد جنوب باشیم . آهن پاره ها را در هوا معلق کند و تبدیل به هواپیمای بویینگ ۷۷۷ شود ، مسلما غیر
    چون در جا تمام اندیشمندان میگویند . اگر هواپیمایی باشد ،صد درصد مهندس یا مهندسانی با هزاران کارکر بعد مدتی زحمت و فکر کردن این هواپیما را طراحی کرده و درست کرده اند.
    پس چرا در بین تریلیونها سیاره و کهکشان رصد شده توسط تلسکوپ هابل فقط زمین ما حیاطش تایید شده ، تصادفی است !
    آب بدون رنگ و بو و مزه ،تصادفی است . خلقت انسان که هر اندامش حیرت دانشمندان را جلب کرده تصادفی است . خورشید در فاصله معین از زمین برای بقای موجودات است تصادفی است . در این فضای نامتناهی که هر ثانیه هزاران سیاره و ستاره و کهکشان و ساهچاله برخورد میکنند و نابود میشوند ولی در زمین ما آب از آب تکان نمیخورد تصادفی است ، طبق گفته جمیع دانشمندان و اندیشمندان فقط در زمین امکان حیاط است به واسطه جاذبه ،،،
    حتی در نزدیک ترین قمر که ماه باشد ، اصلا ماه نه خیلی نزدیک تر ، ایستگاه فضایی بین المللی ، که جاذبه نیست ،فضا نوردان بعد ماموریت سه چهار ماهه که بر میگردند ،دچار کم خوابی و بینایی و و حرکتی و جسمی و وروحی هستند . چون به واسطه نبود جاذبه
    چیزی که فقط در زمین وجود دارد .
    دوستان هزاران دلیل برای اثبات وجود خدا هست . ولی ما متکبر هستیم . میگوییم پس اگر هست چرا دیده نمیشود ، خیلی چیزها دیده نمیشوند ولی وجود دارند ، مثل باد مثل جاذبه و غیره
    دوستان هر چیزی که فلان دانشمند خدا ناباور گفت دلیل بر درستیش نیست . مثلا استیون هاوکینز میگوید طبق نظریه کوانتوم ذره از هیچ بوجود آمده ، این عوام فریبی است ،برید تحقیق کنید
    او لا در زبان عوام هیچ به معنی عدم است و در فیزیک به معنی میدان ،
    دوستان تمام چیزهایی که در این کره خاکی برای بقای انسان و حیوانات و گیاهان و موجودات و غیره است . بشر در درست کردن آن اصلا نقشی نداشته بلکه مهندس هوشمندی بنام الله است ،نه که خدا ناباوران میگویند ماده ، ، بلکه اوست که این جهان را مدیریت میکند
    به خودمان بیاییم و لحظه ای فکر کنیم اگر منصف باشیم ، بی شک پی به وجود خالقی بزرگ میبریم ، ولی اگر متعصب و کوردل باشیم . خودمان را هم هبچ حساب میکنیم

  141. با درود و احترام
    به نظر من امکان وجود موجودی به اسم خدا خیلی کمه از این نظریه ها که در مورد علت و معلول به وجود اومدن این جهان هست و استدلالات دانشمندانی که میگن جهان بدون خدا میتونسته به وجود بیاد یا خدا باورانی که میگن خدا همینطوری یهو حوس کرد جهان رو خلق کنه بگذریم انسان همیشه در پی یافتن گذشته بوده و همیشه این براش سوال بوده که جهان چقدرر قدمت داره و وقتی به جوابش نرسیده دنبال یه موجود قویتر از خودش گشته تا این کار رو به اون نسبت بده و مغز خودش رو راحت کنه در ابتدا به انسان پرستی روی آورد بت پرستی شیطان پرستی ولی در آخر که تمام این ساخته های دست و مغز خودش رو ناتوان تر از خودش پیدا کرد در پی ساختن یه موجود قویتر بر آومد موجودی که نه کسی اون رو دیده نه کسی اون رو ساخته و همیشه بوده و در پایان سوال اینجاست این موجود قبل از بوجود آوردن تمام کائنات شناخته شده و ناشناخته در حال چه کاری بود ؟؟… … آیا خدای یک جهان تاریک بدون سیاره و ستاره و زمین بوده؟؟ … …

