کوانتوم و جاذبه

ilovephysicsforever 5 سال قبل

سلام این دومین سوال من هست لطفا ج بدید 
جاذبه در دنیای کوانتوم چگونه محاسبه میشود ؟ از قوانین نیوتون ک استفاده نمیشود از نسبیت عام انیشتین نیز استفاده نمی شود پس فرمول خاصی دارد؟
 

8 پاسخ
محمد 4 سال قبل

خرین تحقیق انجام شده هم در این راستا صورت گرفته و گروهی از دانشمندان چینی از دانشگاه علوم و فناوری هاژونگ در ووهان از فناوری جدید برای ردیابی هرگونه ارتباطی میان جاذبه و چرخش کووانتوم استفاده کردند، که در این صورت شواهد فیزیک باستان و فیزیک کوانتوم با هم مرتبط خواهند شد.
در نتیجه طبق نظریه نسبیت کلی، فرضیه تعریف شده از فیزیک باستان و تاثیر جاذبه بر تمام اشیاء، قابل شناسایی و مشخص است. این امر تحت عنوان قانون هم ارزی (تعادل) شناخته شده است، و، با توجه به جاذبه، اساسا به این معنی است که اگر اشیاء با حجم مشابه، در خلاء آزادانه رها شوند، مسیر یکسانی را دنبال خواهند کرد.

