سال ۹۶ هم بالاخره چند لحظه پیش، از راه رسید. دیپ لوک سالی سرشار از خنده و شادی برایتان آرزو میکند. اولین مقاله خبری دیپ لوک هم در این سال، در مورد خنده های کوانتومی است و چون از قدیم گفتهاند سالی که نکوست از بهارش پیداست، بهنظر میرسد سال ۹۶، سال خوشی باشد! با دیپ لوک همراه باشید…
اجازه دهید به سراغ مقاله امروز برویم: تابهحال فکر کردهاید که چرا چند جمله طنزآمیز به نام جوک، باعث خنده میشود؟ جواب شما به این سوال چیست؟ چرا یک یا چند جملهی خاص، خندهدار میشوند؟ جملاتی که باعث میشوند شما حتی در حین درد هم، بخندید! شاید برایتان جالب باشد که واکنش خندهی شما، بهدلیل ابهام این جملات یا همان جوکهاست. مدلهایی که تاکنون برای تحلیل شوخ طبعی، پیشنهاد شده، به طور کامل نتوانستهاند پیچیدگی شوخ طبعی را توضیح دهند، اما حالا و در پژوهشی که به تازگی در مجله Frontiers in Physics منتشر شده، یک پیشنهاد جالب ارائه شده است: خنده های کوانتومی !
دانشمندان میخواهند به این سوال پاسخ دهند که چه نوع نظریهای برای مدلسازی شناختی مغز در مورد شوخطبعی، نیاز است؟ (علوم شناختی به بررسی رابطه مغز و ذهن و ماهیت فعالیتهای ذهنی میپردازد) آنها معتقدند رویکرد مبتنی بر نظریه کوانتوم میتواند یک گزینهی خوب باشد. محققان مدلی الهام گرفته از مکانیک کوانتومی برای شوخ طبعی پیشنهاد دادهاند و امیدوارند که این رویکرد جدید بتواند شوخ طبعی را تحلیل کند. آنها این مدل اولیه را آزمودهاند. در این پژوهش، شرکت کنتدگان، میزان خندهدار بودن جوک ها را امتیازدهی کردند. نتایج بدست آمده نشان میدهند که جدا از اطلاعاتی که از یک جوک به فرد منتقل میشود، چیزهای دیگری هم در سطح شناختی رخ میدهند که باعث خندهدار بودن جوکها میشوند، به این معنی که یک جوک بهطور کلی باعث خنده میشود، در حالیکه اجزای جداگانهی آن، خندهدار نیستند و این باعث می شود که یک رویکرد کوانتومی برای مطالعه این پدیده مناسب باشد.
سالهاست که محققان تلاش کردهاند تا به کمک علوم مختلف، پدیده شوخ طبعی را در سطح شناختی، توضیح دهند. منظور ما دقیقا لحظهای است که با شنیدن یک جوک، وادار به خندیدن میشویم. موضوع شوخ طبعی حتی در زمینه روانشناسی هم با استفاده از رویکردهای مختلف، مطالعه شده است. اگرچه در دو دههی اخیر، مدل های کوانتومی برای مطالعه پدیده های روانشناسی، بهشدت گسترش یافته، اما این نخستین بار است که یک رویکرد کوانتومی برای توضیح شوخ طبعی مورد استفاده قرار میگیرد.
مدلهای محاسباتی قبلی که در مورد شوخ طبعی پیشنهاد شده بود، دلیل خندهدار بودن جوکها را اینطور توضیح میدادند: عنصر خندهدار یک جوک ناشی از وجود واژهای با چند معنی مختلف و ناسازگار است که باعث میشود یک جمله یا موقعیت، چند تفسیر متفاوت داشته باشد. مغر انسان با شنیدن یک جوک، یک معنی اولیه را از آن، استخراج میکند، اما پس از آن، تفسیر مغز از آن جملات، تغییر کرده و به یک معنی ثانویه میرسد که همین تغییر معنی، باعث خلق یک موقعیت کمدی یاخندهدار میشود.
استدلال نویسندگان این مقاله، به شکل دیگری است: آنها میگویند در فرآیند خندیدن پس از شنیدن یک جوک، تغییر معنی رخ نمیدهد بلکه توانایی مغز ما در فهم هر دو معنی و به طور همزمان، باعث خلق خندهدار بودن جوکها میشود. در این حالت، رویکردی کوانتومی میتواند پیچیدگی شوخ طبعی را به شیوهای که مدلهای قبلی قادر به انجام آن نبودند، توضیح دهد، چرا که نظریه کوانتومی برای حالتهای شناختی که دارای چنین ابهامی هستند، بسیار مفید است؛ در واقع با خنده های کوانتومی مواجه هستیم! یکی از نویسندگان مقاله میگوید:
[gview file=”http://www.deeplook.ir/wp-content/uploads/2017/03/fphy-04-00053.pdf” profile=”3″ save=”1″]خنده یا خندهدار بودن، یک عنصر واقعی و از قبل موجود نیست و به همین دلیل، نمیتوانیم آن را اندازهگیری کنیم. خندهدار بودن حاصل برهمکنش ذات جملات طنزآمیز، حالت شناختی مغز شنونده و سایر عوامل محیطی و اجتماعی است. این امر باعث میشود تا چارجوب کوانتومی، گزینهای عالی برای مدلسازی شوخ طبعی باشد. کار زیادی تا تکمیل یک مدل کوانتومی برای شوخ طبعی باقی مانده و جنبههای شناختی باید اضافه شوند، اما این مقاله، گامی ابتدایی برای ساخت چنین مدلی فراهم میکند. مدلسازی فرآیند شناختی، کار بسیار دشواری است. ما معتقدیم که این رویکرد، گامی بسیار هیجانانگیز برای نظریه کوانتومی شوخ طبعی است و پژوهشهای آینده، تحت این چارچوب، ساخته خواهند شد.