    • دو تا بحث این وسط هست(برای من)
      ۱
      چرا ما تصور میکنیم یک شخصی نشسته یک گوشه وطراحی‌کرده یه سری چیز ها رو؟(چرا باید واسمون مهم باشه؟)
      ۲
      و اینکه چرا ما فکرمون محدود شده به جهانی که میلیارد ها ستاره و کهکشان و … داره؟
      یعنی چرا تصورات ما فقط این چیزهاست؟
      احساس میکنم محدود شدیم،مثل یک ربات که برنامه نویسی شده.
      اصلا وجود داشتن خدا یا نداشتنش چه تاثیری داره؟(خیلی ها خدا رو قبول دارن خیلی ها هم نه.هر دو دسته ، هم فقیر دارن هم غنی، از هر لحاظ)
      تنها چیزی که برای من مهمه هدف از خلقت خودم هستش.اون هم به این دلیل که : تصور نمیکنم افریده شده باشم که فقط زندگی کنم(کار کنم،ازدواج کنم،تولید مثل کنم…) و بعد خاموشی مطلق.
      یا اینکه مجدد در بدنی دیگه متولد بشم در صورتی که ندونم هدف از خلقتم چیه.

  142. سلام دوست عزیز آقا مهدی
    بدون شک و تردید ،تا قبول نکنیم پشت این همه نظم و قدرت ساختن این کائنات و کهکشانها هر کدام در مدار معین که قابل دید نیست ، پشت این همه دقت و ظرافت در بوجود آوردن میلیاردها موجود و حیوان و گیاه و حشرات ، پشت ساختن ماده ای بی بدلیل مثل اب و اتش و نور ونفت و و حتی شما و من، وکل بشریت از گذشته تا حال و اینده ،که هر اندامش تعجب هزاران دانشمند و دکتر را به دنبال داشته
    و هزاران دلیل و برهان دیگه ، متاسفانه نمیتونیم به جواب قانع کننده ای برسیم ،
    دوست عزیز ما اینجا میخواهیم از طریق علم فیزیک و شیمی و ستاره شناسی و علوم و ریاضیات و پزشکی و …. وجود خدا یا خلافش را ثابت کنیم ،گذشته و حال یا آینده بشر درد مانیست ، بشر خودش یکی از میلیاردها مخلوق در این دنیا است ، که به نسبت کائنات عددی نیست ، ما از هوش یا خالقی حرف میزنیم که با ظرافت و مهندسی بودنش نظم ، تکرار میکنم نظم خاص و بی بدیلی در این جهان بیکران را مدیریت میکند که آب از اب تکان نمیخورد ،وقتی خدا باوران با قاطعیت میگویند پشت ای نظم خداوند است ، بی دلیل نمی گویند ، همین وسایلی که الان در اطراف شماست ،هر کدامش هزاران دلیل و برهان قاطعی برای ساختنش میتوانی ارائه کنی
    ولی حتی نمی توانی یک دلیل و برهان برای رد ان پیدا کنی ، و بگویی اتفاقی ساخته شده اند یا در اطراف من هستند
    ما اینجا چیز اتفاقی نداریم هر علتی معلولی داره
    دلایل خدا باوران به مراتب بیشتر است برای اثبات وجود خداوند از دلایل خدت ناباوران ، روز به روز هم با پیشرفت علم و تکنولوزی خدا باوران مثمم تر میشوند .