نیلوفر 4 سال قبل

پاسخ ۲
سوال مطرح شده توسط شما و سعی و کوشش در پاسخگویی آن میتواند نظریه نوینی را از گرانش کوانتایی ارائه دهد که تاکنون دیده و شنیده نبوده است. لازم به توضیح است که مفاهیم کوانتومی و کوانتایی مترادف و هم ارز میباشند که اولی به زبان انگلیسی و دومی به زبان آلمانی است. معروف ترین نظریه ها در پیرامون جاذبه یا گرانش کوانتایی عبارتند از نظریه گرانش کوانتایی حلقه یا لوپ و دیگری نظریه ریسمان. در مورد معادلات ریاضی این نظریه ها یا محتوای تئوریکی آن ها چیز زیادی به بیرون درز ننموده است که توانسته باشد در کتب درسی مدارس و دانشگاه ها حظور یابد و توسط دبیران و اساتید پای تخته سیاه به دانش آموزان دبیرستانی و دانشجویان تدریس گردد. این نظریه ها تاکنون معمولا در مجلات و ماه نامه های معتبر علمی بطور مختصر و در قالب مقاله بیان گردیده اند. مثلا نظریه ریسمان بر حلاف مدل استاندارد ذرات بنیادی که ماده در ابعاد بسیار ریز به صورت ذره میباشند، براین باور است که یک تار یا ریسمان باز و بسته یک بعدی بنیادی ترین شکل ماده است که در حال ارتعاش مدام است و اجرام بنیادی حاصل ارتعاشات مختلف آن تار یا ریسمان می باشند.
نظریه گرانش کوانتومی حلقه بر این باور است که مکان زمان
از ذرات تشکیل شده و ابعاد این واحد ها توسط مقیاس پلانک تعیین میگردند و این ذرات اصالت پیشینه تری از انرژی و جرم دارند. طبق این بینش واحد های بنیادین مکان زمان با تارهایی به هم بافته شده اند و پیچش این تا رها جرم و انرژی را ایجاد می کنند. در این نظریه که بین فیزیک دانان اروپائی از ارجحیت بیشتری نسبت به نظریه ریسمان برخوردار است، معلوم نیست که بافت بین ذرات مکان زمان خود دارای چه ماهیتی است؟ 
بنا بر این تا زمانیکه این نظریات در کتب درسی مدارس و دانشگاه ها وارد نشوند نباید آنهارا جدی گرفت.
یک نظریه گرانش کوانتایی نوین که منطبق بر واقعیت و حقیقت و یا حداقل قریب به حقیقت باشد، باید بتواند چند فرمول بندی ساده و روشن ارائه نماید که در این جا به نمونه ای از فرمول بندی ها اشاره خواهم نمود:
در درجه اول باید هم ارزی جرم و انرژی از یک طرف و زمانمکان نسبی انشتین در یک فرمول ساده نوشته شود و ثابت طبیعی این معادله کشف و تعیین گردد.
مثال : مکانزمان در سمت چپ معادله مساویست با حاصل ضرب  ثابت طبیعی در جرم انرژیی در سمت راست معادله.
طوریکه اطلاع داریم آرزوی خود انشتاین پس از تدوین نظریه نسبیت خاص و عام در طول زندگی ایجاد چنین فرمولی بود که به یک اصالت واحد برسد که انرژی جرم و زمانمکان دو جنبه آن واحد باشند. اگر روزی این اصل هم ارزی فرمول بندی شود و به زمانمکان اصالت مقدم تری ببخشد، آنگاه سوال دوم پیش میآید که خود این مفاهیم چه اصالت پیشینه تری خواهند داشت، آیا زمانمکان حاصل نزول و تبدیل مفاهیم دینی و حکمی بی زمانی و بی مکانی اند که از صفات خداوند محسوب میشوند.
در درجه دوم این نظریه جدید باید بتواند ماهیت بار الکتریکی در اطراف اجرام بنیادی و نیمه بنیادی مثل الکترونها، پروتون ها و کوارکها را به روشنی بیان نماید.برای این کار نظریه پرداز باید انحنای زمانمکان اطراف ذرات یاد شده را بعلاوه نوترون از طریق میدان جاذبه انشتاین محاسبه نماید و عرض و طول و عمق چاله های حاصله را از طریق محاسبات محض تعیین نماید و ببیند که آیا این چاله سه نوع اند یا نه. چاله اطراف پروتون باید معکوس چاله اطراف الکترون بوده و زمانمکان اطراف نوترون ضرورتا باید تخت باشد، زیرا این ذره دارای بار الکتریکی خنثی می باشد و جمع چاله های کوارکی درون آن چاله باید انحنا های خود را خنثی نمایند که در سطح نوترون عامل جذب و دفع با ذرات بار دار ایجاد نشود.
طوریکه اطلاع داریم انشتاین مفهوم نیرو را از میدان جاذبه نیوتون بیرون کرد. حال نظریه پرداز شجاع و متین که در گوشه و کنار خیالات خویش در حین انجام این محاسبات جان کاه و طاقت فرسا که به جایزه نوبل هم می اندیشد، پس از محاسبه چاله های  ” محدب و مقعر  ” و یا  ” یکی در خود فرو رفته و به سمت درون و باطن خم شده و دیگری ظاهر پسند و ظاهر اندیش خم شده به سمت بیرون ” ویا  ” یکی قله در مرکز و دامنه در محیط و دیگری دامنه متمرکز در مرکز و قلات در محیط ” یا بطور خلاصه تر ” چاله های سفید و سیاه” و یا خیلی خودمانی تر و روز مره تر ” چاله های مثبت و منفی “. بتواند از فرمول بندی قانون کولمب که در آن نیروی کلمب حاکم و تنها میدان دار صحنه الکترومغناطیس است و پدیده های برق و مغناطیس را با دقت های خارالقعاده توضیح و شرح میدهد و کاربرد های فراوان آنرا در زندگی روزمره تجربه میکنیم، از میدان گرانشی کونتایی بیرون راند. البته نه اینکه این قانون را از اعتبار بیندازد بلکه علت جذب و دفع ذرات اتمی را نه بر مبنای جذب و دفع بار های الکتریکی بلکه بر اثر کنش و واکنش چاله های هم نام و غیر هم نام زمانمکانی فرمول بندی کند. در سمت راست فرمول کولمب بجای بار های مثبت و منفی ( جذب ) و یا مثبت و مثبت و یا منفی و منفی ( دفع ) در صورت کسر چاله ها قرار گیرند و در مخرج کسر هم همان فاصله بین مراکز چاله ها بتوان دو. بجای ثابت کلمب باید نظریه پرداز عزیز یک ثابت طبیعی دیگری را کشف و جایگزین نماید. این ثابت طبیعی نباید ضرورتا با ثابت هم ارزی که در بالا به آن اشاره شد یکی باشد. پس از آن باید این رایانه نظر پرداز طبیعی با استفاده از رایانه مصنوعی از همین روش چاله های کوارکی را محاسبه نماید و نیروی قوی حاکم بر کوارکها و هسته اتمها که دامنه برد آن تا سطح ذرات هسته ادامه دارد و باعث نگه داری پروتون های هم نام در حجمی بسیار ریز دور همدیگر است، و سپس نیروی ضعیف که در هسته عناصر رادیو اکتیو فعال است ، از صحنه مکانیک کواتایی در بخش ذرات بنیاد از میدان خارج نماید و آنرا در یک مجله علمی معتبر با کسب اجازه از دپارتمان ریاضی فیزیک در رشته مکانیک  و گرانش کوانتومی و نجوم و کیهان شناسی در گروه دانشجویان نخبه در سطح فوق دکترا و بعد از مشورت با دوستان آنرا نظریه نوین را انتشار دهد که نظریه اش بتوان در میدان رقابت دوندگی نام ها و نام آوری، حلقه و لوپ و تار و ریسمان را انشتاین وار از صحنه بیرون کند و نفس آنها را ببرد.
انشتاین میگفت : با منطق و عقل به تنهایی نمیتوان به اصالت طبیعت پی برد و در این پویایی به کشف شهودی هم نیاز مندیم. 
در پایان اشاره ای کوتاه به الهمات دل و درون:                  
                    ۲ ^ € E  = 💖
این فرمول خیالی به یاد عارفان بزرگ پارسی زبان که عشق را زیر بنای دنیای مادی می پنداشتند. 
💖 : سمبل عشق و نمای دو سطحی از سراچه دل
  E : انرژی 
€ : واحد پول کشورهای عضو اتحادیه اروپای غربی و در این فرمول به معنای پول نیست بلکه یک ثابت طبیعی خیالی است و مقدار آن برابر است با جذر مقدار عددی سرعت نور به توان سه
^ : این علامت پایه را بتوان عدد پس از خود می رساند.
در قالب کلمه می توان خیال کرد که :
عشق برابر است با حاصلضرب انرژی در یورو به توان دو.

