به مناسبت تولد پل دیراک : داستان زندگی نابغه‌ی کم‌حرف کوانتومی!

6

۸ آگوست مصادف با ۱۷ مرادماه،‌ سالروز تولد یکی از نوابغ مکانیک کوانتومی، پل دیراک است. کسی که به سکوت و کم حرفی، شهرت داشت، آنقدر که دانشجویانش، واحدی را برای صحبت‌کردن به نام دیراک نامگذاری کرده بودند که مقدار آن، یک کلمه در سال بود! اما در پس این سکوت، دریای خروشانی از افکار زیبای ریاضی و فیزیکی وجود داشت که از اکتشافات دیراک می‌توان به وجود آنها پی برد. در این پست، معروفترین کتاب زندگینامه‌ی این دانشمند را معرفی کرده‌ایم. با دیپ لوک همراه باشید…

زندگی‌نامه نویسان، علاقه‌ی زیادی به نوشتن کتاب‌های قطور و طولانی دارند، چرا که این کتاب‌ها تبدیل به تنها خاطرات ماندگار و رسمی افراد مشهور می‌شوند. معروفترین کتاب درباره‌ی زندگی پل دیراک، با عنوان «عجیب‌ترین مرد، زندگی پنهان پل دیراک،‌صوفی اتم» توسط گراهام فارملو نوشته شده است. این کتاب در سال ۲۰۰۹ موفق به کسب جایزه‌ی ادبی کاستا بوک (Costa Book Awards) در بخش بیوگرافی شده و در رسانه‌های زیادی از جمله گاردین، معرفی و مورد تقدیر قرار گرفت. این کتاب با تاریخ نگاری دقیق، زندگی پل دیراک را در ۵۶۰ صفحه به تصویر کشیده است.

دانلود کتاب عجیب ترین مرد: زندگی پنهان پل دیراک

پل دیراک متولد بریستول که پس از ۵۰ سال، کودکی خود را ناخوشایند توصیف کرد، می‌توانست به سه زبان فرانسوی، آلمانی و روسی صحبت کند، اما بیشتر زبان سکوت را انتخاب می‌کرد! او به ریاضیات علاقمند می‌شود و درسش را کمبریج به پایان می‌برد. پس از آن، بیشتر در فیزیک، غرق می‌شود و سپس به کپنهاگ می‌رود تا نیلز بور را ملاقات کند، نیلز بوری که بعدها به رادرفورد غر می‌زند:

به نظر می‌رسد دیراک، چیزهای زیادی در مورد فیزیک می‌داند، اما هیچ نمی‌گوید!

دیراک جوان و موقر، تحسین بسیاری از نوابغ آن زمان مانند نیلز بور، رابرت اپنهایمر، ورنر هایزنبرگ، جورج گاموف و پیتر کاپیتزا را از آن خود می‌کند. دیراک، اکتشافاتش را بدون هیچ آزمایش، دستگاه یا مشاهده‌ای، بدست آورد و حالا ما بخش‌ مهمی از توضیح درباره‌ی نیروها و ذرات بنیادی را مدیون او هستیم. دیراک در سال ۱۹۲۸ و در سن ۲۶ سالگی، معادله‌ی مشهورش را پیشنهاد داد. کاری که او کرد، پیوند فیزیک کوانتومی شرودینگر-هایزنبرگ با نسبیت خاص اینشتین بود.

دیراک، به زیبایی ذاتی ریاضیات اعتقاد داشت. او معتقد بود می‌توان جهان را با ایده‌های ریاضی خالص و زیبا توصیف کرد. نبوغ و شاید شانس او، باعث شد تا بتواند نتایج فیزیکی را از معادلاتش بدست آورد: او وجود پادذرات را پیش‌بینی کرد که بعدا با پژوهش‌ اشعه‌ی کیهانی تایید شد و در نتیجه جایزه نوبل فیزیک در سال ۱۹۳۳ را به طور مشترک با شرودینگر، برایش به ارمغان آورد.

در زیر، تصاویری از کودکی تا کهنسالی پل دیراک را می‌بینید:

[metaslider id=6394]

زاده‌ی اردیبهشت ۶۹، دانشجوی دکترای شیمی کوانتوم محاسباتی در دانشگاه شهید بهشتی، سردبیر دیپ لوک، طراح وب،گرافیک و موشن. مشتاق دیدن، فهمیدن و کشف‌ کردن رازهای شگفت‌انگیز هستی، به ویژه‌ دنیای اتم‌های سرکش.

گفتگو۶ دیدگاه

  1. مجید ستارنژاد

    امیدوارم روزی برنده جایزه نوبل بشید
    اگه آدم چیزهایی رو که میدونه به کسانی که نمیدونند یاد بده درهای جدیدی از علم به روش باز میشه. ازمواهب عدل آفریدگار واز معیارهای نظام آفرینش که ذات احدیت آن را در تکلم پیشین بر نفس خویش فرض نموده چنین مقرر گردیده که هر گاه اقتضای زمان با آنچه که تقاضا وهدف حرکت موجودیست ،رودررو ایستاده وحکمی بر خلاف خواسته آن موجود صادر کند،تعلقاتی از فرا زمان به عنوان دیه وخونبها به آن موجود پرداخت میگیرد.