  143. باسلام و وقت بخیر
    اگر تمام انسانها با این همه اندیشه ها و یافته ها و علمها همه را در تمام زمینه ها جمع کنیم ، باز هم به یافته های بیشتری نیاز داریم تا بینهایت و حالا نه اینکه تحقیق نکنیم بلکه لازمه شناخت تحقیق هست،اما نیتوانیم در نهایت به نتیجه بینهایت برسیم چون از ذهن ما خارج است.همه عوالم خود وجود خالق بی همتاست

  144. سلام
    بنده شخصی هستم درست مثل شما
    زندگی میکنم
    رشد میکنم
    تغییر عقیده میدهم
    روزی خدا باور و روزی خدا ناباور هستم
    و این یه چرخه بی پایان احمقانه برای نسل بشره
    درصورتی که پیامبر اسلام بهمون گفته که در ذات خدا تفکر نکنید چون به نتیجه ای نخواهید رسید

    من نظرم درمورد خدا رو خیلی خلاصه میگم
    به نظر من توان درک انسان محدود بر انتخاب بین وجود یا عدم وجوده
    درصورتی که این بخاطر دید محدود ماست
    ما توان درک این موضوع رو نداریم که شاید چیز ها میتونند پدید نیامده باشند ولی صرفا وجود داشته باشند
    خداوند می‌فرماید
    فرزندی نیست و فرزندی ندارد
    این توضیح میده که قطعه حالت دیگری بجز بودن و نبودن وجود داره
    پس با دین تفاسیر پیشنهاد بنده اینه که ذهن رو درگیر سوال هایی که هیچ مدرکی براز نقض یا تاییدش وجود نداره درگیر نکنیم
    زیرا که ذهن انسان همونقدر که فوق العادست به شدت ضعیفه
    با تفکر کوچکی زندگی بی معنی میشه و با تلنگری خدا تورو از گرفتن جان خودت نجات میده

    و البته در پایان این رو هم بگم که باور به خدا در قالب علم یافته نخواهد شد
    زیرا انسان با بدست آوردن هر قدرتی از جمله علم
    خودش رو خدا میپنداره و متعصبانه دیگران رو نقض میکنه

    پس به هیچ وجه به دنبال خدا در علم نباشید
    هرچند نشانه هایی درآن است
    شما خدا رو وقتی به لبه فروپاشی ذهنی برسی و با الهام خدا کتاب خدارو برداری و صفحه ای باز کنی.و زندگی برات دوباره پر معنی بشه پیدا میکنی

  145. زیباترین اشکال،اونایی هستن که عدد طلایی۱.۶۱۸(فی)درشون رعایت شده این نسبت در ساختمان گیاهان،انسان وحتی ستارگان هست جالبه که ۱.۶۱۸زمین،مکه میشه ونقطه ی طلایی یا همون نسبت ۱.۶۱۸ مکه در کعبه قرار میگیره چقدر جالبه که همه ی اینا تصادفی وبر حسب اتفاقه