بتینا پاسخ داده شده 4 سال قبل

دو سه سوال دارم اگه میشه لطف کنید و پاسخی در خور فهم ناچیز این حقیر این حقیر بدهید.
شنیدم که یکی از بنیانگذاران نظریه گرانش کوانتومی حلقه به نام آشتکار معادلات میدان های جاذبه انشتاین را در چارچوب مکانیک کوانتومی باز نویسی کرده و سپس آنرا گرانش کوانتومی حلقه یا لوپ نامیده. در این شاهکار بازنویسی به چه معنی؟
سوال دوم اینکه شنیدم که یک نظریه تازه و نو وارد بازار اندیشه شده به نام نظریه کوانتایی چاله ای. آیا در این مورد اطلاعی موثق در دست است؟

رکسانا 4 سال قبل

           ! I 💓 God and his Bing Bang too

every aspect of God 4 سال قبل

It maybeing that, someday, somewhere and somehow explain natural  science und philosophy or scientifical philosophy the material side of God but not and never his lively kicking side.some people today Love his every sides. 

البته این فرمول همه چیز نیست بلکه همه چیز مادی و فیزیکی و جنبه حیاط بخش جان که به نظم ها و قالب ها حیاط میبخشد، از طریق ریاضی غیرقابل فرمول بندی می باشد. مبایل یا همراه من متاسفانه دارای برنامه ای نیست که بعضی علائم ریاضی را از قبیل زیگما یا علامت جمع و علامت کروشه و دیگر علائم مورد نیاز فرمول بتوان از آنها استفاده نمود و آنرا در قالب ریاضی نوشت. لذا من این فرمول را که تا کنون هیچ دانشمندی در رشته ریاضی فیزیک از وجود آن اطلاع ندارد، در قالب کلمات بیان میکنم و اگر یک خواننده گرامی توانست آنرا با علائم ترسیم نماید خوش حال و سپاس گزار خواهم شد، البته پیشاپیش هم سپاسگزارم.
از چپ به راست : حرف G با ایندکس یا پیشوند حرف کوچک m و در سمت راست فرمول علامت جمع حرف یونانی زیگما، زیر زیگما عدد ۱ و روی زیگما علامت بی نهایت و جلوی زیگما به سمت راست این دو پرانتز ( X , Y ) نوشته و بین دو پرانتز علامت کماگذاشته و در پرانتز دوم هر دو حروف یک خط کوتاه روی سر خود داشته باشند. از نقطه نباید استفاده کرد که عمل مشتق گیری یکی گرفته نشود.  سپس علامت + و پس از این علامت دوباره علامت زیگما و زیر آن عدد ۱ و بالای آن علامت بی نهایت و سپس جلوی آن به سمت راست دو پرانتز
( x , y , z , t ) ، ( x , y , z , t ) طوریکه در پرانتز دوم دوباره روی حروف یک خط کوتاه کشیده شود. این دو پرانتز بهتر است که هردو در یک کروشه قرار گیرند که علامت جمع مشمول حال هردو پرانتز باشد. در دو پرانتز اول در بالا ایکس و ایگرگ بزرگ نگاشته شوند. این فرمول دو باره بطور کامل میتواند نوشته شود و در قسمت دوم فرمول کل کروشه در انرژی و تکانه انرژی بصورت حاصلضرب نوشته شود.
این فرمول تمامی جهان ها را در میگیرد و دو پرانتز اول سطوح دو بعدی ثابت و ساکن یک جهان با دو بعد عرض و طول ( عرض و طول مکان در پرانتز اول و در پرانتز دوم عرض و طول بیمکانی که با هم هم ارز اند ) را نشان میدهند.
و در دو پرانتز بعدی بعد عمق و دو بعد زمان و بیزمانی از سطح محیط جدا شده و به دو مختصات چهار بعدی تبدیل گردیده که با جرم و انرژی میتوانند وارد عمل کنش و واکنش شوند. نتیجه اینکه کل کیهان از یک بعد عمق و دو بعد زمان و بیزمانی ایجاد گردیده است و دو بعد دیگر روی هم سقف مطلق را تشکیل می دهند.