جرم، مفهومی است که از دوران ابتدایی آموزش و زندگی با آن سر و کار داریم. شاید معمولترین تعریف جرم، همان قانون دوم نیوتن باشد. اگر به جسمی نیرو وارد شود، شتابی میگیرد که با جرم جسم رابطه دارد و همجهت با نیرو است، مانند توپ فوتبالی که با ضربهی پا، آن را به سمت دروازهی حریف میفرستیم. ولی اگر با ضربه ی ما، توپ در جهت معکوس حرکت کند، چه اتفاقی میافتد؟! این، مثالی از مفهومی به نام جرم منفی است که پژوهشهای زیادی را متوجه خود ساخته است. دانشمندان در مقالهای که در مجلهی Physics Review Letters منتشر شده، پیامدهای مفهوم شگفتانگیز جرم منفی را بررسی کردهاند. با دیپلوک همراه باشید…
یک پژوهش تخصصی با رهبری دیوید کولاس (David Colas) از دانشگاه کوئینزلند (University of Queen’s land) با بررسی پدیدهی عجیب خود-تداخلی (self-interference)، مطالعات انجام شده راجع به جرم منفی را واکاوی و تصریح میکند. وقتی ما راجع به جرم فکر میکنیم، معمولا جرم لختی را در نظر میگیریم که شامل مقاومت یک جسم برای شتاب گرفتن به ازای نیروی ورودی میشود. در مورد یک شی در حال حرکت، جرم عبارت است رابطهی سادهای میان تکانهای که به آن وارد میشود و سرعتی که بدست میآورد.
با این وجود، در بعضی مواقع، این رابطه به شکل ساده، خطی نیست و میتواند به ضربههای ناگهانی که به شی وارد میشود، وابسته باشد. به همین ترتیب، فیزیکدانان راجع به جرم موثر صحبت میکنند که حتی میتواند منفی نیز باشد. در چنین موردی، یک شی میتواند در پاسخ به یک نیرو، به طرز کاملا غیر قابل درکی حرکت کند. نویسندهی اول پژوهش دانشگاه UQ، دکتر دیوید کولاس میگوید:
یک توپ فوتبال را فرض کنید. شما با ضربهی اول توپ را به دروازه نزدیکتر میکنید تا گل بزنید، زمانی که ضربهی دیگری به توپ میزنید، به جای اینکه توپ شتاب بگیرد، سرعتش کاهش مییابد! شما گیج میشوید و بنابراین تصمیم میگیرید که شوت محکمتری به توپ بزنید؛ در این حالت به جای اینکه توپ از پای شما دور شود به آن نزدیک میشود.
جرم منفی میتواند بصورت عملی در سطح ذرات و در سیستمهای مختلف تحقق یابد. برای مثال، با استفاده از حفرهها در نیمههادیها، یا با تزویج نور و ماده در ریز حفرهها و تشکیل پلاریتون-اکسایتون یا در گازهای اتمی فوق سرد در چگالش بوز-اینشتین.
پژوهش نظری دانشگاه UQ، بر اساس یک مطالعهی قبلی در دانشگاه ایالتی واشنگتن انجام شد که آن پژوهش، نشان میداد جرم منفی، بر انبساط یک چگالیدهی اتمی بوز-اینشتین موثر است و این به خوبی نمایانگر وسعت و انعطافپذیری این زمینهی تحقیقاتی است. محققان UQ در پژوهش خود، اثراتی را که با انواع مختلف جرم منفی همراه هستند، مشخص کرده و اثر مهم خود-تداخلی را که در ابتدا برای پلاریتون-اکسایتون پیشبینی شده بود، تشخیص دادند. این کار، یک تصویر جامع از اثر خود-تداخلی که در دانشگاه ایالتی واشنگتن مشاهده شد، میدهد، اما این را نیز نشان میدهد که چگونه اثرات متقابل میتواند به مکانیزم حاضر کمک کند و آن را راه بیاندازد.
آزمایش دو شکاف یانگ در سال ۱۸۰۱ که تداخل موج و ماده را نشان میدهد، اولین مشاهدهی یک اثر کوانتومی بود. ذرات مجزا از هم، به سمت یک صفحه با دو شکاف فرستاده میشوند. عبور ذرات از داخل شکافها که دقیقا همانند امواج است، نشان دهندهی تداخل است. میتوان با یک گاز اتمی بسیار سرد نیز چنین تداخلی را فقط بوسیلهی ذرات، بدون نیاز به صفحه و شکاف، فقط با تحت تاثیر قرار دادن جرم موثر ذرات ایجاد کرد. دکتر دیوید کولاس میگوید:
برای اینکه با مثال مشابه توپ فوتبال ادامه دهیم، تصور کنید که شما ضربهی محکمی به توپ میزنید و توپ به آرامی مقداری به سمت پای شما فشرده میشود. زمانی که توپ از پای شما جدا میشود، دوباره منبسط میشود و شما میبینید قسمت جلوی توپ آرامتر از قسمت انتهایی آن حرکت میکند. پس توپ با خودش تداخل میکند.
دانشگاه ایالتی واشنگتن گزارش کرده است که جرم منفی میتواند جلوی انبساط آزادانهی یک چگالیدهی بوز-اینشتین را بگیرد و باعث بوجود آمدن حاشیه در چگالی شود. مطالعهی دانشگاه UQ نشان داد که این اتفاق به دلیل خود-تداخلی بستههای موج رخ میدهد. خود-تداخلی بستههای موج زمانی اتفاق میافتد که پارامترهای معینی از جرم که مشخصهی سیستم هستند، منفی میشوند.
اثرات جرم منفی میتواند تحت شرایط متفاوتی مانند خود-تداخلی به وجود بیاید، اما یکی از برجستهترین آنها حرکت به عقب به ازای یک پالس مثبت است: توپ فوتبال فرضی که به جای دور شدن از بازیکن، به سمت پاهای او شتاب میگیرد. محققان دانشگاه UQ نشان میدهند که این حالت شگفتانگیز میتواند در چگالیدهی اتمی بوز-اینشتین آسانتر ایجاد شود. این پدیده در کنار پولاریتون-اکسایتون، در جدیدی را به سوی مسیرهای جذاب پژوهشی باز مینماید. مشخص کردن اینکه کدام نوع جرم، مسئول کدام یک از پدیدههای مشاهده شده است، از برداشتهای اشتباه معمول راجع به جرم منفی جلوگیری میکند. این شفافسازی باعث میشود پژوهشهای جرم منفی به مسیر خودش باز گردد.
گفتگو۲ دیدگاه
ممنون
سلام
زیبایی علم اینجاست که هر وقت چیز جدیدی کشف میکنی که باعث شده نظریه های دانشمندان زیادی رو زیر سوال ببره و با ازمایش نشون بدی که کشفت درسته، بعد از گذشت مدتی میفهمی کاش کشفش نمیکردی و با انجامش باعث اختلاف و سردرگمی افراد تازه کار نمیشدی، باور من اینه که هر چه بیشتر وارد جزییات میشی از اصل مطلب دورتر میشی و این کاریه که علم با ادم میکنه و همونطور که دست بالای دست همیشه هست هر وقت یه این ناسجه میرسی که چیزی رو فهمیدی تازه میفهمی چقدر در مورد وجود چیزای زیادی که وجود دارن و نمیدونستی نااگاهی مثل یه بازی که ته نداره .