  146. با سلام/بنده تقریبا قسمتهای زیادی ازنظرات فوق رامطالعه کردم چون میخواستم ببینم تمامی این افرادخودشان چیزی در چته دارندیا اینکه فرضیه های دیگر به اصطلاح دانشمندان راارایه میدهندمتاسفانه اکثراازمطالب دیگران استفاده کرده اندوکمی زحمت نکشیده اند دراین باره خودشان کنکاش کنند/(نظریه هاوکینگ.بیگ بنگ.داروین.فرگشت.نهج البلاغه و……..)چند سوال دارم وچند جواب ۱-چرابرای رسیدن به یک حقیقت (خدا باوروناخدا باور)مدارج تحصیلی را درنظر می گیردهرکسی از نگاه خودش به موضوع مینگردیا از روی منفعت شخصی یااز روی تعصب کورکورانه یابخاطرترسی که ازکاری راانجام داده است که میترسدبهشت یا جهنمی درکار باشدومواخذه شودویا براساس مبانی فزییک وشیمی وریاضی بصورت مشاهده ای بررسی مینمایدوتا لمس نکندهیچ چیزی را قبول نداردشاید هم جناب اقای….روی ولیچرنبوددیدگاه دیگری نسبت به خدا داشت ویااگرفردی روحانی ویا راهب نبوداصلا به خدا اعتقادی نداشت پس(انسانها در شرایط متفاوت دیدگاههای متفاوتی دارند)۲-در دیدگاه خدا باوران به مسایل دینی واخلاقیات توجه شده است وبیشتر به نظم وافرینش جهان هستی وعلت ومعلولی اشاره شده است که از این دید میتوان انرا کامل ارزیابی کرد(هرکسی توتمی داردوهمیشه در جستجوی توتم خود میباشدتمامی موجودات تنهایی رادوست ندارندبغیراز معشوق خویش همیشه بدنبال خواستگاه اصلی خویش هستندبرای مثال کافری رابه دریا بیندازیددر حال غرق شدن منتظردست نجاتی است وقتی هیچ دستی رانمی یابداخرین نگاهش بسمت معبودش می افتدکه فرعون نیز درحال غرق شدن درجستجوی خدایش بود تا نجاتش بدهد)۳-خدا نا باوران براساس ابعادکوانتومی وشکاف هسته ای اتمها وتجزیهDNAوروابط ابعاد مادی به مرحله ای می رسندکه( هیچ) نام دارداین هم درست است چون اقای دکتر کیمیایی انسان زنده ای راامروززنده می یابد وفردا ناگهان همان فرد رامرده می بیندوقتی شروع به کالبد شکافی مینمایدنورون ها واکسون ها یا دنددریت ها رادیگر فعال نمی یابدوبه این نتیجه می رسدبراساس تصادف این شخص بوجود امده است براساس تصادف نیزمیمیردپس چرخه این انسان تمام شده است وطبیعت هوشمنددر این امر نقش داشته است/حال نظر خودم بصورت ساده در این مورد اینست/ایا وجود یا عدم وجود خدابرای ما انسانها مهم است چرا؟اگر مهم نیست چرا درجستجویش هستیم /اگر مهم است چرااز بعدمادی یا ازابعاد روحانی فقط بدنبالش هستیم شاید بگویید بعد دیگری ندارد/چرا نداردچون همه چیز به ماده ختم میشودپس خود این ماده نیز که به هیچ می رسدشاید هم عقل ماودرک ما کم است هیچی وجود نداردپس هیچ ماده نیست(انچیزیکه درهیچ وجودداردچهار حالت در ان است .جامد >مایع>گاز>پلاسما<(جمعا ماده گویند) ایاموجودی وجود داردکه هرجهار حالت را درخودش همواره وجود داشته باشدواگر یکی نباشددیگر نیست خواهد شدبلی ان فقط انسان است(فتبارک الاه احسن الخالقین)تنها جایی که خالق برای اولین واخرین باراز خلقتش برای خودش احسن میفرستدچرا؟چون توانسته بودتمام ابعاد کوچکتر از خودرادریک انسان به معرض ظهور بگذارد(انسان خدا گونه ای در تبعید)قبل از انسان هرچه افریده بودبگونه ای نقصی داشت شاید بگوییداخر خود این انسان هم نقص هایی دارد(اگر این نقص ها در انسانها نبودنددیگرچه نیازی به خالق داشتنندحال اگر این انسانها نامیرا بودندچه اتفاقی می افتاد(کمال مطلق) هیچ از این هم که بودیم پست تر وپست تر بودیم زمانیکه به گورستان ها می رویم تا زه بیاد می اوریم زمانی خواهیم مرد پس کمی راه پاکی را در پیش می گیریم/در ضمن هیچگاه نبایستی چیز پاک را که کسانی ان را به نا پاکی می کشانند بنام دین گذاشت/خدادر وجود تمام انسانهاهمواره وجودداردچون تنها موجودی هستیم که عظمت وبزرگی خالق را میتوانیم به تمام کهکشان نشان دهیم بدون اینکه بدانیم خدا چسبیده بماست ولی اختیار تام را نیز داده به ماتااجابت کنیم اورا تا اجابت کند خواسته های مارا(اینطور نیست که ما هر غلطی کنیم وادم بکشیم بعد بگویم دنیا مال قدرتمندان وزورگویان است وتمام *تقریبا۳۵۰ سال از عمرموجودی بنام انسان باقی مانده است.پس پاک باشید پاک زندگی کنید وپاک بمیریدوپاک ازرستاخیز بیرون ایید.تازه کارمان شروع میشود*)نویسنده کتاب بدنبال چه می گردیم/