  2. دیدن و خواندن اینگونه پیامهای نواندیش تنها نشانه ی گنج درونی شکایت
    امیدوارم گنج گرانبهای دانش و بینش شما تا ستاره ی روشن پیشرفت داشته باشد
    ایران بزرگ،بانازنینان گرانمایه ای چون شمابه روزهای زیبای نیاکانش بازخواهدرسید

  3. تلفظ Paul پاول می باشد، چرا به زبان فارسی به پل تبدیل شده است خدا می داند. تلفظ Einstein آین شتاین می باشد، چرا در زبان فارسی به انشتین تبدیل شده است، خدا می داند و هزار و یک نوع مثال دیگر.
    بهر حال زمان و مکان مطلق نیوتن از یک طرف و زمانمکان نسبی آینشتاین هرکدام یک چهارم حقیقت و هردو روی همدیگر نیمی از حقیقت را بیان داشته اند و نیمه مفقوده عبارت است از بیزمانی و بیمکانی مطلق و نسبی که در اصل و ریشه مترادف و معادل و هم معنا با عدم وجود زمان و مکان نمی باشند بلکه نیم زوج بنیادی همزاد و هم بازی آنها. مفاهیم بیزمانی و بیمکانی در ادبیات دینی از صفات خداوند متعال محسوب می شوند و هردو بیکران اند و بر روی زمان و مکان بیکران قرار دارند. اگر بیزمانی و بیمکانی خداوند در خارج از زمان و مکان یا در ورای آنها باشند، دیگر نمی توانند بیکران و بینهایت باشند بلکه نیمه بیکران و نیمه بینهایت.
    مکان و بیمکانی مطلق روی همدیگر عبارت اند از فضای هندسی سه بعدی کیهان که نقش ظرف نگهدارنده محتوا را عهده دار می باشد و زمان و بیزمانی مطلق به عنوان بعد چهارم مکان و بیمکانی مطلق ، نوسانگر لحظه حال با بعد پلانک می باشد که دو وظیفه را عهده دار است ؛ یکی رقم زدن طول عمر موجودات و کیهان و دیگری حرکت و سوق دادن محتوای کیهان یا جهان لحظه به لحظه و بطور وقفه ناپذیر بسوی آینده. در عوض ذرات چهار بعدی زمانمکان نسبی و ذرات چهار بعدی بیزمانی و بیمکانی نسبی روی همدیگر نوسانگر های بنیادی هشت بعدی با ابعاد پلانک را تشکیل داده اند و واقعیت عینی و انرژی و جرم معمولی نیمی از این و نیمی دیگر از آن آفریده شده است. ذرات جرم و انرژی فقط قالب اند. در اولین لحظات وقوع مه بانگ حدود پنج تا هشت در صد از این نوسانگر های بنیادی در قالب جرم و انرژی معمولی بسته بندی شده اند و قسمت اعظم باقی مانده بصورت سیاه چاله های ریز و درشت اولیه باقی مانده اند و با سیاه چاله های ثانویه روی هم انرژی و جرم تاریک نامیده می شوند، بدون اینکه دانشمندان رشته های نجوم و کیهان شناسی به ماهیت آنها پی برده باشند. نتیجه اینکه خداوند متعال همه چیز فیزیکی را از زمان و مکان و بیزمانی و بیمکانی مطلق و نسبی آفریده است . این تصویر برای کلیه کیهان ها یا جهان های موازی و مساوی و بیشمار واحد و یگانه می باشد. سفر و حرکت مقطعیِ نزولی و صعودی محتوای کلیه جهان ها بطور یکسان از نظام احسن آفرینش مبداء بسوی برپایی مجدد همان نظم و سامان ازلی و ابدی و جاودانه در معاد از طریق چرخه یا گردش وقوع مه بانگ های هفتگانه و متوالی بر اثر نوسانات متوالی باز و بسته شدن یا انبساط و انقباض محتوای کیهان جاری گشته و روان می باشد و نه از طریق و یا راهی دیگر . این متن کوتاه را می توان فرمولبندی کلامی رشته جدید علم فیزیک یعنی جاذبه یا گرانش کوانتمی در نظر گرفت. دانشمندانی که در صدد ادغام اصول مکانیک کوانتمی و نسبیت عام آینشتاین هستند، باید در قدم اول بتوانند اصل هم ارزی انرژی یا جرم از یک طرف و از طرف دیگر زمانمکان نسبی را به زبان ساده ریاضی فرمولبندی نمایند درست مثل فرمول بندی اصل هم ارزی جرم و انرژی توسط آینشتاین. و این کار بدون در نظر گرفتن بیزمانی و بیمکانی نسبی به عنوان نیم زوج های بنیادی همزاد و هم بازی آنها محال و غیر ممکن می باشد. برای این فرمول بندی به کشف ضریب تناسب نیاز است. و این ضریب تناسب یا ثابت طبیعی چیز دیگری نمی تواند باشد غیر از تعداد نوسانگر های بنیادی هشت بعدی زمانمکان و بیزمانی و بیمکانی در هرکدام از ذرات و امواج نور و ذرات بنیادی شناخته شده از قبیل الکترون ها و کوارک ها و ..‌. لذا به اندازه تعداد ذرات بنیادی ، ثوابت طبیعی یا ضریب های تناسب هم وجود خواهند داشت. امیدوارم که سر خوانندگان گرامی را بدرد نیاورده باشم.
    در پایان یک اشاره کوتاه به یک موضوع خارج از علم در بحث نفس شناسی یا علم النفس :
    طوریکه خوانندگان گرامی شاید بهتر از من مطلع باشند، ابن سینا نفس مجرد ( ناطقه ) را از لحاظ حدوث روحانی و از لحاظ بقاء عقلانی تعریف کرده است و ملاصدرا حدوث نفس را جسمانی و بقای آنرا روحانی دانسته است. پیشنهاد این حقیر در این زمینه عبارت است از : تئوری حدوث و بقای هندسی نفوس مجرد نباتی و حیوانی و انسانی. منظور اینکه در پشت پرده ضخیم و رنگین و نفوذ ناپذیر جهان فیزیکی و کوانتمی ، یک جهان ریاضی- هندسی نهفته است با نظمی خارق العاده تر از نظم کوانتمی.

ارسال نظر