  147. با نظریه ها کاری ندارم ولی توی زندگی این رو فهمیدم که هیچ چیز غیر ممکن نیست و همواره مسائلی وجود داشته که علم نتونسته رد کنه چون انسان قادر به احساس و درکش هستند و گاه برخورد فیزیکی باهم داشتن مثل اتفاقات ماورا طبیعی و از طرفی هم بخواطر کامل نبودن علم ما میشه گفت الله وجود داره

  148. سلام
    علم تجربی به هیچ وجه نمی تواند خداوند را اثبات کند و یا حتی انکار کند به طوری که برای اکثریت قابل قبول باشد علم تجربی مبتنی بر فهم و درک ذهنی انسان است و در نهایت تعمیق این فهم می تواند قوانینی را که بر فعالیت ذهن حاکم است را به دست دهد. اما به هیچ وجه نمی توند حوزه باورها شود. اسان علاوه بر فهم، باور دارد و علاوه بر باور، شناخت و تشخیص دارد که وحدت و یگانگی را بر فراز عالم می تواند دریابد.

  149. سلام
    واقعا خوشحالم که شما رو پیدا کردم سایتتون حرف نداره ان شاالله با قدرت ادامه بدید

  150. باسلام خداهست هیچ نیازبه حرف هیچ بشری نیست.فقط یک دلیل ساد همین گوشت حیوانات مثل کاو ثابت شده اگرانسان بخوادیک همچین چیز یاده ایرا دقیق مثل خودش ازطریق تصادفی بودن خلق کنه بیلیارها ها سال میکشه یعنی یک چیز غیرممکن وهمچنین به نظرشما این همه موجودات ونعمت ها همه تصادفی بود.به قول ایه شریفه اناخلقناالسماوالارض ومابینهم پس دنبال چه چیزی هستیدعلم اگرتونست یک اندیشه رو وزن کنه اندازه بگیره حتی تقریبی میتونه خدارو هم کشف کنه خیلی ساده بگم یه کم به دوربروتون بکنیدخدارومیبینیدالبه باقلب نه با چشم این دنیایی باروحتون باحستون.مگراحساس عشق دیدنیه یا احساس غم

  151. چرا سعی دارید خدا رو اثبات کنید مگه علم جهان کامله که خداوندی که کامله با علم ناقص اثبات بشه و در مورد اختلاف نظر فیزیک دان ها و دانشمندان و متخصصان رشته های مختلف علمی بحث کردن فایده ندارد چرا که همیشه اختلاف نظر هست و برای تمام اونها دلیل وجود داره ما هنوز نمی‌تونیم وجود بعضی از ماده ها و انرژی ها رو ثابت کنیم بعد چطور میخواهیم یکی از چیز هایی که حتی نمی‌دونیم چی هست رو ثابت کنیم ما فقط از خدا شنیدیم اثباتش به وسیله علمی اصلا چیز منطقی نیست اثبات خدا فقط از راه اعتقادی امکان داره حداقل با علم محدود جهان ولی اگه میخواهید بحث کنید همینو بدونید که دانشمندان های بزرگ تاریخ و همچنین امروزه از جمله انیشتین و تسلا اعتقاد کامل به خدا داشتن و اگه راضی نمیشید دلیل هایی که اثبات خدا میکند از دلیل هایی خدا را رد میکند بیشتر است و فقط با نظریه یا حرف یک دانشمند اون هم در مراسم های رسمی نمیشود نتیجه گیری کرد

  152. زیاد حوصله ی کش و قوس ها رو ندارم هر وقت یکی تونست با تمام امکانات موجود حتی با مواد اولیه موجود(دی ان ای موجود تک سلولی مد نظر خوشان) یه موجود تک سلولی زنده خلق کنه که صاحب زندگی باشه من میشم بنده ی خالق اون موجود ولی محض احتیاط تا اون زمان اونایی که با حرف فلان دانشمند از باور خدایی برگشتن دست نگه دارن که زیان دیده ی هر دو دنیا نشن.

    • اینارو طبیعت خودش خلق میکنه چه تک سلولی چه چند سلولی و زمان خودش به خودی خود معجزه میکنه.شما هم هروقت با تمام امکانات خدا رو نشون دادی یا حتی نشانه ای ازش اوردی اونموقع به خدات ایمان میاورم.زمانی میرسه که انسان نه پیر میشه و نه میمیره اونموقع خدات چکار میکنه هی میشینه منتظر میمونه که اینا کی میمیرن تا من اینارو به بهشت یا جهنم ببرم

  153. سلام خدمت دوستان،،در مورد نتیجه گیری خانم ساداتی عرض کنم که بنده ،زمانی به این نتیجه رسیده بودم که خدا خود افریننده زمان است و در چارچوب زمان نمیگنجد و خودم را قانع کرده بودم و مسرور که سرانجام از گیجی و بلاتکلیفی درامده ام،،ولی….
    سوال اینجاست اصلا چرا باید دنبال توجیه وجود خدا باشیم؟ خدا ،خود زاییده ذهن بشر و برای توجیه ترسش از نیستی و نابودی است،، و حال موجودی که خود در ذهنش ساخته،را قصد اثبات دارد،،،کاری بیهوده و بی معنی،،،جن و روح و معاد و سایر نیز از این دست اند،،،
    البته،،واقعا از ته قلبم،ای کاش اشتباه کنم،که اگر چنین باشد ،خوشا به حالمان….

    • متاسفانه همین طور هست و هیشکی نمیخاد قبول کنه چون این چیزا از بچگی تو مخمون هک شده و با تعصب به این چیزا نگاه میکنیم. با کمی مطالعه و تحقیق میشه ثابت کرد که اصلا دلیلی وجود نداره که خدایی باید باشد.و ثابت شده است که هستی از پوچی و نیستی بوجود میاید

  154. با سلام ، اثبات و یا رد خلق کننده چه تاثیری در خلقت داره ، بنظرم ما انسانها بدنبال رسیدن به یک آرامش درونی هستیم و می‌خواهیم با ساخت واهی و شاخ و برگ دادن به اون به این آرامش برسیم و یه عده هم از این داستان ها کاسبی راه بندازن، خودتون رو از بدو تولد تا پایان عمر که ، ثانیه ای از عمر جهان هست در یک جنگل و یا بیابانی تصور کنید که نسل اندر نسل در آن محیط کوچک بدور از علم و آگاهی دیگر زندگی کردید تفاوت شما با یک انسان آگاه و عالم که دسترسی به تمام تکنولوژی ها دارد در چیست؟ ذهن شما با تأثیرگذاری از محیط و مطالب قبلی در اختیار اطراف شروع شاخ و برگ دادن می‌کنه. و به اون دسته از دوستانی که این همه به هم میپرن پیشنهاد میکنم قبلاً از اظهار نظر تصور کنند که در جای دیگری از این کره زمین بدنیا می اومدن باز هم چنین عقیده های داشتند.

  155. سلام وسپاس وتشکر از همه عزیزانی که اظهار نظر کردن وما استفاده کردیم .اما خیلی از موضع گیریهای دوستان، به این دلیل بود که،لازمه خدا باوری را دین باوری ومذهب باوری می‌دانند در صورتیکه الان بخش عظیمی از انسانهای کره زمین ، خدا باوران بدون واسطه وعوارضی هستند. خدا باوری ذاتی و بی هم به ادیان وافسانه ها ندارد! حتی خیلی لاییکها هم ذاتا خدا باورند! واقعا مغز انسان زیرسقف این عظمت، طراحی شده و اصلا نمیشه‌ از این محدوده عبور کرد حتی اگر علم به خارج از منظومه ما هم دست پیدا کند! ما هنوز نمی‌دانیم وجود ما واقعی است یا خواب و ویا ! آیا دیگرانی غیر از ما هستند یا ما تنهاییم وخیال می‌کنیم.! انگار در یک خیالی آمدیم و دهه ۶۰ را مثل برق وباد ورویا، رد کردیم .!

  156. سلام ممنونم از این مقاله عالیتون
    فقط چیزی که مقداری شک برانگیزه ، به وجود اومدن خداست. خدا خودش چطور به وجود اومده ؟ بلاخره هر چیزی آغازی داره و درک این موضوع سخته که خدا هیچ آغازی نداشته.
    دوستان مذهبی هم توجه کنند به نظرم من خدا یه نیرو در طبیعته. بیشتر دانشمندان به همین معتقد هستند
    خدا یه نیرو هست اما سوال مهم این که خود این نیرو چطور به وجود اومده؟ اگه خدا هم یک نیرو باشه قطعا باید آغاز و شروعی داشته باشه.
    و بنظرم خدا بحثی جدا از دین و مذهب هست لطفا خدا رو قاطی این گونه چیزها نکنید. پیامبران هم افرادی بودند برای راهنمایی مردم اما خدا اونها رو نفرستاده بود. حضرت محمد و دیگر پیامبران و امامان افرادی بودن که چون درسال های خیلی دور مردم به جهل و نادانی می پرداختند مجبور بودند خدا رو معرفی کنند و بگن اگر مثلا دختراتون رو بفروشید خدا از شما نمیگذره و گناه کردید. این طوری خیلی مسائل رو به مردم یاد میدادن.

    اینکه هدف از آفرینش ما بودیم هم بسیار خنده داره
    شما کره ی زمین رو نمیتونین توی جهان به این بزرگی پیدا کنید. زمین توی یه کهکشانه و کهکشان ما جزو میلیارد ها کهکشان دیگست هر چی دورتر بشیم زمین کوچک و کوچک تر‌ میشه تا وقتی دیگه دیده نمیشه

    قطعا موجودات دیگه وجود دارن که از ما هم برترن ما فقط از جانداران توی سیاره خودمون برتری داریم

    • بله کاملا به سخن های شما موافقم آرامیس جان…و..منم همینو میخوام بگم که همونجور که شما گفتین آنقدر این جهان بزرگه که حتی دانشمندان کشفیاتی از موجودات دیگه در جاهای دیگه داشته اند پس اون خدا یا قدرتی که شما میگین فقط بر موجودات یک سیاره ای که تو جهان ما چیز است دقت نکرده است..و خدا یا خالق در حال حاظر همان بیگ بنگ است چرا چون اون مارو نه بلکه سیارات ها و ستاره های مارا به وجود آورده است و مارو پدر مادرمان به وجود آوردند..بله بیگ بنگ هم خالقی دارد ولی مطلقه درست نیست و همینطور ادامه دارد تا از یک جهت دوباره به ما وصل شود …و اگر تو خدایی را با خالق خودت را صدا بزنی در واقع داری پدر و مادرت را صدا میکنی..بله شاید بگی اونها بلاخره چگونه به وجود آمدن…پس جواب رو پیدا کردی که اگر من و پدر مادرم چرخه ای از به وجود آمدن دارن پس به یک چیز که حالا اسمش خدا باشد تمام نمی‌شود و هر چیزی که وجود بیاید یک علتی دارد..و آن علت یک نیازی داشته که آن را به وجود آورده است..برای مثال.. وقتی من یک چای را خلق میکنم به آن نیاز داشتم که اگر کسی بیاید بگوید که خالقی بدون نیاز این کار را کرده است ..من باید بگویم که نه این عالم محل خیمه شب بازی است و نه اون خالق خیمه شب بازی اون ..مثل اینه من چای رو درست کنم و بعد بشینم نگاش کنم

ارسال نظر